*برخی مجریان علاقمند به اجرای گفتگوهای شبانه هستند، ولی شما در طول این سالها اجرای شبانه نداشتهاید. خودتان نسبت به این مسئله بیعلاقه بودید یا مدیران شرایط را برایتان فراهم نکردند؟
واحدی: میتوانیم طرح بدهیم و مشکلی در این باره وجود ندارد، ولی احساس میکنم همه میتوانند برنامه گفتگو را اجرا کنند، ولی هر کسی نمیتواند به روستایی برود که 800 کیلومتر با تهران فاصله دارد، اما برعکس همه مجریان میتوانند یک گفتگوی دو ساعته را انجام بدهند، حتی تصویربرداران در این نوع گفتگوها دو تا شات میگیرند بعد راحت مینیشند و دوربین فقط روشن است.
این در حالی است که تصویربرداری که با من میآید باید پوتین پایش باشد. جای خواب برایش مشخص نیست و... بنابراین من علاقمند به کارهایی هستم که بقیه انجام نمیدهند. دوربین من جاهایی رفته که بقیه دوربینها نرفتند. انجام این کارها برایم لذتبخش است.
*شاهد هستیم برخی مواقع مجریان جوان در حالی که اطلاعات لازم را ندارند، اما احساس میکنند دیگر نیاز به آموزش ندارند. فکر میکنید چرا مجریان جوان دچار این معضل شدند؟
واحدی: من اعتقاد دارم جامعه نیاز به سوپراستار دارد. به همین دلیل دوست دارم جوانان ما تبدیل به ستاره شوند. رسانه به این ستارهها نیاز دارد. دلیل اینکه مجریان جوان دچار این مشکل شدند به این خاطر است که جوان هستند و مدیریت ندارند، ولی معتقدم تلویزیون و سینما باید بگذارد جوانان رشد کنند و چهره شوند. همچنین عکسهایشان در مجلات و پوسترها چاپ شود و در مناسبتها هم حضور داشته باشند. این مسئله چه اشکالی دارد.
نترسیم از اینکه به جوانان بال و پر میدهیم. مخاطب نیاز به چهره دارد. اگر ما چهرههای مناسب را معرفی نکنیم آنها از چهرههای غیرموجه استفاده میکنند و از عکس بازیگران یا فوتبالیستهای خارجی در اتاقش استفاده خواهند کرد. در دنیا مجریان سوپراستار هستند و حتی چند تا از آنها جهانی هم هستند که میتوانم به اپرا وینفری و لری کینگ اشاره کنم.
علاوه بر آن درآمد مجریان در دنیا بالاتر از فوتبالیستها و هنرمندان است، چون آنها زبان رسانه هستند و مجری برنامه را جلو میبرد و مخاطبان به خاطر او برنامه را نگاه میکنند. باید مجریان برند شوند، نه اینکه برای جذاب شدن برنامه از حضور بازیگران در برنامه استفاده کنیم. دلیل اینکه تهیهکنندگان در برنامهها از حضور بازیگران بهره میبرنند برای ایجاد جذابیت است، در حالی که مجری میتوانند این بار را بر دوش بکشد و برای مخاطبان دوست داشتنی باشد.
این کار به جذابیت برنامه میافزاید. البته باید تاکید کنم چنین اقدامی مدیریت میخواهد. این کار حرفهای است و هر کسی نمیتواند آن را انجام بدهد. این کار زبان و تبلیغات خاص خودش را میخواهد. متاسفانه در این باره کمبود داریم.
*به نظرتان ما مجری خوب جوان نداریم؟
واحدی: مجری خوب داریم، اما متاسفانه درست معرفی نمیکنیم. مجریان جوان ما این قابلیت را دارند، پس از بزرگ کردن آنها نترسیم و از این مسئله وحشت نداشته باشیم.
*یعنی تلویزیون از بزرگ کردن مجریان وحشت دارد؟
واحدی: نه، من حس میکنم جوانان را باور ندارد. البته جوانان هم خودشان را دست کم میگیرند. معتقدم این مشکل به این مسئله برمیگردد که سیستم دولتی است.
*فکر میکنید باید صدا و سیمای خصوصی هم داشته باشیم؟
واحدی: بله، اگر سیستم خصوصی باشد، مشکلات حل میشود. مثل سینما میماند. اگر هنرپیشهها در سینما مطرح میشوند، به خاطر این بوده که خصوصی است و برای بقای خودش فعالیت میکند. سیستمی که برای بقای خودش فعالیت نکند آرام آرام به تکرار میافتد، چون احساس میکند نیازی ندارد فعالیتی کند، چرا که حمایت میشود.
در حال حاضر برنامهها خصوصی است، اما در فضای دولتی کند یا با احتیاط عمل جلو میرود. وقتی برنامهای خصوصی هم تهیه شود قرار باشد از شبکه دولتی پخش شود، حرفهایی که زده میشود باید با سیستمهای حکومتی سازگاری داشته باشد. میتوانیم راهکارهایی در نظر گرفت که به قول معروف نه سیخ بسوزد نه کباب!
* یعنی شما معتقدید شبکههای خصوصی ایجاد رقابت بیشتر میکند؟
واحدی: بله، حس میکنم این اتفاق میافتد. اصل 44 خصوصیسازی در تجارت است، در حالی که میتوانیم صداوسیمای خصوصی هم داشته باشیم. اگر قرار بود هر حرفی که زده میشود و مردم میشنوند ایجاد مشکل در کشورمان کند که باید تا الان این اتفاق میافتد، چون همه حرفها از سوی شبکههای دیگر زده میشود، اما بازهم مردم در راهپیماییها و انتخابات حضور پررنگی دارند. بنابراین از چه چیزی میترسیم.
مردم ایرانی پیچیدگیهایی دارند که کشف آن مشکل است. به همین دلیل با راهاندازی رسانه خصوصی دچار مشکل نمیشویم، بلکه برعکس میتوانیم با رسانههای خارجی رقابت بیشتری داشته باشیم.
مسلماً وقتی شبکه خصوصی راهاندازی شود من نوعی از تجربه چند سالهام استفاده خواهم کرد، حتی با معرفی چند کارخانه نه تنها درآمدزایی میکنم، بلکه برندسازی هم در ارتباط با محصولات داخلی خواهم کرد، اما این کار را نمیتوان در شبکه دولتی انجام داد. درست مثل سینما میماند. مثلاً برخی فیلمها به راحتی اکران میشود، اما از تلویزیون پخش نمیشود. رقابت باید وجود داشته باشد. بقای من به مخاطب است. باید زبان مخاطب را پیدا کنیم.
*ما در طول چند سال اخیر نتوانستیم مجری مناسب را معرفی کنیم و میتوان گفت بعد از مجریانی همچون عادل فردوسیپور، فرزاد حسنی و ... مجریان خوبی معرفی نشدند. دلیل این مسئله چیست؟
واحدی: دلیل این مسئله حرفهای نبودن تهیهکنندگان است. از مجریان نمیتوانید ایراد بگیرد، چون مدیریت برنامه را تهیهکننده بر عهده دارد. من احترام زیادی برای تهیهکنندگان قائل هستم، اما برخی تهیهکننده نیستند، بلکه مدیر تولید و مدیر تدارکات هستند. فقط کار را جلو میاندازند تا آنتن خالی نباشد.
در تلویزیون حرف اول را تهیهکننده میزند و در سینما کارگردان. ما مقوله تهیهکنندگی را جدی نگرفتیم. بهعنوان مثال وقتی میبینیم کسی فرد موجهی است آن را تهیهکننده میکنیم. در حالی که تهیهکننده باید زبان رسانه را بلد باشد. باید تهیهکننده بدانند چگونه مجری را انتخاب کند و با او برخورد کند. الان شاهد تعداد مجری هستیم که گر نامشان را از مخاطبان بپرسیم، نمیدانند، دلیل این مسئله این است که تهیهکننده نتوانسته مجری را به خوبی حمایت و معرفی کند.
*با توجه به اینکه شما معتقد هستید باید مجریان سوپراستار باشند، به نظرتان خودتان را سوپراستار در میان مردم میبینید؟
واحدی: من در میان مخاطبان خاص خودم سوپراستار هستم.
*منظورتان از مخاطبان خاص چه کسانی هستند؟
واحدی: میانسالان و مسنها ارتباط خوبی با من دارند. البته سوپراستارها در فرهنگ غرب فقط معروف هستند و نه محبوب، اما در کشور ما به دلیل فرهنگی که داریم سوپراستار معروف و محبوب هستند. معتقدم مخاطبانی که در طول این سالها با برنامههای "صبح بخیر ایران"، "سفرنامه صبا"، "با اجازه بزرگترها"، "زیبا ساده ایرانی" و "مستقیم آبادی" گام به گام همراه من بودند، کارهایم را دوست دارند، اما نوجوانی که "صبح بخیر ایران" را با من تجربه نکرده و حالا "مستقیم آبادی" را تماشا میکند، ارتباط زیادی برقرار نمیکند.
*نمیخواهید تلاش کنید برای نوجوانان و جوانان سوپراستار باشید؟
واحدی: نه، چون وظیفه جوانان است. مجریان جوان لباس پوشیدنشان، حرکات، زبان و... مثل جوانان است. اگر جوان همراه خانوادهاش بنشیند و برنامه من را ببیند، حتماً میتوانند ارتباط برقرار کنند، ولی با توجه به اینکه الان خانوادهها کمتر کنار هم نمینشینند و هر کس در اتاقش تلویزیون دارد و برنامه را تماشا میکند، بنابراین نوجوان نمیتواند ارتباط برقرار کند، ولی اگر دور هم برنامه من را ببینند، میتوانند به مرور با من ارتباط برقرار کنند.
*یعنی میخواهید میدان را برای جوانان باز کنید؟
واحدی: بله، اصلاً تز من این است.
*اگر این تز را دارید، پس باید کاملاً بحث اجرا را کنار بگذارید؟
واحدی: من کار خودم را انجام میدهم، اما جوان باید جای من را بگیرد. من کنار نمیروم. معتقدم جوان باید آنقدر خوب کار کند تا من را حذف کند. جوانان ما میتوانند برای خودشان جایگاهی باز کنند. الان لری کینگ یک پیرمرد است، اما هنوز هم کار میکند و در کنار او هم جوانان کار میکنند. اجرا صف یک نفره نیست، بلکه صف صد نفره است. هر کس میتواند سر جای خودش قرار بگیرد.
*شما در کنار مجریان دیگر برنامه "صبح بخیر ایران" را بهعنوان اولین برنامه صبحگاهی آغاز کردید، ولی به مرور زمان این برنامه جذابیتاش را از دست داد. شما چه نقدی به این برنامه دارید؟
واحدی: اشکال "صبح بخیر ایران" مدیرمحور بودنش است، به همین دلیل اعمال نظرهای مختلفی روی آن میشود. اگر این برنامه را به دست من بدهند، حتماً زندهاش میکنم و مدیر هم میتواند بعد از مدتی پز آن را بدهد. به شرط آنکه به من اعتماد کرده و حمایتم کند.
در "سفرنامه صبا" مدیری با نام محمدینیا داشتیم. او همه کار را به من سپرده بود، چون میدانست با شناختی که دارم کار را درست انجام میدهم. این مدیر زمانی که دوربین ما مشکل پیدا میکرد، سریع اقدامات لازم را انجام میداد و نمیگذاشت در این باره با مشکلاتی رو به رو باشیم. به همین دلیل هم به خوبی جواب میداد. معتقدم برنامه صبحگاهی باید آیتم آن کوتاه و پنج دقیقهای باشد تا مخاطب به هیجان بیاید. ما میخواهیم مردم را برای کار بهتر به هیجان بیاوریم، نه برای خواب بهتر!
*به نظرتان مدیر محور بودن چقدر به برنامههای تلویزیون ضربه زده است؟
واحدی: مدیران حرفهای هستند، اما معذورات هم دارند، چرا که صد نوع توقع از آنها دارند.
*یعنی مدیران ما آنقدر سست هستند که تحت تاثیر خواهشهای بیرون از مجموعه قرار میگیرند؟
واحدی: نه، سست نیستند، به خاطر اینکه ایجاد ارتباطات از بین نروند و مشکل ایجاد نشود کاری را انجام میدهند. برخی مدیران پای مجریان میایستند. معتقدم شان مدیر این نیست که به تهیهکننده بگوید فلانی را دعوت کنید. متاسفانه چون برنامهها هم خالی است در این مواقع تهیهکننده هم سریع به حرف مدیر گوش میدهد و به مهمان مدیر میگوید که دو ساعت در برنامه حرف بزند. اگر برنامهای جالی خالی نداشته باشد تهیهکننده به مدیر میگوید که جالی خالی ندارد. این اتفاق در برنامه "سفرنامه صبا" افتاد. اصلاً فرصت نداشتیم مهمان سفارشی بیاوریم، چرا که تمام برنامه پر بود و فضای خالی نداشتیم.