خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.
صبح در منزل، ساعتى به اصلاح نمايه‌هاى تفسير راهنما گذراندم. به دفترم رفتم. آقاى [محمد] مهرآیين، [به همراه آقای محمود خسروی وفا، رییس فدراسیون جانبازان و معلولان] آمد. گزارشى از وضع ورزش جانبازان داد و از كمبودهاى شديد گفت. اعتبارات‌شان يك و نيم ميليارد تومان بوده كه فقط 200 ميليون تومان دريافت‌كرده‌اند و خريدهاى خارجى را كه عمده ابزار ورزش جانبازان است، نتوانسته‌اند تأمين‌كنند. ركود اقتصادى كشور، وضع بنياد جانبازان را اين‌گونه كرده است. مقدارى هم از دوران مبارزه و روزهايى كه با هم در زندان اوين بوديم، صحبت‌كرديم.
آقاى مرتضى شيرازى آمد. ايشان هم در زندان قصر با من هم بند بود و عكسى از من همراه داشت كه در زندان گرفته بوديم و امضا كرده و به ايشان داده بودم. شخصى به‌نام دولتخواه هم همراهش بود كه در فدراسیون، با فائزه همكارى دارد. آقای شيرازى، مشكلات مالى پيدا كرده و براى شغل، كمك خواست.
آقاى [علی‌محمد] بشارتى، [وزیر اسبق کشور] آمد. راجع به پرونده آقاى [غلامحسین] كرباسچى، [شهردار تهران] و آقاى [حسین] محلوجى، [وزیر سابق معادن و فلزات] صحبت كرد و كمكى كه ممكن است، بشود و از اوضاع خرابِ اقتصاد كشور گفت. عصر از [اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی]، آقايان [محسن] نوربخش، [محمدعلی] نجفى، محمد [هاشمی]، [حسین] مرعشى و على [هاشمی] آمدند. درخواست داشتند، براى پيگيرى عفو رهبرى در مورد آقاى‌كرباسچى، در صورت محكوميت در [دادگاه] تجديدنظر. افطار به خانه آمدم. فاطى افطار تهيه كرده بود و بعضى از بچه‌ها هم بودند.
