پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ در سال ۱۳۴۹ یک گروه مارکسیست از جوانان این مرز و بوم – چنانکه پیشتر گفته شد با تشکیلاتی به نام «سازمان چریکهای فدایی خلق» در منطقهي سیاهکل در جنگلهای شمال اعلام موجودیت کرده و به چند فقره عملیات مسلحانه از سرقت بانکها و ترور عوامل ردهبالای رژیم دست زدند. این حرکتهای مسلحانه در اندکزمانی شور و نشاط زایدالوصف در جوانان ایرانی به وجود آورد. بیم آن میرفت که این حرکت موجبات اقبال جوانان را به جهانبینی مارکسیسم سبب گردد. درست در همین زمان سازمان مجاهدین خلق اعلام موجودیت کرد. این سازمان که از جوانان مسلمان و مخلص و پیروان صدیق آیتالله طالقانی و مهندس بازرگان تشکیل گردیده بود و از سالها قبل در تدارک قیام مسلحانه بودند، نگرانی از روی آوردن جوانان مسلمان به مکتب کمونیسم را به حداقل رساند، و در عوض اقبال اکثر سیاسیون مسلمان از روحانی و دانشگاهی را به سوی خود جلب کرد. در فاصلهی زمانی کمتر از یک سال چتر حمایت ملت ایران و به ویژه دانشگاهیان و طلاب جوان حوزه، بر سر مجاهدین خلق سایه افکند. حمایتهای مالی و تبلیغاتی و امکانات امنیتی و... از همه طرف به سوی آنان سرازیر شد. در خارج از کشور جوانان مسلمان و خصوصا اعضای انجمنهای اسلامی توان تازهای گرفتند و از زیر ضربات تبلیغاتی چپهای انقلابی و کمونیستها رهایی یافتند. این امر تا آنجا پیش رفت که پارهای از علمای بزرگ حوزه و نیز شخصیتهای طراز اول انقلابی از علمای بلاد و جماعات گرفته تا یاران نزدیک امام به حمایت آنان برخاستند.
سازمان مجاهدین خلق یک چیز کم داشت و سخت در تکاپوی تحصیل آن بود. آن، حمایت امام خمینی از آنان بود. بر همگان معروف است که امام از همان لحظات اول به این حرکت، با دیدی دیگر مینگریست. تنی چند از اعضای سازمان به نجف رفتند و شاگردان امام را به سوی خود جلب کردند؛ و درخواست جلسات گفتوگوی مکرر با امام را داشتند. امام با آنکه از همان گام نخستین نسبت به آنان خوشبین نبودند، ولی برای اتمام حجت به شاگردان و نزدیکانشان امکان و زمان کافی را به آنان دادند تا به معرفی خود و اهداف و آرمانهایشان بپردازند.
«من دیدم آنقدر که اینان از قرآن و نهجالبلاغه حرف میزنند منِ طلبه با این دو کتاب سر و کار ندارم!» [و یا] «وقتی دیدم اینها از حضرت امیر دو آتشهتر هستند، نسبت به آنان شک کردم» [گفتوگوی من با امام در سال ۱۳۵۲ در نجف]
ادامه دارد...
منبع: صادق طباطبایی، «خاطرات سیاسی اجتماعی (۱)؛ جنبش دانشجویی ایران»، تهران: موسسه چاپ و نشر عروج، چاپ سوم، ۱۳۹۳، صص ۲۸۹-۲۹۰.