روزنامه اینترنتی فراز: «وقتی دفترچه بیمه به دست همراه فرزند خردسالش از اتاق دکتر متخصص در بیمارستانی دولتی بیرون آمد و به شوهرش که در بیرون منتظرش بود ملحق شد رو کرد به او و گفت: «چیزی نتونست تشخیص بده، دکترش سهمیهای است!»، این ترکیبهای آشنای پزشکی رانتی و سهمیهای، بعید است که به گوشتان نخورده باشد! دخالتهایی در حوزه علم، آموزش و پژوهش که تصمیم آن را قانونگذار میگیرد اما دودش به چشم مردم میرود! پس تعجب نکنید که در رشته پزشکی در کنار رتبههای اول و دوم و برتر، رتبه ۸۴ هزار نشسته و در رشته داروسازی در کنار رتبه اول و برتر کنکور، رتبه ۱۰۴ هزار پذیرفته شده است! به عبارتی در رویای عدالت آموزشی، ایران تا توانسته بیسوادی مدرن را تبلیغ و تشویق کرده و بدون حساب و کتاب مدرک علمی و تحصیلی مهر کرده است!
ترمی ۵۰ میلیون!
در همین راستا، دانشگاه علوم پزشکی تهران اخیرا اعلام کرده که در دو رشته دندانپزشکی و داروسازی از طریق کنکور ۱۴۰۱ دانشجو شهریهپرداز میپذیرد. همچنین امکان انتخاب پردیس بینالملل دانشگاه علوم پزشکی تهران برای پذیرفتهشدگان کنکور سراسری سال ۱۴۰۱ ممکن است و شهریه پرداختی برای هر نیمسال تحصیلی کمتر از پانصد میلیون ریال (۵۰ میلیون تومان) نخواهد بود! به بیان سادهتر با داشتن رتبههای بالای کنکور و سطح تعریف نشدهای از معلومات، تحصیلات و دانش، با پرداخت ترمی ۵۰ میلیون تومان، میتوانید در دانشگاههای خاص، دندانپزشکی بخوانید!
باز هم احمدینژاد؟!
طرح پذیرش دانشجوی پولی یا شهریهپرداز، ابتدا در سال ۸۶ و تحت عنوان «پردیس بینالملل» کلید زده شد و در ابتدا هدف خود را ارتقای جایگاه دانشگاههای کشور در سطح جهانی، جلوگیری از خروج ارز از کشور و جذب دانشجویان بینالمللی قرار داد. اما متاسفانه نه تنها به بسیاری از اهداف خود نایل نیامد که باعث پذیرش بی قید و بند دانشجویانی با رتبههای بسیار پایین کنکور سراسری در شعب خود شد. اخبار غیررسمی در باب ساز و کار پذیرش دانشجو و رتبه های بسیاری از این دانشجویان (مسلما نه همه آنها)، نشان از فسادی عظیم و شوک آور دارد. درواقع پذیرش دانشجو با این شیوه، ایجاد فرصت تحصیل در بهترین رشتهها و بهترین دانشگاههای کشور، شبیه کالای لوکسی است که در ویترین مغازهای به فروش گذاشته شده است! جالب آنکه یکی از دلایل دفاع از چنین طرح از زبان بعضی از مسئولین دانشگاهها کمبود بودجه بیان میشود. سوال اساسی این است: چرا آموزش باید نخستین قربانی کاهش منابع مالی – به هر دلیلی – باشد؟ آیا تمام تمهیدات لازم جهت جبران کسری بودجه کشور انجام شده است و آخر سر نوبت آموزش رسیده است؟ یا نهاد مظلوم دانشگاه نخستین محل تامین این کسری بودجه شده است؟! پاسخ تاکنون سکوت مسئولان بوده است!
آنچه درباره شهریهپردازها نمیدانید
گرچه قرار بود که دانشجویان پولی بر حسب رتبه و در پردیسهایی خودگردان و جدا از پردیسهای اصلی علوم پزشکی پذیرش شوند اما گویا طی سالهای اخیر، ماجرا به گونهای دیگر رقم خورده است. اخبار غیررسمی حکایت از آن دارد که درحال حاضر بیش از ۲۲ دانشگاه علوم پزشکی دانشجوی پولی در رشتههای مختلف میگیرند. شهریههای چند دهمیلیونی که هر ترم سر به فلک میکشد و راه را برای ورود همان رتبه سههزار و حتی ۲۰ هزاریها به رشتههای حساسی مانند پزشکی باز میکند. اما همانطور که گفته شد این دانشجویان کمکم صندلیهای پردیسهای اصلی دانشگاهها را پر کردند. برای مثال از مهر سال ۹۳ تاکنون، دانشجویان پردیس اروند به جای آبادان در خود دانشگاه علوم پزشکی اهواز سر کلاسها حاضر شدند. حتی پذیرفتهشدگان پردیس قشم و کیش دانشگاه علوم پزشکی تهران هم کمکم از سواحل خلیجفارس راهی کلاسهای پردیس خیابان قدس و پورسینای دانشگاه تهران شدند. نتیجه چیست؟
حجم حضور دانشجویان پولی در کنار پذیرفتهشدگان سهمیههای آزاد در دانشگاههای دولتی به حدی بالا رفته که صندلی خالی در کلاسهای درس کم میشود و اساتید هم به دلیل اختلاف فاحش سطح علمی دانشجویان مطالب را با سطح علمی پایینتر ارائه میکنند. حال تصور کنید محصول چنین آموزشی قرار است وارد اجتماع شود و با جان و سلامت مردم سروکار داشته باشد!
برای قبولی دندانپزشکی چه رتبهای لازم است؟
طبق دادههای سایت کنکور، میانگین رتبه مورد نیاز جهت قبولی در رشته دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در نیمسال اول و در منطقه ۱ بین ۲ تا ۶۲، و در منطقه دو بین ۲۶ تا ۵۹ است. برای رسیدن به این رتبه، باید سه درس تخصصی درصدی بین ۷۰ تا ۹۰ و دروس عمومی درصدی بین ۴۰ تا ۹۵ داشته باشند!
همچنین میانگین رتبه مورد نیاز جهت قبولی در رشته دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در نیمسال دوم و در منطقه اول رتبهای بین ۹۵ تا ۱۰۶، در منطقه دوم بین ۱۵۶ تا ۴۳۵ و در منطقه ۳ بین ۶۵ تا ۶۷ است. درصد سه درس تخصصی حداقل بالای ۷۰ و ۴ درس عمومی بین ۵۰ تا ۹۰ شما را به چنین رتبههایی خواهد رساند. توضیح بیشتری نمیدهیم. اعداد خود گویای مقصود ما هستند!
عارضه بدتر اینگونه سیاست پذیرش دانشجو، بدبینی و ناامیدی و احساس بیعدالتی در میان جوانانی است که سالها زحمت کشیدهاند به دانشگاه بیایند تا در رشته مطلوب و مورد نظر خود پذیرفته شوند، ولی احساس میکنند که این هدف آنان براساس ملاکهایی غیر آموزشی دور از دسترس شده است. به بیان دیگر چنین نابرابریهایی تأثیرگذاری نبوغ و پشتکار در قبولی رشتههایی چون پیراپزشکی را موهومی میکند که در برابر بیعدالتیهای آموزشی قد خم کرده است...