سرویس تاریخ «انتخاب»؛ روز شنبه چهارم خرداد ۱۳۲۵ سادچیکف سفیرکبیر شوروی طی نامهای به قوامالسلطنه نخستوزیر ایران اعلام کرد که قشون شوروی رسما ایران را تخلیه کرده است. یازده روز پس از آن قوامالسلطنه طی اعلامیهای برنامههای اصلاحی خود را پس از تخلیه ایران از نیروهای خارجی اعلام کرد. قوام در این اعلامیه نیز مثل همیشه با لحنی هشدارآمیز با ملت سخن گفت. متن این اعلامیه که شامگاه چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۲۵ در روزنامه اطلاعات منتشر شد به این شرح بود:
در این موقع که خاک ایران از نیروی خارجی تخلیه گردیده و افکار عمومی و ترقیخواهان انجام اصلاحات اساسی در ایران میباشد لازم میدانم اصول قسمتی از برنامه اصلاحی خود را به استحضار عامه رسانیده و کلیه آزادیخواهان صالح و عناصر مترقی کشور را جهت پشتیبانی و پیشرفت اصلاحات ضروری دعوت به اتحاد و یگانگی نمایم.
اگر تا به حال به علت مشکلات سیاست خارجی که در نتیجه سوءتدبیر و بیقیدی زمامداران و نمایندگان تحمیلی ایجاد شده بود آغاز اصلاحات میسر نگردیده و اوقات اینجانب مصروف حل مشکلات در سیاست خارجی بوده است، امروز که سوءتفاهمات گذشته مخصوصا در مناسبات بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی مبدل به روابط حسنه و حسنتفاهم گردیده و خاک ایران از نیروی خارجی تخلیه شده است و فرصت کافی جهت آغاز اصلاحات به منظور آبادی و عمران مملکت و تامین رفاه و آسایش مردم پیدا شده باید عموم وطنپرستان و آزادیخواهان موقع را مغتنم شمرده در انجام مقصود و حصول موفقیت با اینجانب همراهی و توحید مساعی نمایند.
بدیهی است اصلاحات اساسی در ایران موقعی قابل اجرا خواهد بود که اصلاحطلبان و روشنفکران مملکت از روی عقیده و ایمان خواهان ترقی و تشنه اصلاحات باشند و زندگی آسوده و آزاد را برای خود و برای عموم افراد خاصه طبقات زحمتکش و دهاقین آماده و مهیا سازند و به انتظار دستور و راهنمایی دولت از وظایف مسلمه خود باز نمانند.
آب کم جو تشنگی آور به دست/ تا بجوشد آبت از بالا و پست
دیرزمانی است که خودخواهان و کهنهپرستان کشور برای اینکه ملت ایران را اسیر مطامع خود سازند و از منابع طبیعی و انسانی این کشور به نفع طبقات سودپرست و محتکر استفاده کنند با تمام نیروی سیاسی و مادی خود بر علیه ترقی و تکامل ایران کوشیده و از آنچه موجب تزلزل ارکان ملیت و استقلال ایران است کوتاهی ننمودند.
چه بسا ایرانیان وطنپرست که در نتیجه چنین سیاست سالیان دراز در گوشه زندانها به سر بردند یا جان شیرین را نثار ترقیخواهی و استقلالطلبی ایران نمودند چه بسا فرزندان بااستعداد این کشور که در اثر فساد اجتماعی به تریاک و الکل، دزدی و رشوهخواری، بیشرافتی و بیناموسی سوق داده شده و چه بسا مردمان باشرف که امروز زیر خروارها خاک خفته و حسرت عظمت و اقتدار ایران عزیز را به گور بردند.
با کمال تاسف باید تصدیق نمود که برای معدودی عناصر ارتجاعی قربانیهای گذشته کافی نبوده و باز میخواهند اکثریت مردم این مملکت را در حال جهل و نادانی و محرومیت از وسایل ابتدایی زندگی نگاه دارند و بر دولتی که ناظر اوضاع اسفبار و حامی رفاه و آسایش افراد است عیبجویی و خردهگیری نمایند.
همین عناصر معدود با سوءاستفاده از آزادی و موازین دموکراتیک تصور میکنند به آنها اجازه داده خواهد شد که به وسیله دسیسه و انتریک و نشر اکاذیب و انواع تهمت مانع اجرای نیات مترقی و اصلاحطلب دولت گردند و باز با ایجاد حکومت وحشت و سرکوبی آزادیخواهان مانع ترقیات و اصلاحات شوند، غافل از اینکه اینجانب آنی این سوءاستفاده از آزادی و دموکراسی را تحمل ننموده و با قدرت قانون عناصر فاسد را که بر علیه استقلال و ترقیات کشور ایران دسیسه میکنند به جای خود خواهم نشاند و آنان را که با نیات اصلاحطلبانه اینجانب همکاری و همراهی نمایند از جان شیرین عزیزتر خواهم داشت. بدیهی است برای این منظورِ مقدس و تامین آزادی و آسایش حقیقی در سرتاسر کشور به [ناخوانا] عموم آزادیخواهان و عناصر وطنپرست کشور متکی میباشم و [ناخوانا] همآهنگی و اشتراک مساعی دارم. اما کیفیت اصلاحات:
۱- مادام که وضع اقتصادی اکثریت ملت ایران به صورت صحیح و عادلانه اصلاح نشود امکان استفاده کامل از کلیه نیروهای ملی ایرانیان به منظور تامین استقلال واقعی ایران میسر نتوان بود زیرا اکثریت ملت ایران را دهقانان و زحمتکشان تشکیل میدهد و مادامی که این جماعت استقلال اقتصادی نداشته باشند چگونه میتوان امیدوار بود که آنها برای استقلال سیاسی و اقتصادی ایران کوشش نمایند. تنها ابراز علاقه به آب و خاک کشور برای اثبات وطنپرستی کافی نیست بلکه وطنپرست حقیقی کسی است که علاوه بر آب و خاک خویش به هموطنان خود نیز علاقهمند باشد ایران وقتی با عظمت خواهد بود که ساکنین آن مردمی با آسایش، آزاد، دانا و نیرومند باشند و الا هزاران سال قبل از اینکه قوم ایرانی در کشور ما سکونت اختیار کند همین صحاری و کوهها و همین جنگلها وجود داشته و احدی در آن زندگی نمیکرده و اگر روزی هم ساکنین کنونی ایران در نتیجه بیفکری و سوء سیاست بر اثر امراض و جهل و بدبختی محو و نابود گردند باز آبها جریان خواهد داشت و کوهها به جای خود استوار خواهد ماند لیکن نامی از ایران باقی نخواهند ماند.
بنابراین مسلم است که اولین وظیفه وطنخواهان حقیقی این است که در راه سعادت واقعی مردم ایران کوشش کنند و برای اینکه ایران زنده بماند زندگی ایرانیان را به نحوی که زیبنده یک ملت آزاد و متمدن است تامین نمایند. به نظر اینجانب تصمیم به تقسیم مجانی خالصجات دولتی میان زارعین، قدم اساسی جهت تامین رفاه و آسایش ساکنین کشور به شمار رفته و با ازدیاد و تقویت طبقه خردهمالکین اصول حقیقی مالکیت نیز در سرتاسر کشور در نتیجه این اقدام تحکیم خواهد یافت.
اینکه در تصویبنامه دولت راجع به تقسیم مجانی خالصجات دولتی میان زارعین اشارهای نیز به تحدید مالکیت شده است لازم است توضیح شود که اینجانب به هیچ وجه در نظر ندارم اصول مالکیت را متزلزل سازم بلکه با وضع مقررات و تشریح مفهوم حقیقی آن در نظر دارم اساس مالکیت را در ایران روی پایه و اساس صحیح و محکم استوار سازم.
به نظر اینجانب کسی را میتوان سزاوار مالکیت شناخت که ملک خود را آباد کند و با ابراز فعالیت و تصرفات حقیقی مالکانه موجبات آبادی و عمران کشور را نیز فراهم نماید.
مالکی که در ملک خود تصرفات مالکانه نداشته باشد و ملک خود را خراب و ویران و زارع را عریان و بیخانمان گذارد و ودیعه خداوند را که جایگاه آسایش نفوس است عاطل و باطل نگاهدارد دور از انصاف است او را به حال خود گذاشت و استعداد حقیقی آب و خاک را مهمل و متروک داشت. اوضاع و احوال امروزه دنیا اجازه نمیدهد کسی به عنوان مالک صدها هزار متر اراضی لمیزرع و یا صدها هکتار ملک را به صورت مخربه و ویران نگاه دارد و در فکر آبادی و عمران آن نباشد.
مالک حقیقی آن کسی است که ملک خود را آباد و به خیر و نفع جامعه تحمل خرج و زحمت نماید.
مالک کسی است که در ملک خود تصرفات مالکانه نماید و اگر قادر نیست به معرض فروش گذارد.
با در نظر گرفتن مراتب فوق و برای آبادی مملکت و تامین سعادت مردم در نظر دارم روی اصول زیر مقرراتی را وضع نمایم:
۱- تعیین روابط بین مالک و زارع به وسیله وضع مقررات مخصوص که از طرفی رفاه و آسایش رعایای املاک اربابی تامین شود و از طرف دیگر بهره مالکانه بدون هیچ عذر مرتبا به مالک پرداخته شود و از هر گونه تحریکات و دسایس میان رعایا که آنها را از پرداخت مالکانه منحرف سازد جدا جلوگیری شود.
۲- مدت معین و متناسبی به مالکین و صاحبان اراضی لمیزرع فرصت داده خواهد شد که در املاک خود تصرفات مالکانه نموده و آنها را آباد نمایند.
۳- وظایفی که مالکین جهت آبادی ملک عهدهدار میباشند صریحا تعیین خواهد شد تا در مدت مقرره اقدام به آبادی نمایند.
۴- هر گاه پس از انقضای مدت مقرر معلوم شود مالکینی هستند که طبق مقررات در املاک خود تصرفات مالکانه ننموده و اقدام به آبادی نمیکنند دولت حق خواهد داشت املاک آنها را به طرز عادلانه به میزانی محدود کند که از عهده آبادی آن برآیند.
و مخصوصا در نظر دارم به منظور آبادی و عمران کشور اقدام فوری به ایجاد سدبندیهای مهم نموده تا ثروت کشور افزایش یافته و جهت بیکاران نیز تهیه کار شود.
طرز زراعت مملکت نیز باید تغییر یابد و از اصول فنی جدید استفاده شود.
اساس سیاست مالی دولت نیز باید تغییر یافته و منطبق با مقتضیات و اوضاع و احوال مخصوص ایران گردد. با تقسیم اراضی خالصجات دولتی و استفاده از اراضی لمیزرع در نظر دارم هر هکتار زمین در ایران به تناسب کشت و موقعیتی که دارد میزان معین مالیات در سال به خزانه بدهد و جهت اجرای این منظور که اساس و پایه عایدات کشور در آینده خواهد بود دستور خواهم داد کمیسیونی تشکیل و طرز اجرای این اصل مهم مالیاتی را پیشنهاد نماید.
اقدامات فوری و اساسی جهت توسعه بهداشت و فرهنگ مورد توجه مخصوص اینجانب بوده و به ضمیمه سایر اصلاحات به خواست خداوند متعال و با همت و پشتیبانی آزادیخواهان ایران شروع به اجرا خواهم نمود.
بدیهی است حل قریبالوقوع مسئله آذربایجان به نفع آزادی و وحدت ملی ایران انجام کلیه اصلاحات مورد نظر را تسهیل خواهد نمود.
در این موقع که با نهایت علاقه و تحمل زحمات شبانهروزی خود را آماده انجام اصلاحات اساسی نمودهام جهت حصول موفقیت در این امر خطیر و تامین سعادت عموم ایرانیان و تقویت [یک واژه ناخوانا] استقلال حقیقی کشور عموم آزادیخواهان کشو را دعوت به اتحاد و یگانگی نموده و پشتیبانی آنها را جهت حصول موفقیت قطعی انتظار دارم. نخستوزیر قوامالسلطنه
وای به حال کسانی که در اقدامات مصلحانهی من اخلال نمایند و در راهی که در پیش دارم مانع بتراشند یا نظم عمومی را برهم زنند. اینگونه آشوبگران با شدیدترین عکسالعمل از طرف من روبهرو خواهند شد... حتی ممکن است تا جایی بروم که با تصویب اکثریت پارلمان دست به تشکیل محاکم انقلابی زده روزی صدها تبهکار را از هر طبقه به موجب حکم خشک و بیشفقت قانون قرین تیرهروزی سازم. به عموم اخطار میکنم که دورهی عصیان سپری شده و روز اطاعت از اوامر و نواحی حکومت فرا رسیده است. کشتیبان را سیاستی دگر آمد...