پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : عباس عبدي، عضو ارشد جريان اصلاحات که روزگاري از رهبران تسخيرکننده لانه جاسوسي و از دانشجويان خط امام بوده و در کارنامه کاري خود عضويت در شوراي سردبيري روزنامه هاي سلام و صبح امروز را نيز دارد معتقد است حضور اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري يازدهم مستلزم مقدماتي است و بر اين باور است که اصلاحات خودرويي نيست که بتوان هر روز براي آن رانندهاي تعيين كرد .گفتگوي خبرگزاري آريا با عباس عبدي را در ادامه بخوانيد:
****
* شرايط براي ورود به انتخابات رياست جمهوري براي اصلاحطلبان فراهم نيست
* اصلاحات خودرويي نيست كه بتوان هر روز براي آن رانندهاي تعيين كرد
* وضعيت كارگزاران در سال 91 لزوماً مطابق آنچه در سال 75 بود، نيست، بهويژه از نظر رابطهشان با آقاي هاشمي
* آقاي عبدي به عنوان اولين سوال بفرماييد آيا فکر مي کنيد شرايط ورود به انتخابات رياست جمهوري يازدهم براي اصلاح طلبان فراهم است؟
اگر انتخابات قرار بود در همين روزها انجام شود، پاسخم منفي بود. يعني شرايط براي ورود به انتخابات رياست جمهوري براي اصلاحطلبان فراهم نيست. دليل اصلي آن وجود تنش و ستيز ميان طرفين است. در حالي كه انتخابات شيوه و قاعده رقابت است و نه ستيز. در حال حاضر اصلاحطلبان بخشي از مشكلات و مسايل حكومت هستند و تا وقتي كه آنان به بخشي از راه حل تبديل نشوند، اجازه حضور در انتخابات را نخواهند يافت. تغيير اين فضا مستلزم دو تحول عمده در ميان اصلاحطلبان و نيز در ساختار قدرت است. ساختار قدرت بايد به اين نتيجه برسد كه مسايل و مشكلات عديدهاي در اداره امور كشور دارد. مشكلاتي كه با ادامه روند موجود بيشتر و پيچيدهتر هم خواهد شد و بايد براي آنها راهحلي انديشه کند. اصلاحطلبان هم بايد به نحوي رفتار كنند كه نهتنها خود را در جايگاه بزرگترين اين چالشها نشان ندهند، بلكه خود را تبديل به راهحل اين مشكلات نمايند. در چنين صورتي ميتوان به حضور آنان در انتخابات رياست جمهوري اميدوار بود. البته اين حضور مستلزم مقدماتي است و به قول معروف الزام به شي الزام به تبعات آن نيز هست. اين الزام به تبعات براي هر دو طرف ضروري است.
* از نظر شما امکان عدم حضور جدي اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري يازدهم همچون انتخابات مجلس نهم وجود دارد؟
در اين جامعه هر چيزي امكانپذير است. ولي من به صفت يك شهروند و علاقهاي كه به سرنوشت كشور خود دارم، اميدوارم كه عقلانيت لازم در طرفين ماجرا براي تحقق آنچه كه در پاسخ پيشين گفتهام فراهم شود.
* نظر شما درباره دو گزينه مطرح شده يعني آقاي خاتمي و آقاي عبدالله نوري براي رهبري اصلاحات چيست؟ و شما کدام گزينه را براي اصلاح طلبان مفيدتر مي دانيد؟
اين گزينهها بر ساخته مخالفان اصلاحات است. اصلاحات خودرويي نيست كه بتوان هر روز براي آن رانندهاي تعيين كرد. اصلاحات شامل همين افراد و بسياري ديگر هستند. اين دو نفر و يا حتي افراد ديگر غيرقابل جمع نيستند كه بگوييم يا اين يا آن. در نتيجه خواهم گفت هم اين و هم آن. در اين ميان مسأله مهمتر از افراد هم وجود دارد. بايد ديد كه افراد چه ايده و راهكار قابل دفاعي دارند و آيا اراده لازم را براي پيش بردن اين اراده دارند يا خير؟
* برخي از اصلاح طلبان اين روزها درباره ضرورت تشکيل اتاق فکر براي اين جريان سخن به ميان مي آورند. از نظر شما اين نظريه تا چه اندازه مي تواند در حل مشکلات اين طيف موثر باشد؟
من تعبيرات خودم را دارم. عرصه سياست، تلاقي فكر و عمل است. شايد از تعبير اتاق فكر برداشتهاي نادرستي شود، لذا تعبير ايده و اراده را مطرح ميكنم كه هر دو در ذيل يك واقعيت شکل ميگيرند. اصلاحطلبان بايد ايده روشني كه متضمن تحقق آنچه كه در پاسخ به پرسش اول گفتم باشد؛ ارايه كنند. اين ايده همزمان بايد از سوي ارادهاي بيان شود كه از سوي اصلاحطلبان، مورد وثوق و اطمينان و اعتماد باشد و حکومت هم آن را به طور عملي به رسميت بشناسد. وقتي كه اين ايده و اراده تحقق يافت، ادامه راه چندان دشوار نخواهد بود.
* ائتلاف بين اصولگرايان و اصلاح طلبان از جمله مقولاتي است که از سوي برخي از معتدلين هر دو طيف مطرح مي شود آيا شما به عنوان يک اصلاح طلب اعتقادي به اين ائتلاف داريد؟ و فکر مي کنيد اين دو رقيب سنتي مي توانند در آينده اي نه چندان دور با يکديگر ائتلاف و اتحادي برقرار کنند؟
ائتلاف مفهوم و ارزش و روش مطلوبي براي جامعه ايران است، ولي در شرايط كنوني معلوم نيست كه ائتلاف اين دو جناح عليه چه جناحي بايد صورت بگيرد؟ مگر جناح سومي كه برتر از اين دو باشد در عرصه انتخابات حضور دارد؟
* ناطق نوري يکي از گزينه هايي است که برخي معتقدند مي تواند زمينه ساز ائتلاف ميان اصولگرايان و اصلاح طلبان باشد لذا توافق بر سر اين نامزد را ممکن مي دانند، شما به عنوان يک صاحبنظر و فعال سياسي فکر مي کنيد اصلاح طلبان از اين گزينه در انتخابات رياست جمهوري يازدهم حمايت کنند؟
فكر نميكنم چنين شود، اگرچه آقاي ناطق فرد محترمي هستند، ولي همانطور كه گفتم جناح سومي براي ضروري شدن شکلگيري اين ائتلاف وجود ندارد، مگر آنكه قضيه طور ديگري مطرح شود. به اين صورت كه بگويند نامزدهاي اصلاحات را تأييد نميكنيم و شما هم اجباراً به حمايت از يكي از نامزدهاي جناح غالب تمكين كنيد. در اين صورت دو حالت رخ ميدهد، يا اينكه اصلاحات در موضع فعلي خود كه رعايت فاصله با حكومت است قرار دارد، بنابر اين امكان نخواهد داشت كه چنين حمايتي را انجام دهد. يا آنكه اصلاحطلبان خود را به بخشي از راهحل تبديل كردهاند كه در اين صورت بايد نامزدشان هم تأييد صلاحيت شود، نه آنكه چنين تغييري را به قيمت حمايت از يكي از نامزدهاي حكومت بپذيرند! در نتيجه به نظر من چنين اتفاقي رخ نخواهد داد.
*در طيف کارگزاران و اصلاح طلبان گزينه هايي براي کانديداتوري مطرح مي شوند به عقيده شما اين دو طيف در انتخابات رياست جمهوري با يکديگر کنار خواهند
آمد ؟
هر دو در ذيل يك مجموعه فعاليت خواهند كرد.
*نقش آقاي هاشمي رفسنجاني براي وحدت بين کارگزاران و اصلاح طلبان را چگونه مي بينيد و به عقيده شما گزينه کدام يک مورد تأئيد شخص آقاي هاشمي خواهد بود؟
گمان نميكنم كه تضادي ميان آنان باشد كه نيازمند وحدت از سوي ديگران باشد. وضعيت كارگزاران در سال 91 لزوماً مطابق آنچه در سال 75 بود، نيست، بهويژه از نظر رابطهشان با آقاي هاشمي.
* آيا احتمال نامزدي سيد محمد خاتمي در انتخابات رياست جمهوري آتي وجود دارد؟
همان طور كه گفتم در ايران امر غيرمحتمل نداريم. در نتيجه هر احتمالي را كه شما بپرسيد، خواهم گفت محتمل است. در نتيجه، نه اين سؤال و نه پاسخ من كمكي به گشودن هيچ گرهي نميكند.
* اقبال عمومي اصلاح طلبان را نسبت به شخصي چون سيد محمد خاتمي در برابر گزينه هاي ديگر اين طيف چگونه مي بينيد؟
بستگي به شرايط پيشرو خواهد داشت. پاسخ دادن به اينگونه پرسشها كه دورتر از فضاي واقعاً موجود است، خيلي انتزاعي و ذهني و سليقهاي خواهد بود.