arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۷۶۶۱۸
تاریخ انتشار: ۰۵ : ۰۰ - ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۱

خاطرات اردشیر زاهدی، شماره ۱۹: دیدم‌ ای وای ظاهرا من گلوله خوردم

خاطرات اردشیر زاهدی: نزدیک کوه‌های شیراز، یک دفعه من دیدم تق و توقی می‌آید و بساط و این‌ها، و تا بیائیم بجنبیم دیدیم سواره‌ها دارند از بالای کوه می‌آیند و به سمت اتومبیل ما تیراندازی می‌کنند. از آن طرف هم (تیم) اسکورت پدرم و همت هم تیراندازی می‌کردند، من یک وقت دیدم که‌ای وای مثل اینکه من گلوله خوردم و تمام صورتم داغ شده.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات اردشیر زاهدی، شماره ۱۹: دیدم‌ای وای ظاهرا من گلوله خوردم

خاطرات اردشیر زاهدی، شماره ۱۹: دیدم‌ای وای ظاهرا من گلوله خوردم

خاطرات اردشیر زاهدی، شماره ۱۹: دیدم‌ای وای ظاهرا من گلوله خوردم

خاطرات اردشیر زاهدی، شماره ۱۹: دیدم‌ای وای ظاهرا من گلوله خوردم

نظرات بینندگان