پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح باران میآمد و بیرون رفتن ممکن نمیشد. حقیقتا هوای غریبی است. از جهت حرارت مثل ماه ثور است همچنین از جهت بارندگی.
باری رفتم به کارلتن و نزد نصرتالدوله [وزیر خارجهی سابق]. معلوم شد تلگرافی از مشیرالدوله [رئیسالوزرای جدید] برای او رسیده و گفتهاند شما به سفارت اسلامبول معین شدهاید، موقع حرکت خود را تعیین کنید، و او هم بعد از تشکر امتناع کرده است. از اینجا معلوم میشود مشیرالدوله مشغول کار شده، اما آیا کابینه تشکیل شده یا نه معلوم نیست. در هر حال معلوم شد نصرتالدوله در کابینه نیست و نظر به اینکه نصرتالدوله را به سفارت اسلامبول معین میکنند پس مشاورالممالک از سفارت منفصل است. به این قاعده حدس میزنیم او وزیر خارجه شده باشد. اما مشاورالممالک به آن بیحالی که ما او را میشناسیم چه خواهد کرد.
باری نصرتالدوله میگفت من خودم در تلگرافاتم گفته بودم که یا مشاورالممالک را وزیر خارجه کنید یا میرزا حسینخان را و بنابراین باید مشاورالممالک باشد. در هر حال نصرتالدوله کنار رفت و حالا دیگر دست و پای خود را جمع میکند و ما باید منتظر باشیم ببینیم که وزیر میشود و به ما چه دستور میدهند!
به واسطهی بارندگی بیرون نتوانستیم برویم، تا بعد از شام قدری با انتظامالملک گردش کردیم و از اوضاع صحبت داشتیم. تعجب از این داریم که مشیرالدوله چطور قبول کار کرده و چه اوضاعی است که نصرتالدوله را هم در کابینه باقی نگذاشته! ضدیت افکار عامه با وثوقالدوله و نصرتالدوله به جای خود، اما ملاحظهی انگلیسها چه شده؟ آیا اوضاع طوری است که رعایت انگلیسها را هیچ نباید کرد؟ یا اینکه انگلیسها خودشان راضی به این فقرات هستند؟ عجالتا مطلب معماست و در هر حال خداوند خیر پیش آورد.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، صص ۴۲۳ و ۴۲۴.