خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر میشود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.
آقاى [محمدمهدی] شجاعى [فرد]، نماينده جهرم، تلفنى از خطبههاى جمعه قدردانىكرد و گفت، نمايندگان مجلس ممنوناند كه در اين محيط پُرغوغا، راهى براى خروج از بنبست و تذكرى در مورد بىثمرى اين غوغاسالاري و سياستبازى ارایه داديد، اما بعضى از محافل چپ ناراحتاندكه مردم توجه داده شدند، به اقدامات انحرافى. براى پوشش ضعفهاى دولت، روزنامه سلام، از امروز مقابله را آغاز كرده است.
[آقای سعد هایل السرور]، ریيس مجلس اُردن و همراهان آمدند. از نقش من در تحسين روابط با كشورهاى عربى تشكركرد و خواهان كمك براى توسعه روابط با اردن شد و گفت، حال ملكحسين رو به بهبود است. در آمريكا مشغول معالجه سرطان است. سه ماه ديگر طول مىكشد. من به اختلاف نظر در مسايل فلسطين و حضور منافقين در اردن اشاره كردم و با اظهار علاقه به همكارى با اردن و با اشاره به سابقهام با آقاي اكرم زُعيتر
[آقای قربانعلی دُری نجفآبادی]، وزير اطلاعات آمد. از گستاخى و فشار تبليغاتى مخالفان رهبرى اظهار نگرانىكرد؛ با اشاره به جزوه اخير آیتالله منتظرى و جزوه ديگر خطاب به آقاى يزدى كه در حقيقت عليه آيتالله خامنهاى است و نيز از شدتگرفتن اختلاف بين نيروهاي خودي، با افشاگرى اخير عليه قوه قضایيه كه از كارگزاران شروع شده و پاتك مسأله شهردارى است و از من خواست، براى آتشبس و علاج، وارد عمل شوم؛ گفتم وارد شدهام. اگر قوه قضایيه، در دادگاه تجديدنظرآقاي كرباسچى، عقل به خرج بدهد و همان گونه كه خواستهام، به دادگاه بىطرفى بدهد، راه آشتى هموار مىشود. گفت، خيلىها كارگزاران را منتسب به شما ميدانند و از شما انتظار دارند.گفتم، من با همه گروهها روابط يكسان دارم و خودم عضو جامعه روحانيت مبارز هستم.
گزارشى از سرنخ انفجارات كنيا و تانزانيا داد كه در پاكستان، در رابطه با [اُسامه] بنلادن، [رهبر القاعده] و رمزي يوسف است. پاكستانىها هم اعلان كردهاند، يكى از طراحان را گرفتهاند و به آفريقا فرستادهاند. سه نفر از مأموران [وزارت] اطلاعات هم در مزارشريف اسير شدهاند و مشغول تلاش براى آزادى آنها هستند. از فشارها و بىاعتمادى آقاى خاتمى، [رییسجمهور] و اعضاى ديگر دولت، نسبت به وزارت اطلاعات، شكايت نمود و مشكلات خود را دربارة مسأله آیتالله منتظرى توضيح داد.
اعضاى شوراى مركزى ستاد [برگزاری مراسم] دهه فجر آمدند. برنامههاى خود را گفتند و از كمبود اعتبار و عدم حمايت دولت شكايت و استمداد نمودند. ضمن اظهار قدردانى از كمكهاى گذشته، خواستند محسن مسئوليت كميته پشتيبانى را براى تقويتكار به عهده بگيرد.
عصرآقاى مهندس [عباس] آخوندى، وزير سابق مسكن [و شهرسازی] آمد. براى ادامه تحصيل، عازم انگليس است؛ با بورسيه نهاد رياستجمهورى مىرود، براساس يك مصوبه دولت و كمك اخوى محمد. از اوضاع كشور و وضع جسمى و سياسى رهبرى، اظهارنگرانى کرد و خواست كه نقش مؤثرترى به عهده بگيرم. مشكلات اقدام را برايش توضيح دادم. گفت، تضاد بين سنتگرايى و مدرنيسم جدى شده و محافظهكاران، قدرت جذب افكارعمومى را ندارند و برنامه درستى هم ندارند؛ با توجه به اينكه، خود نزديك به آنهاست، اين اظهارات مهم است.
سردار [قاسم] سليمانى، فرمانده نيروى قدس [سپاه پاسداران] آمد و گزارش وضع افغانستان را داد. تا روز قبل از سقوط مزارشريف، در آنجا بوده و با ديد خوب نظامىكه دارد، بهترين تحليل را از وضع افغانستان ارایه داد. از روى كالك و نقشه، محورهاى پيشرفت طالبان و عقب نشينى جبهه متحد را توضيح داد و گفت، جبهه متحد به خاطر اختلافات دفاع نكرده؛ فقط آقاى [عبدالرشید] دوستم، دو هفتهاى دفاع كرده است. در مزارشريف، اصلاً دفاع مؤثرى نشده، با اينكه نيروهاى زيادى از [محمد] محقق و [کریم] خليلى، [رهبران جهادی افغانستان] بودهاند. [برهانالدین] ربانى را عامل ضعف جبهه مىداند و [احمد] شاه مسعود، [وزیر دفاع دولت مجاهدین] را مرد عمل.
طرحى براى اعاده وضع سابق ارایه شده، به اين صورتكه نيروهاى ايران، هرات را تصرف كنند و با توجه طالبان به هرات، [احمدشاه] مسعود، كابل را تصرف كند و با الحاق نيروهاى مسعود به خليلى و اتصال جبهه هرات به كابل، هرات را هم تحويل بگيرند و نيروهاى ما برگردند. رهبرى اصل طرح را پذيرفتهاند؛ مشروط به زمان محدود 48 ساعت و اطمينان از امكان تحويل به خود افغانها. من اشكالات كار را تذكر دادم. قرار شد، براى مذاكره با [احمدشاه] مسعود، سفرى به فيضآباد برود. شب به خانه آمدم. محسن، [رییس هیأتمدیره و مدیرعامل شرکت راهآهن شهری تهران و حومه (مترو)] شام آورد و ضمن صحبت در مورد مترو و ... خورديم.