پایگاه خبری «انتخاب»: این روزها بحث عقد قرارداد بازیکنان جدید با دو باشگاه پرسپولیس و استقلال بسیار داغ است و ارقامی از دل این قراردادها بیرون میآید که با وضعیت مالی این دو باشگاه اصلا همخوانی ندارد. طبق گزارشهایی که رسانهها منتشر میکنند مبالغ این قراردادها حول و حوش ۱۲ میلیارد تومان در نوسان است.
چندی پیش مدیرعامل پرسپولیس در برنامه ورزشگاه حضور یافت و رقم قرارداد یحیی گلمحمدی سرمربی باشگاه پرسپولیس را افشا کرد: دو فصل چهل میلیارد تومان که میشود سالی ۲۰ میلیارد تومان. البته باشگاه پرسپولیس بعد از واکنش افکار عمومی به این رقم بیانیه داد و ارقام دیگری مطرح کرد مبنی بر اینکه قرارداد ۴۰ میلیارد تومانی برای سه فصل است نه دو فصل؛ نکته دیگر اینکه رئیس سازمان نیز در یک برنامه رسمی اعلام کرد که رقم قرارداد سرمربی استقلال و پرسپولیس به همراه آپشنها بسیار نزدیک به هم بوده است.
رقم ثابت قرارداد برانکو ایوانکوویچ با پرسپولیس در فصل ۲۰۱۹ – ۲۰۱۸ حدود ۸۰۰ هزار یورو بوده که در آن زمان نرخ ریالی آن حدود ۴ میلیارد تومان بوده که با رقم کنونی حول و حوش ۲۰ میلیارد تومان اختلاف فاحشی دارد. نکته اساسی درباره رقم قرادادهای سرخابیها این است که معمولا قرادادهای بازیکنان و مربیان باشگاهها محرمانه تلقی میشود و این در حالی است که ارقام قرارداد بازیکنان شاغل در لیگهای خارجی تماما شفاف است و با جزئیات و بند به بند توسط رسانهها منتشر میشود.
مسألهی اصلی این نیست چرا رقم این قراردادها بالاست بلکه مسألهی اصلی این است که این منابع درج شده روی کاغذ برای راضی کردن افراد با توجه به وضعیت وخیم مالی این دو باشگاه از کجا تأمین میشود؟
زیان انباشته سرخابیها
بررسی صورتهای مالی دو باشگاه نشان میدهد که این دو باشگاه دارای زیان انباشته سنگینی هستند. به عنوان مثال زیان انباشته باشگاه فوتبال پرسپولیس در انتهای خردادماه ۱۳۹۹ بیش از ۱۵۰ میلیارد تومان و زیان انباشته باشگاه استقلال در انتهای تیرماه ۹۹ نیز بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان بوده است و زیان انباشته سنگین این دو باشگاه یکی از عوامل به تأخیر افتادن عرضه سهام باشگاهها در بازار بورس بود. به این ترتیب این دو باشگاه برای عرضه در بورس نیاز به اصلاح ساختار مالی داشتند و به همین دلیل افزایش سرمایه این دو باشگاه انجام شد تا مقداری مبالغ مورد نظر برای تسویه زیان انباشته آنها فراهم شود.
رئیس سازمان خصوصیسازی حدود پنج ماه پیش عنوان کرد که زیان انباشته دو باشگاه بدون مالیات بین ۲۴۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان است و البته اگر بدهی مالیاتی اضافه شود این رقم بسیار بیشتر خواهد شد. به عنوان مثال بدهی مالیاتی استقلال حدود ۹۸ میلیارد تومان و بدهی مالیاتی پرسپولیس نیز ۱۹۳ میلیارد تومان برآورد شده است.
به دلیل همین بدهیهای کلان دو باشگاه و ساختار مالی غیرشفاف بود که سهامداران در خرید سهام این دو باشگاه تردید زیادی به خرج دادند به طوری که سهام عرضه شده دو باشگاه تا مدتها به فروش نرفت چرا که طبق گفته کارشناسان این دو باشگاه در حال حاضر از فرآیند سودآوری به دور هستند و نمیتوان چنین انتظاری از آنها داشت.
زد و بندهای مشکوک دو باشگاه در گذشته
فعالیتهای مالی دو باشگاه در گذشته کاملا غیرشفاف بوده و برخی از شفافیتها در گزارش حسابرسان دو باشگاه به حدی بوده که تایید صورتهای مالی دو باشگاه با شک و تردید روبرو شده چرا که چنین گزارشاتی معمولا حاکی از رد صورتهای مالی دو باشگاه دارد.
به عنوان مثال در یکی از بندهای مربوط به گزارش حسابرسان هردو باشگاه آمده است که «این دو باشگاه فاقد سیستم مناسب در خصوص تعیین بهای تمام شده فعالیتهای ورزشی خود میباشد و تفکیک و تخصیص درآمدها و هزینههای عملیاتی و هزینههای اداری و عمومی طبق استانداردهای حسابداری نیست و فاقد مبانی منطقی است».
طبق همین بند صورتهای مالی باشگاه تا به یک سال اخیر، از اساس و بنیان غلط بوده است و از طرف دیگر، بسیاری از هزینهها و درآمدهای مهم هر دو باشگاه مفقود شده و اسناد آن نیز موجود نیست. در واقع میتوان گفت که این دو باشگاه هیچ گونه فعالیت حسابدارانهای را انجام نداده و تمامی دخل و خرجهای باشگاه بر عهده افراد حقیقی هیئت مدیره باشگاهها بوده است و به همین دلیل نه شفافیتی درباره آنها وجود دارد و نه سندی از مبالغ دریافتی و پرداختی بر جای مانده است.
جدیدترین اظهارات رئیس سازمان خصوصی درباره فعالیتهای عجیب و غریب و زد و بندهای مالی دو باشگاه با شرکتهای صوری و کاغذی به خوبی وضعیت آشفته آنها را روشن میکند. این زد و بندها حتی در قالب قراردادهای شرکتی نیز منعقد نشده بلکه کاملا توسط افراد حقیقی و اعضای هیئت مدیره باشگاهها انجام میشده است. به عنوان مثال یکی از باشگاهها یک قرارداد تامین مالی ۹ میلیارد و ۶۶ میلیون تومانی در تاریخ بهمن ماه ۱۳۹۸ را امضا کرده و شرایط این قرارداد به گونهای بوده که یک ماه بعد باید توسط باشگاه تسویه میشد در غیر این صورت به ازای هر روز دیرکرد باید ۴۰ میلیون تومان جریمه پرداخت میکرد. نهایتا به دلیل ناتوانی باشگاه در عدم ایفای این تعهد اکنون این مبلغ به ۳۲ میلیارد تومان افزایش یافته است. نکته جالب اینجاست که این قرارداد در قالب یک قرارداد قرض الحسنه منعقد شده است. در واقع باشگاه از هر راه دیگری مثلا بانک حتی با بهره ۵۰ درصدی تامین مالی میکرد چنین هزینهی سنگینی را متحمل نمیشد. این صحبتهای قربانزاده تقریبا با بند شماره ۱۳ گزارش حسابرس باشگاه پرسپولیس مطابقت دارد.
یا به عنوان مثال در سال ۱۳۹۰ دو دستگاه آپارتمان به پرسپولیس بخشیده شده و اسناد مالکیت این دو ساختمان به نام کارپرداز سابق شرکت منتقل شده، اما هیچ ثبتی بابت این انتقال انجام نشده است. این املاک بعدا در ازای یک وام یک میلیارد تومانی در رهن بانک آینده قرار میگیرند، اما هیچ گونه توافقنامه یا قراردادی در خصوص چگونگی تعهدات طرفین وجود ندارد.
در مورد باشگاه استقلال تهران نیز چنین مواردی وجود دارد. به عنوان مثال در سال ۹۸ باشگاه استقلال حدود ۵۰۰ هزار یورو با نرخ هر یورو ۹۷۰۰ تومان از بانک مرکزی برای انجام هزینه حضور در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا و پرداخت حقوق مربیان و بازیکنان خارجی دریافت کرده و حدود ۳۲۷ هزار یورو از این مبلغ را با نرخ ۱۴ هزار و ۸۰۰ تومان به شرکت سپند تجارت به فروش رسانده و خرید و فروش این ارزهای دریافتی و پرداختی و مابهالتفاوت آن در حسابها منظور نشده است. نکته اینکه مابقی مبلغ به میزان ۱۷۲ هزار یورو معادل ۱۹۴ هزار دلار توسط باشگاه با نرخ ۴۲۰۰ تومان در حسابها ثبت شده و معلوم نیست مابهالتفاوت آن کجا رفته است.
همچنین باشگاه استقلال تهران بر خلاف استانداردهای حسابداری ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار بابت فروش بازیکنان را با نرخ ۴۲۰۰ تومان را در حسابها ثبت کرده و نرخ روز دلار را در نظر نگرفته است و باز هم معلوم نیست چه بر سر مابهالتفاوت بین ۴۲۰۰ تومان و نرخ روز دلار آمده است و هیچ سندی از این مبالغ در اختیار سازمان حسابرسی قرار نگرفته است.
یا به عنوان مثال استقلال بابت فسخ قرارداد یکی از بازیکنان حدود ۳۰ هزار دلار دریافت کرده، اما معاون سابق باشگاه گفته که این وجوه دریافتی به شرکتی به نام «لامیکا» پرداخت شده، اما هیچ سندی از این پرداخت وجود ندارد. در واقع باید این سؤال را پرسید که باشگاه استقلال چه ارتباطی با این شرکت بازرگانی دارد؟
این موارد گفته شده تنها ذرهای از فعالیتهای مشکوک دو باشگاه در گذشته بوده و موارد بسیار دیگری وجود دارد که از حوصلهی این نوشته خارج است، اما برخی از آنها در گزارش حسابرسان دو باشگاه کاملا قید شده و برخی دیگر نیز همچنان در پشت پرده قرار دارد.
خرج هزینه سوء مدیریت باشگاهها از جیب مردم
مسأله اساسا بر سر این نیست که باشگاه برای جذب بازیکن یا مربی چقدر پرداخت میکند، این مسأله در اختیار خود باشگاه است که هر مبلغی که دوست دارد به یک بازیکن یا مربی بپردازد. مسألهی اصلی این است که با توجه به ساختار مالی فاسد این دو باشگاه که تا قبل از یک سال اخیر پای هیچ حسابداری به آنها باز نشده بود این منابع از کجا تأمین میشوند؟ آیا قرار است که باز هم مردمی که مالیات پرداخت میکنند هزینه نقل و انتقالات بازیکنان و مربیان را بپردازند؟
هیچ کدام از بخشهای درآمدی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس شفاف نیست؛ نه کسی میداند درآمد اسپانسرینگ باشگاهها چقدر است و مبالغ پرداخت شده با مبالغ درج شده در قرارداد چقدر فاصله دارد، نه کسی میداند درآمد بلیط فروشی دو باشگاه چقدر است، نه کسی میداند درآمد حاصل از حق پخش و درآمدهای تبلیغاتی باشگاهها چقدر است و حتی کسی نمیداند درآمدهای ارزی باشگاهها با چه نرخی تسعیر میشود و با چه نرخی در حسابها ثبت میشوند و مابهالتفاوت این دو نرخ کجا میرود. ساختار مالی کاملا ناشفاف و فاسد این دو باشگاه همان چیزی است که در نهایت منجر به حذف آنها از لیگ قهرمانان آسیا شد.
یکی از نمونههای مبهم پرداخت پول از جیب مردم، آن هم مردم بسیار محروم، مربوط به طلب «گابریل کالدرون» سرمربی سابق پرسپولیس بود. طبق گزارش برخی از رسانهها که به ردیابی منابع مالی ۲۲ میلیارد تومانی طلب کالدرون از باشگاه پرسپولیس پرداخته بودند، این منابع مالی در قالب یک تسهیلات از یک صندوق کارآفرینی دریافت شده، صندوقی که وظیفهی آن اشتغالزایی در مناطق محروم است و این موضوع در اساسنامه این صندوق نیز به وضوح درج شده است. البته وزیر کنونی ورزش و جوانان به همراه سایر وزرا از اعضای هیئت امنای این صندوق هستند. مسئولان صندوق وام ۲۲ میلیارد تومانی را در قالب وام قرضالحسنه و بازپرداخت یک ساله به باشگاه پرسپولیس پرداخت کردند و در تاریخ ۱۸ آبان ماه این پول به حساب یک صرافی واریز شد تا طلب کالدرون پرداخت شود. پرداخت این وام در حالیست که سقف وامهای پرداختی این صندوق حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان در جهت اشتغالزایی در محرومترین مناطق کشور است و اکنون همین صندوق بدهی سنگین یک مربی آرژانتینی را پرداخت کرده است.
وضعیت آشفته مالی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس و کلا اقتصاد ورزش به مانند صنعت خودرو و بازار مسکن و سایر بخشهای اقتصادی معلول ساختار کلی اقتصاد نابهنجار کشور است، ساختاری که همیشه به زد و بندهای مالی و رانت مجال ورود میدهد و به نظر میرسد راهی برای برونرفت از این وضعیت وجود ندارد.