arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۶۶۰۴۹
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۲۳ - ۱۹ اسفند ۱۴۰۰

«بازجویی از صدام» به قلم مامور اطلاعاتی سیا، شماره ۱۹: صدام گفت: ما هیچ اقدامی علیه ایران نکردیم تا وقتی که آن‌ها شروع کردند

مامور اطلاعاتی سیا: «از طریق رادیو با ایرانی‌ها حرف زدم. گفتم این روشی شکست‌خورده است، نباید وارد چنین جنگی شویم. تا آن زمان، در زمینه‌ی استفاده از این روش [حملات موشکی علیه خاک ایران] برای مقابله با ایران محتاط بودم. می‌دانستم این قضیه تبعات دیگری به دنبال خواهد داشت. وقتی ایران از حملاتش دست برنداشت، یک راه‌حل این بود ک موشک اسکاد تولید کنیم. بعد از آن‌که ایران را هدف قرار دادیم، ایرانی‌ها واکنش نشان دادند. ما هیچ اقدامی علیه ایران نکردیم تا وقتی که آن‌ها شروع کردند. ما دست به عمل متقابل زدیم.»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ وقتی که درباره‌ی تاکتیک عراق در جریان جنگ پرسیدیم، صدام کوتاه پاسخ داد: «برو از وزارت دفاع بپرس». مشخص بود که نمی‌خواهد درباره‌ی پرتاب موشک به ایران حرف بزند، و به شیوه‌ی معمول، جنگ موشکی میان ایران و عراق را به تحریک‌آفرینی ایران نسبت داد. او گفت که لیبی موشک در اختیار ایران قرار داد تا عراق را بزند: «از طریق رادیو با ایرانی‌ها حرف زدم. گفتم این روشی شکست‌خورده است، نباید وارد چنین جنگی شویم. تا آن زمان، در زمینه‌ی استفاده از این روش [حملات موشکی علیه خاک ایران]برای مقابله با ایران محتاط بودم. می‌دانستم این قضیه تبعات دیگری به دنبال خواهد داشت. وقتی ایران از حملاتش دست برنداشت، یک راه‌حل این بود ک موشک اسکاد تولید کنیم. بعد از آن‌که ایران را هدف قرار دادیم، ایرانی‌ها واکنش نشان دادند. ما هیچ اقدامی علیه ایران نکردیم تا وقتی که آن‌ها شروع کردند. ما دست به عمل متقابل زدیم.»

موضوع بحث را عوض کردم. از صدام درباره‌ی برکناری احمد حسن البکر رئیس‌جمهوری عراق پیش از روی کار آمدن او پرسیدم. به صدام گفتم بسیاری از تحلیل‌گران در ایالات متحده معتقدند این او بود که احمد حسن را از قدرت کنار گذاشت تا بتواند کنترل کشور را به دست بگیرد. به صدام گفتم، می‌دانم او نگران آینده‌ی عراق بود، به خاطر بنیادگرایی شیعه تحت تاثیر [آیت‌الله]خمینی، که به دلیل تاثیر گذاشتن بر اکثریت شیعه‌ی عمدتا فاقد قدرت، [به ادعای وی]نوعی تهدید محسوب می‌شد، و این‌که شاید او فکر می‌کرد می‌تواند رهبری جوان‌تر و قاطع‌تر، به عنوان طرف معامله با ایران باشد.

ناظران صدام هم‌چنین گمان می‌کردند که او سال‌ها بعد احمد حسن را به قتل رساند، چون وقتی روند جنگ ایران و عراق به شکل بدی پیش رفت، صدام شاید نگران شد که بر اثر کودتا از قدرت سرنگون شود. دیدم صدام هم‌چنان گوش می‌دهد، خشم در چهره‌اش نمایان می‌شود. صحبتم را با گفتن این نکته لطیف کردم که بیش‌تر این موارد شایعه هستند، اما می‌خواستم خود صدام درباره‌ی این موضوع حرف بزند. مطمئن نیستم که فحوای کلام من پیرامون اظهارات مفسران غربی درباره‌ی کارهایش به طور کامل در ترجمه منتقل شد یا نه. صدام به من گفت که هرگز چنین چیز‌های مزخرفی را نشنیده است.

او مُصر بود که خود احمد حسن البکر بود که قدرت را به او واگذار کرد. او گفت احمد حسن پا به سن گذاشته بود، سلامتی‌اش رو به تحلیل می‌رفت و دیگر نمی‌خواست رئیس‌جمهور باشد. بر اساس نقل‌قول صدام، احمد حسن گفته بود صدام تنها کسی است که از زیر و بم حکومت خبردار است و می‌داند چطور آن را اداره کند. صدام مدعی شد که در ابتدا از پذیرش این مسئولیت سر باز زد، چون «قدرت را دوست نداشت»، غیرمحتل است گفته باشد که می‌خواهد به تکریت بازگردد و آن‌جا زراعت کند. مع‌هذا او شاهد افزایش تهدید‌ها بوده و بعد از کلنجار رفتن زیاد با خود تصمیم گرفته که پیشنهاد احمد حسن را بپذیرد.

ادامه دارد...

منبع: جان نیکسون، «بازجویی از صدام؛ تخلیه اطلاعاتی رئیس‌جمهور»، تهران: ترجمه‌ی هوشنگ جیرانی، کتاب پارسه، چاپ شانزدهم، ۱۴۰۰، صص ۱۱۰-۱۱۲.

نظرات بینندگان