خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.
در گزارش‌هاى خارجى، طوفان و زلزله دريايى [= سونامی] شمال گينه جديد، مورد توجه است كه با امواج هفت مترى، ساحل گينه را منهدم كرده و بيش از هزار كشته و خرابى‌هاى فراوان همراه داشته است. در آفريقاى جنوبى، ازدواج و مراسم عروسى آقای نلسون ماندلاى 81 ساله با [خانم گراسا ماشل]، بيوه حدود 60 ساله [سامورا] ماشل، رهبر موزامبيك است كه جشن مفصلى هم گرفته‌اند و با هم رقصيده‌اند. در سفر من به آفريقاى جنوبى، ماندلا از من خواست كه واسطه بشوم تا بيوه مارشال، ازدواج را بپذيرد، ولى من سفر به موزامبيك نداشتم و با توجه به سن ماندلا، مسأله را جدى نگرفتم.
آقاى خاتمى،[رییس‌جمهور]، تلفن كرد و پيشنهاد نمود كه مسأله انرژى را از دستور مجمع تشخيص مصلحت برداريم كه دولت فرصت كند، آن را بررسى كند. چون دستور ديگري نداشتيم، گفتم جلسه شنبه آينده لغو شود و نيز اطلاع داد كه آيت‌الله خامنه‌اى، با پيشنهاد ايشان مبنى بردخالت در دادگاه آقای كرباسچى، موافقت نكرده‌اند و نيز با وزارت كشور براى آقاى [عبدالواحد] موسوى لارى هم موافقت و مخالفت هم نكرده‌اند؛ گفت، خودش را براى رد شدن در مجلس، آماده كرده است.
گروه تحقيقاتى پژوهشگاه [فرهنگ و] انديشه آمدند. نمونه كارهايشان را آوردند و گزارش دادند و از من كمك خواستند. تذكراتى در جهت اصلاح كارشان دادم. گفتند، هزينه را دفتر رهبرى مى‌پردازد.
آقاى [محمود] جمالى، نماينده كاشان آمد. از ركود كارهاى عمرانى و توليدى در كاشان و كل كشور و مخصوصاً راكد شدن طرح آب‌رسانى به كاشان اظهار نگرانى‌كرد و از ضررهاى دادگاه شهردار تهران و دامن زدن به مسأله ثروت‌هاى بادآورده گفت و از من خواست که براى جلوگيرى از وخامت اوضاع، وارد عمل شوم. گفت، بسيارى از نمايندگان و مديران، راه را منحصر به دخالت من مى‌دانند. حدس مى‌زند كه آقاى موسوى لارى، در مجلس [برای پُست وزارت کشور]، رأى [اعتماد] خواهد آورد.
آقاى [ابراهیم] ریيسى، ریيس سازمان بازرسى كل كشور آمد. شنيده است كه من از فشارهاى بى‌مورد بازرسى بر مديران سابق ناراضى‌ام. تلاش كرد كه كار بازرسى را توجيه كند. من نمونه گزارش بازرسى در مورد افتتاح كارخانه فولاد آلياژي يزد و اصل مسأله كه تعطيل‌كردن خط فولاد پس از شروع كار و عدم‌النفع‌هاى فراوان، به‌خاطر عدم استفاده از ارزش افزوده نورد و پرداختن به مسايل سطحى را گفتم كه قرار شد پيگيرى كند.
مطرح‌كردكه با ديدن ركود كارها در دولت جديد و مقايسه با فعاليت‌هاى فراوان مديران در دولت من، بى‌انصافى است كه روى نواقص جزيى، كارهاى آنها مته به خشخاش گذاشته شود و گفت، مسأله حكم دادگاه شهردار تهران در جلسه رؤساى قوه قضایيه مطرح شده و همگى از آقاى يزدى خواسته‌اندكه دخالت‌كنند و مانع حكم بى‌مورد شود كه افكار عمومى ناراحت خواهد شد و گفت، قوه قضایيه در اين دادگاه ضرركرده است.
اخوى محمود و محسن آمدند. گفتند، سفير عراق را خواسته‌اند و راجع به مسأله [فوت] على‌آقا [صفریان]، دايى‌زاده، پيگيرى‌كرده‌اند؛ گفته تا دو سه روز ديگر ويزا مى‌رسد، ولى در آخر گفته، شما هم مسأله پسر نزار حمدون، [نماینده دایم عراق در سازمان ملـل] را كه اخيراً در مرز ايران دستگير شده، حل كنيد. معلوم شده، وضع على‌آقا، حساب شده پيش‌آمده؛ براى گرفتن امتياز.گفتم كه به آنها بگويند، صلاح‌شان نيست كه اين دو مسأله را به هم مرتبط كنند و در هر دو مسأله، عراق محكوم است.
عصر آقاى [حسین] محلوجى، [وزیر سابق معادن و فلزات] آمد. گزارش مذاكراتش با آقاى [ابراهیم] ریيسى، [رییس سازمان بازرسی کل کشور] را داد كه از مسایل فولاد آلياژى، دفاع كرده است. آقاى [محمد] يزدى، [رییس قوه قضاییه]، آقاى [محمدرضا] عباسى‌فرد را مأمور كرده که به مسأله رسيدگى‌كند.
آقاى [حسین] شيخ الاسلام براى خداحافظى آمد. سفير در سوريه شده است. راضى نيست و امنيت هم ندارد؛ چون جزو گروه دانشجويان پیرو خط امام است كه تحت پيگرد آمريكاست. دربارة رفتار با سوريه، حزب‌الله و گروه‌هاى فلسطينى و لبنانى، كسب نظركرد.
شب میهمان رهبرى بودم؛ حال‌شان بهتر است. دربارة آقاى كرباسچى صحبت‌كرديم. گفتند، اگر محكوم شود، او را عفو خواهندكرد و گفتند، با وزارت آقاى [عبدالواحد] موسوى لارى، نه موافقت كرده‌اند و نه مخالفت، ولى مناسب نمى‌دانند. نظر دادند، اين دو نامه‌اى كه به امام نوشته بوديم و يكى از آنها را من امضا كرده بودم و يكى را پنج نفر- آقايان خامنه‌اى، بهشتى، باهنر، موسوى اردبيلى و من- در خاطرات چاپ شود. امروز متن دو نامه را بررسى كرديم؛ خوب است. در تاريخ‌هاى اسفند سال‌هاى 58 و 59 نوشته‌ايم و به خط من است.
خاطرات آیت الله هاشمی: آقاى مهندس [رضا]میرمحمدصادقى آمد. با اینکه برادرانش، داراى چندین کارخانه‌اند، براى شغل استمدادکرد. مطالب جدیدى، راجع به پرونده سیاسی و محاکمه من در زمان طاغوت داد که تاکنون نشنیده بودم. عموزاده، آشیخ محمد [هاشمیان]، بخشی را تعریف کرده بود. مطالب آشیخ محمد را تأیید کرد که با سفارش آیت‌الله [سیدحسین]خادمى، به منظور گرفتن توصیه براى تیمسار مُدرسی- دایى ایشان- که رییس دادرسى ارتش [شاهنشاهی]بود، به سمنان رفته بود و اضافه کردکه پس از مراجعه به دایى‌اش، او گفته است که تیمسار [نعمت‌الله]نصیرى، رییس ساواک، از قول شاه، به دادگاه گفته بوده که هاشمى باید اعدام شود که قرار بوده در تجدید نظر، حکم شش سال حبس، تبدیل به اعدام شود
