«انتخاب» / محسن افراشته: رقابتهای انتخابات هیات رئیسه مجلس در سه سطح قابل بررسی و تحلیل است که نشاندهنده واگرایی یا همگرایی میان جریانهای اصولگرایی در شرایط پیش روست.
سطح اول رقابت میان تیمهای رئیسی و قالیباف است که میتواند در تلاش برای انتخاب جانشین قالیباف بروز و ظهور کند. سطح دوم به رقابت در تغییر یکی از نواب رئیسی مربوط میشود و در سطح سوم رقابت پایداری و اصولگرایان برای تغییرات در هیات رئیسه را شاهد خواهیم بود. تحلیل ورود پایداری به رقابت در یکی از این سطوح نشان خواهد داد که در واقع این جریان در درون اصولگرایان با چه وزنی روبه رو خواهد بود. به این ترتیب اساسا این انتخابات را میتوان وزن کشی درونی اصولگرایان نامید.
در صورتی که اساسا پایداری (با همراهی دولت و یا بدون همراهی آنها) وارد عرصه رقابت با اصولگرایان نشود میتوان نتیجه گرفت که آنها از اعتماد به نفس لازم برای ورود به این وزن کشی و استارت رقابت درونی برخوردار نیستند. اما خبرها حاکی از این است که در سطح دوم و سوم، این جریان به دنبال ورود به وزن کشی است.
یک مجلس یک فراکسیون
آنچه مطلوب جریان اصولگرایی است، عدم وجود رقابت در درون این جریان است. به بیان سادهتر آنها هرچند اختلافات را انکار نمیکنند، اما معتقدند همه این اختلافات باید در درون اتاقهای دربسته حل و فصل شود و در محیط علنی و بیرونی هیچ نمودی از اختلاف دیده نشود. آنها از همین رو مجلس را «یکدست» میخواهند. کمااینکه میبینیم در دو سال گذشته مجلس هیچ فراکسیون دیگری غیر از فراکسیون اصلی «نیروهای مردمی انقلاب» ندارد که رئیس آن قالیباف است. با یکدست شدن مجلس نقش و کارکرد فراکسیونها هم تبدیل به هیچ شده و خاصیتی ندارند. در این دو سال جریان پایداری نیز به خاطر اینکه نخواسته وارد وزن کشی در میان اصولگرایان شود، فراکسیون مستقلی تشکیل نداده و همچنان در مرحله «محفل سیاسی» باقی مانده و هماهنگیها را از این طریق دنبال میکند. با این حال، انتخابات مجلس ممکن است اولین محل وزن کشی و شروع رقابت باشد.
سطح اول: رقابت در سطح قوا
اولین سطح تحلیل درباره انتخابات مجلس، حذف قالیباف از ریاست قوه مقننه و تصاحب آن توسط دولت یا پایداری است. حمله به قالیباف با سیسمونی گیت این تحلیل و شائبه را بوجود آورد که ائتلاف پایداری و دولت به دنبال حذف قالیباف از ریاست مجلس هستند. این فقط تحلیل بیرونی و خارج از جریان اصولگرایی نبود. بلکه تحلیل تیم قالیباف و نزدیکانش هم بر همین اساس استوار بود. مهمترین شاهد ما برای این مساله اظهارات مهدی طائب در جلسه خصوصی با فعالان اصولگراست. طائب اگرچه با علنی شدن این ماجرا عذرخواهی کرد، اما در آن فایل صوتی مشخص بود که به شدت از اینکه از سوی جریان نزدیک به دولت قالیباف تحت فشار قرار بگیرد نگران بودند. بعد از عذرخواهی مهدی طائب رئیس قرارگاه عمار، از سمت دولت هیچ تحرکی دیده نشده است که بتوان گفت: دولت به دنبال حذف قالیباف از ریاست مجلس است. اما در این رابطه تاکنون احتمال کاندیداتوری دو نفر وجود دارد. ۱- مرتضی آقاتهرانی ۲- الیاس نادران.
پیش بینی ما این است که آقاتهرانی کاندیدا نخواهد شد. چون میداند در آن صورت اعضای پایداری ناگزیرند تنها به او رای دهند و اگر آراء او ۲۰ یا ۳۰ عدد باشد به منزله یک شکست بزرگ برای آنها تلقی خواهد شد. اما نادران سودای ریزش آراء قالیباف را در سر دارد. او تلاش میکند بخشی از نمایندگان ناراضی از مدیریت قالیباف را گردهم جمع کند. این نمایندگان از جریان پایداری را شامل میشود تا نمایندگان شهرستانها که از نحوه مدیریت قالیباف و ماجرای سیسمونی گیت ناراحت هستند. چراکه آنها وقتی به حوزههای انتخابیه خود میروند با انتقادهای تند مردم به صورت رودررو مواجه میشوند.
سطح دوم: رقابت برسر نایب رئیسی
در این سطح احتمال رقابت پایداری با جریان اصولگرا وجود دارد. شنیدهها حاکی است که پایداری به دنبال جایگزین کردن یک نفر به جای عبدالرضا مصری در هیات رئیسه است. براساس اطلاعاتی که نمایندگان مجلس به انتخاب دادند، اسامی پژمانفر و ابراهیم عزیزی به عنوان نامزدهای احتمالی نایب رئیسی شنیده میشود.
آنطور که مشخص است پایداریها با نیکزاد از روابط خوب و مستحکمی برخوردار هستند؛ لذا چشم آنها به صندلی نایب رئیسی عبدالرضا مصری است.
سطح سوم: هیات رئیسه
در سطح سوم تحلیل این احتمال بسیار قویتر است که پایداری اختلافات را دامن زده و از اصولگرایان فاصله بگیرد. در صورتی که آنها لیست جداگانهای از لیست فراکسیون اصولگرایان در مجلس ارائه کنند، میتوان حدس زد که رقابت را در درون جریان اصولگرایی کلید زده اند. آنطور که میدانیم آنها تمایل زیادی به این کار دارند تا برخی از دبیران و ناظران هیات رئیسه را که خصوصا به قالیباف نزدیک هستند با افراد خود و یا اشخاصی که در جریان اصولگرا از شهرت بیشتری برخوردار هستند تغییر دهند. از جمله این افراد میتوان به امیرآبادی فراهانی و موسوی لارگانی اشاره کرد.
اما این لیست زمانی به صحن علنی میرود که پایداری مطمئن باشد میتواند درصد قابل توجهی از آراء را کسب کند. از همین رو رایزنیهای درونی از حالا آغاز شده است. لیستها در حال تکمیل است تا نقشها در هیات رئیسه تا حد ممکن از جریان قالیباف پس گرفته شود.
جمع بندی
با این وجود، پست ریاست مجلس از حساسیت ویژهای برخوردار است، موضوعی که باعث میشود گاهی، اصولگرایان به کسانی رای بدهند که حتی چشم دیدن آنها را ندارند. مثلا در مجلس دهم همان پایداریها که روزی گفته بودند «سگ احمدی نژاد به علی لاریجانی شرف دارد»، ناگزیر شدند دست به جیب شده و نام علی لاریجانی را روی برگه رای خود بنویسند و ریاستش را برای چهارسال در مجلس دهم همچون خاری در چشم قبول کنند.
با این حال میزان آراء قالیباف ومقایسه آن با آراء او در دو سال گذشته برای همه یک پیام روشن خواهد داشت. از این رو، تحلیل آراء نمایندگان به هیات رئیسه مجلس (خصوصا در سال سوم بعد از تغییر دولت ها) نشانه مهمی است از صف بندیهای جدید.
از خروجی آراء میتوان وضعیت سه طیف را دریافت:
۱- قالیباف و نواصولگرایی منتسب به او
۲- جبهه متحد اصولگرایی (ائتلاف حدادعادل، زاکانی و دو حزب رهپویان و ایثارگران)
۳ – جریان پایداری