سرویس تاریخ «انتخاب»؛ روز شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۲۵ هفت ماه پیش از دفع غائله آذربایجان و سه ماه پس از روی کار آمدن قوامالسلطنه به عنوان نخستوزیر، او اعلامیه شدیدالحنی خطاب به نمایندگان پیشین مجلس شورای ملی که چوب لای چرخ دولتش میگذاشتند صادر کرد. گفتنی است دور چهاردهم مجلس شورای ملی در ۲۱ اسفند ۱۳۲۴ نزدیک به یک ماه پس از روی کار آمدن قوام به پایان رسیده و بر اساس طرحی که در مهرماه همان سال در این مجلس تصویب شده بود، انتخابات دور بعدی یک ماه پس از تخلیه خاک ایران از قوای بیگانه انجام میشد. به این ترتیب مجلس بعدی، دور پانزدهم، از ۲۵ تیر ۱۳۲۶ کار خود را آغاز کرد. متن اعلامیه قوام به (نقل از اطلاعات ۲۸ اردیبهشت ۱۳۲۵) این شرح بود:
در این موقع تغییر فصل و شروع تابستان و گرما مشاهده میشود که از یک طرف گلها و ریاحین در حال روییدن و شکفتن است و از طرف دیگر انواع حشرات از رخنهها سر در آورده آزادانه در جنب و جوش و فعالیت و خروش میباشند بدیهی است در چنین موقع وظیفه هر باغبان ماهر و علاقهمند به زینت و طراوت باغ و بستان جز این نیست که گلهای زیبا را شاداب داشته حشرات موذی را دفع نماید و از میان بردارد.
باید تذکر داد که امروز وظیفه زمامداری با در نظر گرفتن مصالح وقت و مقتضیات روز ایجاب میکند که در حین ترویج افراد صالح و وطنپرست از اقدامات ارتجاعی و سوءنیات مغرضین و مفسدین نیز با کمال قدرت جلوگیری شود تا رفاه و آسایش مردم از هر حیث تامین یافته و تحکیم پذیرد.
به طوری که هموطنان من اطلاع دارند اینجانب موقعی قبول مسئولیت نموده و زمام امور کشور را در دست گرفتم که وضع مملکت بر اثر هوسهای پیدرپی و خیانتهای نمایان دچار تشنج و تشتت گردیده بود و چه از لحاظ سیاست خارجی و چه از حیث سیاست داخلی و ترقی هزینه زندگی افکار عمومی دچار منتهای نگرانی وتشویش بوده و روزی که قبول مسئولیت کردم به تصدیق عموم وارث وضع نامطلوبی شدم که در ایجاد آن کوچکترین مداخله و مسئولیتی را نداشتم.
در نتیجه زحمات شبانهروز که در این مدت تحمل نمودم نگرانی و تشویشی که در افکار عمومی بود تا حدی تسکین یافت و سوءتفاهماتی که در نتیجه افکار و اعمال سیاستمداران بوالهوس و نمایندگان تحمیلی در روابط بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی حاصل شده بود تبدیل به حسن تفاهم و تشیید مناسبات حسنه گردید و اتخاذ چنین سیاست تاثیر مهمی در تسکین افکار و رفع نگرانی مردم به وجود آورد در نتیجه اقدامات جدی و تدابیری که به عمل آمد هزینه زندگی نیز تنزل محسوس نمود و از این جهت نیز کمک موثری در رفاه و آسایش مردم حاصل گردید.
مقدمات اصلاحات مهم و اساسی به وسیله تشکیل شوراهای مختلف تهیه شده که به مجرد حل مسئله آذربایجان که یکی از اصول سیاست این جانب است در سرتاسر کشور آغاز خواهد گردید. با نمایندگان آذربایجان تماس حاصل شد و مذاکرات لازم به عمل آمد به قسمی که از عقاید و افکار یکدیگر کاملا آگاه و مستحضر شدیم و اگرچه هنوز توافق کامل حاصل نشده ولی روش مسالمتآمیز اینجانب و اطمینان به حسن نیت نمایندگان آذربایجان حل این مشکل را که مورد علاقه عموم ایرانیان وطنپرست میباشد البته فراهم خواهد نمود.
با وصف این اقدامات بعضی اشخاص تصور میکنند کثرت مشغله اینجانب مانع از آن است ک از امور کشور و اعمال خیانتکارانه اشخاص مطلع باشم یا عملیات آنها را به سکوت و اغماض بگذرانم و در تحت تاثیر همین اشتباه است که شروع به دسایس و تحریکات نمودهاند تا مگر بتوانند با این تشبثات خائنانه موقعیت اینجانب را متزلزل سازند و به مقاصد سوء خویش نائل گردند.
میگویند اینجانب استعفا داده و یا قصد استعفا دارم.
میگویند در سیاست کشور دچار اشتباهات بزرگ شدهام.
میگویند چرا با نمایندگان آذربایجان حاضر به مذاکره و مسالمت گردیدم.
میگویند چرا به مسکو رفته و با دولت اتحاد جماهیر شوروی حسنتفاهم پیدا کردم.
بر هموطنان عزیز پوشیده نیست روزی که قبول مسئولیت نموده و زمام امور کشور را در دست گرفتم نه از راه احتیاج بود و نه به علت جاهطلبی و اگر به مجرد امر اعلیحضرت همایون شاهنشاهی بدون تردید حاضر به قبول مسئولیت شدم برای این بود که احساس نمودم افکار عمومی متمایل و متوجه اینجانب گردیده و در این موقع بحران مملکت ملت ایران از خدمتگزار قدیم خود یاد نموده و انتظار فداکاری داشته است.
اینجا است که روی سخن من به عناصر ارتجاع و نمایندگان تحمیلی و منفور معطوف میشود اگر این آقایان به قدر ذره وجدان و انصاف داشته باشند باید تصدیق کنند که تمام مصائب و مشکلاتی که امروز دچار آن هستیم حاصل اعمال جنایتآمیز پیدرپی آنها میباشد. اینها هستند که روابط ایران را با اتحاد جماهیر شوروی به وسیله اعمال جنونآمیز از روی عمد و سوءنیت تیره و تار نمودند. اینها هستند که بدون هیچ مدرک و دلیل صرفا روی نیات پلید خود اعتبارنامه آقای پیشهوری و دیگران را رد نمودند و با این اقدام مغرضانه تخم کینه و نفاق را در این کشور کاشتند.
اینها هستند که در نیمه مجلس سیزدهم و تمام مجلس دوره چهاردهم یک قدم برای آسایش مردم برنداشتند و جز حفظ مقام و جمع مال از طریق نامشروع هدفی برای خود اختیار نکردند.
اینها هستند که به منظور فساد دائما به سفارتخانهها رفته و به دسیسه و تحریک پرداختند غافل از اینکه هیچ دولت خارجی در امور داخلی ایران به هیچ وجه نباید مداخله نماید و البته مداخله نخواهند کرد.
اینها هستند که امروز در مقابل تاریخ و ملت ایران مسئول شناخته میشوند و باید نتایج تلخ این مسئولیت سنگین را تحمل کنند.
اینها هستند که دولتهای ناصالح و فرومایه را روی کار آورده و وضع مملکت را دچار تشنج فعلی نمودند امروز همین عناصر مردود چون مایوس از حمایت دولت میباشند به منظور اینکه بتوانند خود را در انتخابات آینده بار دیگر بر مردم تحمیل کنند میخواهند مملکتی را که دچار این همه بدبختی و اختلافات و هرج و مرج نمودهاند باز با حیله و دسیسه در دست آلوده خود گرفته و آن را ملعبه اغراض و آمال خود سازند غافل از اینکه من از کلیه اغراض و مطامع آنها مستحضرم و اگر نمیخواهم حتیالامکان نسبت به هموطنان خود اعمال شدت نمایم نباید ارفاق من حمل بر ضعف گردد و تصور شود که اجازه خواهم داد این قسم تحریکات و دسایس بر علیه مصالح مملکت ادامه پیدا کند.
باید بدانند که من نه تنها در چنین موقع حاضر به استعفا نیستم بلکه ترجیج راحت شخصی و کنارهگیری از کار را گناه میدانم و بر خود فرض میشمارم که به اتکای افکار عمومی و پشتیبانی ملت ایران اصلاحات ضروری را که مملکت و مردم تشنه آن هستند آغاز کنم و به انجام برسانم.
این عناصر بدخواه که عمر خود را مصروف هوسهای پست نموده و ایران عزیز را دچار وضع نامطلوب فعلی نمودهاند باید بترسند از روزی که دست انتقام از آستین عدالت و ایراندوستی بیرون آید و مغز خیانتکاران و بدخواهان را متلاشی کند و به همین جهت است به آنها تذکر میدهم اگر دست از دسیسه و تحریک نکشند باید بدون هیچ گله عواقب وخیم اعمال خود را تحمل نمایند زیرا ارفاق من تا وقتی است که به ضرر و زیان کشور نبوده و با حفظ مصالح ایران منافی نباشد.
هموطنان!
با استحضار از سیاست خارجی اینجانب که عبارت از حفظ تعادل و موازنه و تحکیم مناسبات مودت و دوستی با کلیه دول متحابه [دوست] خصوصا اتحاد جماهیر شوروی و بریتانیای کبیر و ممالک متحده آمریکا و تامین استقلال و عظمت و تمامیت ارضی ایران میباشد و با توجه به لزوم اصلاحات اساسی و ضروری در سرتاسر کشور وعده میدهم به مجرد حل مسئله آذربایجان اصلاحات ضروری به منظور آبادی کشور و تامین رفاه و آسایش مردم خصوصا طبقه کارگر و زارع که مقدمات آن تهیه شده فورا شروع گردد و برای پیشرفت این هدف در نظر دارم از عناصر مترقی کشور حداکثر استفاده را بنمایم.
و مخصوصا تاکید میکنم که به هیچ وجه اجازه نخواهم داد عناصر ارتجاعی و خیانتکار با دسیسه و حیله سدی را در راه اصلاحات مملکت ایجاد نمایند و مانع شوند که ملت ایران به آرزوهای حقه خود برسد و از سایر ممالک و راقیه [پیشرفته] عقب بماند و برای حفظ مصالح کشور با نهایت قدرت افراد بدخواه را مانند حشرات موذی دفع خواهم کرد و از هر نوع دسیسه و عملی که مانع موفقیت اینجانب گردد با نهایت شدت جلوگیری خواهم کرد و بدیهی است برای حصول موفقیت در انجام وظایف خود همانطور که در گذشته متکی به افکار هموطنان عزیز بودهام در آینده نیز پشتیبانی ملت ایران را برای تحکیم وحدت ملی و سلامت و سعادت کشور انتظار دارم و البته از این موهبت برخوردار خواهم بود. قوامالسلطنه
موضوع بازگشت قوامالسلطنه از خانهی شاه به منزل خود روز دوشنبه [۳۰ تیر ۱۳۳۱] ساعت ۶ بعدازظهر بسیار جالب توجه بود، زیرا وی تازه از اطرافیان خود شنیده بود که اوضاع بسیار وخیم است و ممکن است مردم تهران او را قطعه قطعه کنند. از طرف دیگر مردم هنگامی که به دربار میرفت او را با اسکورت دیده بودند و تظاهراتی شدید علیه وی کردند و سنگ به اتومبیلش پرتاب کردند، لذا در بازگشت از درب دیگر سعدآباد با اتومبیل دیگری به خانهی برادر خود (معتمدالسلطنه) به شمیران رفت و یک ساعت در آنجا مخفی بود...