arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۲۲۲۸۷
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۱۸ - ۲۰ خرداد ۱۴۰۰
«سرگذشت و شرح مبارزات فرخی یزدی» به قلم حسین مکی؛

قسمت چهارم/ ماجرای شکایت احمدشاه از روزنامه فرخی

طوفان در سال دوم شماره ۳۱ در کابینه قوام‌السلطنه توقیف شد و فرخی به جای طوفان، روزنامه قیام را منتشر نمود و در شماره ۳ روزنامه قیام به واسطه حملاتی که به سلطان احمدشاه شده بود که چرا شاه فرمان عزل و برکناری قوام‌السلطنه را نمی‌دهد، سلطان احمدشاه به محکمه دادگستری شکایت کرد... در خلال این محاکمه کابینه قوام‌السلطنه از کار افتاد و کابینه مستوفی‌الممالک روی کار آمد و میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالک سلطان احمدشاه را متقاعد ساخت که شکایت خود را مسترد دارد و به همین کیفیت هم عمل شد و پس از یک جلسه محاکمه، شاه شکایت خود را مسترد داشت.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ طوفان در سال دوم شماره ۳۱ در کابینه قوام‌السلطنه توقیف شد و فرخی به جای طوفان، روزنامه قیام را منتشر نمود و در شماره ۳ روزنامه قیام به واسطه حملاتی که به سلطان احمدشاه شده بود که چرا شاه فرمان عزل و برکناری قوام‌السلطنه را نمی‌دهد، سلطان احمدشاه به محکمه دادگستری شکایت کرد که اینک از نظر تاریخ و اهمیت این محاکمه در تاریخ مشروطیت رونوشت عین مقاله مزبور و جریان دادرسی را در این‌جا نقل می‌نماید.

ضمنا باید تذکر داد که در خلال این محاکمه کابینه قوام‌السلطنه از کار افتاد و کابینه مستوفی‌الممالک روی کار آمد و میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالک سلطان احمدشاه را متقاعد ساخت که شکایت خود را مسترد دارد و به همین کیفیت هم عمل شد و پس از یک جلسه محاکمه، شاه شکایت خود را مسترد داشت.

اینک اصل مقاله و جریان دادرسی در دادگستری که عینا از روزنامه طوفان و روزنامه قیام که به جای طوفان منتشر شده، نقل می‌گردد:

وضعیت پوشالی [۱]هر مملکتی که دارای چنین وضعیتی شده باشد، آن مملکت رو به فنا و محو، رو به زوال و پستی گذارده است (وضعیت پوشالی) اعتراف به این حقیقت فاش بر ما گران است که وضعیت مملکت ما صورت پوشالی به خود گرفته و هیچ مقامی از مقامات آن دارای وضعیت ثابت و صالحی نمی‌باشد.

ملت ساده‌لوح ایران در پرده‌های این وضعیت اصلاح امور و ترقی جامعه را انتظار می‌برد!

آیا وضعیت مملکت ما پوشالی نشده است؟

با این‌که می‌بینیم سلطنت ما پوشالی، مجلس ما پوشالی، حکومت ما پوشالی است، چگونه انتظار داشته باشیم که شئون جامعه محفوظ مانده و حیثیات مملکت در خارج و داخل محترم باشد.

در مملکت مشروطه و استبدادی شاه مادامی که بر سریر سلطنت نشسته نمی‌تواند خود را بی‌علاقه نسبت به مملکت بداند. هر قدر هم بی‌حس و عیاش و خوش‌گذران و پول‌دوست باشد باز به مملکت و تاج و تخت بی‌اعتنا نخواهد بود و در خلال خوش‌گذرانی‌ها و منفعت‌پرستی‌ها راضی نمی‌شود که زمام امور به دست کسی قرار گیرد که در اثر زمام‌داری او شورش و هیجانی میانه مردم بر ضد سلطنت ریشه بدواند و اقلا عمله خلوت را مراقب اعمال زمام‌داران قرار می‌دهد و ندمای مجلس عیش و نوش را به استطلاع از حال مردم و نظرات آن‌ها وادار می‌نماید.

آیا بدبختی این ملت نیست که از پادشاه امروزه ما اثر علاقه‌مندی نسبت به مملکت دیده نمی‌شود! سفر می‌کند در حالتی که ملت ایران از علل موجبه آن مسافرت به خارج و دیدن احوال ممالک سائره و مشاهده ترقی ملل تغییری در حال او مشهود گردد!

در حالت غیررسمی می‌رود، با کر و فر زیاد و طنطنه پوسیده و کهنه‌شده برمی‌گردد بدون این‌که در رفتن از انتظام امور مملکت مطمئن و در مراجعت در اصلاح امور سعی و کوشش نموده و علاقه‌مندی مختصری به آسایش مردم نشان بدهد.
عجبا این همه استرحام و استغاثه ملت در گوش او موثر واقع نشده، توجه به مسائل مهمه از او دیده نمی‌شود.

اگر [از]اوضاع داخلی و عدم صلاحیت زمام‌دار کنونی بی‌خبر است، پس صرف نظر از مقام سلطنت از مقدس‌ترین وظایف اولیه ملت خواهد بود، و اگر مطلع است و تاثیر طلا و زن احتیاجات عامه را به ترقی و اصلاحات در برابر چشم او حقیر نموده پس کاملا حق با ماست که چشم امید از او برداشته و این روزنه را هم مسدود بدانیم! و اگر این‌طور نیست چرا به این پریشانی و به این بی‌قانونی به این ویرانی و بدبختی خاتمه نمی‌دهد؟ و اگر اطرفیانش دست‌نشانده اجنبی و اغفال‌کننده او هستند در صورتی که واقعا رشد نموده و مالک عزم و اراده خود می‌باشد، خوب است هرچه زودتر خود را از دست اطرافیان نجات داده و به آغوش باز ملت کاملا مطمئن گردد. مسلم است که آغوش ملت برای پادشاه محکم‌ترین سنگر‌ها و رفیع‌ترین قلاع است.

یک قدم به طرف ملت و ابراز یک دقیقه از دقایق وطن‌پرستی و ملت‌خواهی، فریاد «زنده باد شاه محبوب» را از اقصی بلاد و دوردست‌ترین دهات از حلقوم پاک ملت خواهد شنید.

امروز چه می‌خواهد، امروز مملکت به چه چیز محتاج است، به انداختن این کابینه شوم و ویران‌کننده ایران، به روی کار آوردن یک کابینه صالح و تمایل روشن به تقویت آن.

مکرر گفته‌اند که اعلیحضرتا قوام‌السلطنه و برادرش خیرخواه ملک و ملت نبوده، ترقی جامعه و حفظ حیثت مملکت را در نظر نداشته و میل و اراده اجنبی را مقدم بر همه چیز می‌دانند. کوچک‌ترین علاقه به حفظ این کابینه از طرف اعلیحضرت خشم ملت را از پادشاه و عدم رضایت از مقام سلطنت را ایجاب می‌نماید.

پایان مقاله

تبریک و تهنیت پادشاه – موسوی‌زاده [۲]امروز اولین روزیست که پس از هفده سال مشروطیت به سمت تساوی حقوق افراد پیش می‌رویم. آغاز سعادت و خوش‌بختی ایران امروز است، زیرا اصل هشتم قانون اساسی: «اهالی مملکت ایران در مقابل قانون دولتی متساوی‌الحقوق خواهند بود.» در محکمه قضاوت عمل می‌گردد.

آزادی‌خواهان و احرار فداکار این مملکت ستم‌کشیده که جور و بیداد سلاطین خودسر آن‌ها را فرسوده و ناتوان نموده، در خلال محاکمه امروز می‌توانند به یکدیگر تبریک و تهنیت گفته بلکه امروز را جشن تاریخی و عید آزادی بشمارند، زیرا امروز دو ساعت و نیم قبل از ظهر در یکی از محاکم استیناف پادشاه ایران و موسوی‌زاده مدیر «قیام» محاکمه خواهند شد.

اگر شماره سوم قیام و سطوری که در صفحه دوم آن روزنامه در ذیل کلیشه «ایران آزاد» به پادشاه ایران بدبختی‌های ملت را تذکر داده بود از نظر‌ها گذشته باشد، خواهید دانست که محاکمه برای چیست.

شادمانی و مسرت ماجرا این است که تصور می‌کنیم شاه ایران به مدارج رشد قدم نهاده و سعی می‌کند که حقوق سلطنت مطابق قانون محفوظ بماند.

با این‌که محکومیت اعلیحضرت را قانون تصریح نمی‌کند، ما به نام تساوی حقوق عموم، پادشاه ایران را در حاضر شدن به این محاکمه تشکر می‌کنیم.

ما رفقای آزادی‌خواه خود ضیاءالواعظین و موسوی‌زاده را به این محاکمه روانه نموده و افتخار عدالت را بدرقه راه ایشان می‌نماییم.

اگر این محاکمه به ضرر ما هم تمام شد و رفقای ما محکوم شدند باز ما خرسندیم که به قضاوت و رسیدگی به همت آزادی مفتوح می‌گردد.

ما نمی‌دانیم رفقای ما ضیاءالواعظین و موسوی‌زاده کدام یک مسئولیت محاکمه را قبول نموده و اقبال خواب‌آلود و نهضت را بیدار خواهند نمود، و با این‌که طبیعت هم گویا به غیر از دو سه نفر در قرعه هیأت منصفین این محاکمه به ما مساعدت ننموده است، باز ما از وقوع این محاکمه مسروریم و در جریان آن با پیشانی باز و قلب پاک می‌رویم.

بدیهی است در این محاکمه که قانون علنی بودن آن را ایجاب می‌کند، وجود آزادی‌خواهان حضور داشته و هیأت منصفین و حاکمه نیز به نام خداوند و انتقام سهمگین ملت به مسئولیت وجدانی و قضاوت عادلانه متوجه شده، رای محکمه را با پایه بی‌طرفی و عزت نفس خواهند نهاد.

هیأت حاکمه: آقا شیخ رضا دهخوارقانی، آقا حسین همدانی، آقا سید هادی نوری (عقیلی)، شریعت‌زاده و آقا شیخ علی‌اکبر مازندرانی.

هیأت منصفه: امین‌الملک، سیف‌الممالک خلج، اعتمادالاسلام بهبهانی، آق سید محمدتقی هراتی، آقا شیخ احمد تجریشی، آقا میرزا رضاخان نائینی، آقا شیخ محمدعلی تهرانی و ترجمان‌الدوله.

گویا از هیأت منصفه فوق ۵ نفر اول اصلی و سه نفر اخیر فرعی محسوب شده‌اند.

ادامه دارد...

پی‌نوشت:
۱- مقاله «وضعیت پوشالی» در شماره ۳ روزنامه قیام مورخ سه‌شنبه سوم دلو [بهمن] ۱۳۰۱ برابر ۵ جمادی‌الثانی ۱۳۴۱ منتشر شده که صاحب‌امتیاز آن سید مهدی تفرشی و مدیر و موسس موسوی‌زاده بود.

۲- نقل از شماره ۳۵ روزنامه طوفان مورخ ۱۵ دلو [بهمن]۱۳۰۱.

منبع: خواندنیها، شماره ۳۸، سال سی‌ونهم، شنبه ۱۹ خرداد ماه ۱۳۵۸، صص ۵۲-۵۴.

نظرات بینندگان