خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.
در اخبار جهانى، ملاقات آقاى [عباس] عبدى با آقاى بارى روزن، گروگان آمريكايى كه در ايران، دبیر مطبوعاتي سفارت بوده، در محل يونسكو در پاريس، مورد توجه است. آقاي عبدى، از عمل اشغال سفارت [آمریکا در تهران]، اظهار تأسف نكرده و آن را در آن زمان، با توجه به اعمال آمريكا توجيه كرده، ولى خواستار حل اين مشكل در روابط شده است. بی بی سی مى‌گويد، عبدى از اين فرصت استثنايى استفاده نكرد. در چند روز گذشته، انتقادات عليه اقدام او زياد بود و ترسيده است و فقط با او دست داد. بارى روزن، عمل دانشجويان را محكوم كرد، ولى اصرار كرد كه بايد اين مشكل را پشت‌سر بگذاريم و خود را علاقه‌مند به ايران معرفى كرد و گفت، اسم دخترش را آريانا گذاشته است. جمعى از حضار به شدت به عبدى حمله كردند و حضور او را در چنين اجتماعى، به خاطر سوابقش محكوم كردند؛ هر دو نفر سخنرانى كردند و به هم نگاه هم نمى‌كردند.
انتقاد ديروز آقاى [محمد] يزدى، [رییس قوه قضاییه] در نمازجمعه به [آقای عطاءالله مهاجرانی]، وزير ارشاد، در مورد روزنامه توس‌كه در عمل همان روزنامه جامعه را منتشر مى‌كند هم مورد توجه خاص قرار گرفته؛ به عنوان فشار بر مطبوعات و دولت خاتمى.
آوارگى و قحطى شديد در جنوب سودان و مشكل ده‌ها هزار آواره كوزوو، مورد توجه است. دو كميته از سازمان ملل، شكنجه در اسرایيل و شكنجه و قتل‌عام وسيع مردم در الجزاير را مورد پيگيرى و انتقاد قرار داده‌اند و هر دو جالب است.
آقايان دكتر [حسین] مهرپور، [مشاور حقوقی رییس‌جمهور و رییس هیأت نظارت بر اجرای قانون اساسی] و دكتر [سیدمحمد] هاشمى، [مشاور حقوقی ریاست‌جمهوری] آمدند. گزارشى از كار كميته پيگيرى اجراى قانون اساسى دادند كه دستاوردى ندارند و از تخلفات وزارت اطلاعات، ناجا [= نیروی انتظامی] و قوه قضایيه شكايت‌كردند. آقاى هاشمى گفت، وزارت به طرحى كه او داده است، براى كامپيوترى شدن ماليات، توجهى نكرده است.
[آقای غلامرضا عبدالوند]، نماينده درود و ازنا آمد. از تعطيل شدن كارهاى عمرانى در استان لرستان گفت و از برنامه‌هاى دولت من قدردانى كرد و گفت، مردم امروز قدر دولت سابق را مى‌فهمند و خواست كه به استان‌ها سفر كنم.
آقاى [محمد] كريمى [نوری]، ریيس سازمان غله آمد. از اُفت شديد اقتصاد كشور و ركود كُشنده و بى‌اعتمادى مردم و فرار سرمايه‌ها گفت و خواست، به جناح آنها كمك و آنها را رها نكنم. تذكر دادم كه سبوس را بيشتر به آرد نانواها بدهند. گفت، پژوهشكده [غله و نان]، همين وضع را ديده و براى كسانى كه بخواهند از سبوس استفاده كنند، محدوديتى نيست.
عصر آقاى [محمد] فلاح، مشاور وزير اطلاعات آمد. از ركود كارى وزارت و سردرگمى نيروها و از وضع نامناسب افكار عمومى در مورد رهبرى و ولايت فقيه و عدم سازگارى وزير اطلاعات و ریيس‌جمهور گفت. آقايان [علی‌اکبر صادقی] رشاد و [حسن] رحيم‌پور [ازغدی] از پژوهشكده [فرهنگ و اندیشه اسلامی] آمدند و براى تبيين قابل فهم حكومت اسلامى و ولايت فقيه، كمك خواستند؛ قرار شد سؤالات را بفرستند.
عصر به ديدن رهبرى رفتم. از اينكه آنژيوگرافى، سلامت قلب را نشان داده، راضي‌اند، اما در عامل خستگى خويش، به نظر پزشكان اعتماد كامل ندارند، ولى به هرحال قرار شد استراحت بيشتر كنند. از كارگزاران، به خاطر تندروى در حمايت از آقاى كرباسچى ناراضي‌اند. دربارة كتاب خاطرات من صحبت شد. عازم مشهداند. شب در دفترم ماندم.
خاطرات آیت الله هاشمی: پيش از ظهر، براى تسليت به خانم امام، به خاطر فوت برادرشان، [آقای رضا ثقفی]، به منزل امام رفتم. پير و مريض‌اند. 83 سال دارند، با كسالت چشم و معده و.... از خستگى و گاهى تنهايى و سررفتن حوصله گفتند و كمى هم مطالعه مى‌كنند، با ديد يك چشم با ليزر. [خانم خدیجه ثقفی]، از امام نقل كردند كه گفته‌اند، اي‌كاش با حاج عيسى، [خادم امام] در قيامت محشور شوند.
