پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آقاي فوتباليست ميتوانست با يك معامله ساده و چند تماس تلفني، 20 ميليارد
تومان ناقابل را به جيب بزند. لطفا باور كنيد! ديروز يكي از متهمان دادگاه
اختلاس بيمه اين داستان را روايت كرد و العهده علي الراوي! اينكه آقاي
«الف» اين كار را كرده يا آقاي «ب» فرقي نميكند، تازه مگر بنده خدا كار
خلافي كرده؟ دارندگي و برازندگي!
اصلا چرا راه دور برويم، اين روزها مدام
اخبار خريد و فروش بازيكنان فوتبال ايران دهان به دهان ميچرخد، يك جوان 20
ساله با جنم(!) براي 10 ماه بازي فوتبال، حدود 2 ميليارد تومان به جيب
ميزند و به قول كاسبها خدا بركت!
اما نكته اينجاست كه در همين شهر خودمان
كه اين پولها مثل نقل و نبات جابهجا ميشود، خبر ميرسد كه 8 ميليون
جوان در سن ازدواج هستند، اما به دلايل مختلف كه اصليترينش وضع اقتصادي
است، حاضر نيستند به خانه بخت بروند. ماشين حساب دم دستتان هست؟ با يك
حساب سرانگشتي مي شود محاسبه كرد كه با اين عددهاي نجومي كه جابهجا
ميشود- و نه با آن 3 هزار ميليارد تومان- مشكلات اقتصادي چند نفر از اين
جوانان حل ميشود؟
چشممان روشن از اين همه اختلاف طبقاتي كه در آخرين
ماههاي خدمت دولت عدالتورز محقق شده است! هرچند كارشناسان دين به همه
جوانان توصيه ميكنند كه ازدواج را از ترس معاش به تعويق نيندازند و حتي نص
صريح آيه قرآن درباره افراد در آستانه ازدواج ميگويد:« إِن يَكُونُوا
فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ/ اگر تنگدستند خداوند از فضل خود
آنان را بينياز خواهد كرد.»
اما گويا اين آيه بيشتر در دستور كار مسئولان
قرار گرفته تا جوانان! در اين چند سال اخير بارها و بارها از زبان
دولتمردان شنيديم كه بايد شرايط ازدواج براي جوانان تسهيل شود، راه انداختن
صندوق مهر امام رضا(ع) و چندين وام ديگر با نامهاي مختلف، مهمترين
دستاورد دولتهاي نهم و دهم در اين خصوص بود.
حالا هزينههاي ازدواج چندين برابر و وامهاي مرتبط چند برابر شده است، اما
مگر جواني كه امروز حاضر نيست ازدواج كند، تنها در تامين هزينههاي جشن
عروسي ناتوان است؟ ماجرا اين است كه بسياري از اين جوانان اعتمادي به شرايط
پيش روي خود ندارند، آنها شايد بتوانند از بحران فعلي خود با سلام و صلوات
عبور كنند، اما از كجا معلوم كه تا چند ماه ديگر يك بحران اقتصادي عجيب و
غريب ديگر همه رشتههاي اميدشان را پاره نكند؟
مقام معظم رهبري چندين سال
است كه اقتصاد را مهمترين اولويت كشور ميدانند و شعار هر سال را اقتصادي
اعلام ميكنند، اما واقعا چرا هنوز جوانان ما براي ازدواج، «اعتماد
اقتصادي» پيدا نكردند؟ اول بايد از مسئولان گلايه داشت كه شرايط را طوري
مديريت كردند كه چنين شكافهاي طبقاتي عجيب و غريبي ايجاد شود و دوم بايد
از كارشناسان دين گلايهمند بود كه نتوانستند اتكال به خدا را طبق آيات
قرآن براي بسياري از جوانان باور پذير كنند. اگر موشكافانه نگاه كنيم، ريشه
بسياري از مشكلات فرهنگي امروز را هم ميتوانيم در همين معادله جستوجو
كنيم. خدا كند مديران كشور به اين نتيجه رسيده باشند كه تسهيل ازدواج در
افزايش وام خلاصه نميشود!