خاطرات جان کری، شماره ۱۱: وقتی پای عمان به مذاکرات هستهای باز شد
خاطرات جان کری: من این گفتوگوها را تنها با شمار اندکی از افراد مورد اعتمادم در میان میگذاشتم و البته بیشتر از همه، تام دانیلون از این حرفها خبر داشت. همه بر این نکته توافق داشتند که تنها پس از آزادسازی آن دو کوهنورد باقیمانده راهی گشوده میشود و شاید بر همان زمینه بتوان رفت و بابی برای مذاکرهی اتمی گشود. با موافقت اوباما به مسقط رفتم و سلطان قابوس را دیدم تا زمینههای مساعد موجود را بررسی کنم.