خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.
در منزل بودم. وقت با مطالعه تاريخ ايران، منطقه شمال ارس و خطبه‌هاى جمعه و گزارش‌ها گذشت. پيش از ظهر، آقايان اكبر صفريان و محمدرضا صفريان براى مشكل مفقود شدن على‌آقا صفريان در عراق آمدند. محمدرضا، فرزندش، در مورد سفرشان به عراق توضيح داد. از مرز سوريه با مديريت شركت عراقى به بغداد رفته‌اند و پس از يك شب اقامت و زيارت كاظمين، به سامرا و پس از زيارت، شب به نجف رفته و سه شب در نجف و دو شب در كربلا بوده‌اند. وضع غذا و حمل و نقل و رفتار مأموران عراقى بد نبوده و سپس به كاظمين برگشته‌اند. در حرم كاظمين، على‌آقا مفقود شده و هر چه اطراف را گشته نديده‌اند و چند روز هم مانده‌اند، خبرى به‌دست نيامده است. پس از مراجعت، اطلاع رسيده كه در اثر تصادف فوت‌كرده، جسد در بيمارستان است. اكنون چند روز است، منتظر صدور ويزاى عراق براى رفتن و تحويل جسد هستند كه انجام نمى‌شود. با محمد و محمود و محسن، براى كمك صحبت كردم. نظر محمود، اين است كه مسأله جنبه سياسى پيدا كرده و عراقى‌ها، كار ويزا را مشكل كرده‌اند.
عصر محسن آمد. اسنادى را كه بناست در كتاب خاطرات سال 1360 [= عبور از بحران] چاپ شود، آورد و مشورت كرد. عفت، پيش از ظهر به ديدار [خانم خدیجه ثقفی]، همسر امام رفت. پريشب میهمان خانواده احمدآقا [خمینی] بوده و گفت، بحث مهم جاري‌شان، اظهارات آقاى كرباسچى در دادگاه، در مورد دادن 13 ميليون تومان از سوى امام به احمدآقا و سپس در اختيار كرباسچى قرارگرفتن پول براى كار با آن بوده است. كرباسچى البته حرفش را اصلاح كرده و مسأله را جور ديگرى مطرح كرده است.
خاطرات آیت الله هاشمی: آقاى [علی‌محمد]بشارتى، وزیر سابق کشور آمد. گفت به خاطر دفاع از [آقای غلامحسین کرباسچی]، شهردار [تهران]در دادگاه، مورد تشویق وسیع اقشار مردم قرار گرفته، ابتدا خیال مى‌کرده، جمع زیادى مخالف باشند و انتقاد کنند و به همین دلیل سفر به مشهد کرده که در اینجا نباشد، ولى در سفر مشهد و در برخورد با زوار و مردم مشهد و مسئولان احساس‌کرده، بیش از ۸۰ درصد مردم طرفدار شهردارند و از او متشکرند.
