سرویس خواندنیهای «انتخاب» / رویا پاک سرشت: ازدواج را میتوان یکی از معماییترین کلمات در سراسر جهان دانست، معمایی که برخی آن را با شادی و شیرینی تعبیر میکنند و برخی معتقدند بزرگترین اشتباه زندگی است. درواقع ازدواج همزمان طرفدارانی سرسخت و منتقدانی دلزده و شاکی دارد، شاید بتوان در یک تقسیم بندی کلی گفت، بیشتر موافقان ازدواج را افرادی تشکیل میدهند که یا شاهد ازدواجهای موفق بوده اند، یا خود در زندگی مشترک موفقند و مخالفان نیز اغلب یا در زندگی مشترک خود شکست خورده اند و یا شاهد مشکلات زناشویی اطرافیان بوده اند، اما آیا ازدواج واقعا یک معمای غیرقابل حل است و نمیتوان پیش از انتخاب همسر و آغاز زندگی مشترک، راهی برای حل مشکلات احتمالی پیدا کرد؟ برای یافتن پاسخ این پرسش و شناخت اهمیت و لزوم مشاورههای پیش از ازدواج با خانم بهشته بیگلرخانی، روانشناس بالینی و مشاور ازدوج گفتگو کردیم که قسمت نخست این گفتگو را در ادامه میخوانید:
هندوانه بخت به شرط چاقو به چه معناست؟
سالها پیش رسم بود که گفته میشد بخت ازدواج مانند هندوانهای باز نشده است و افراد از درون این هندوانه بی خبرند، از طرف دیگر، هندوانه فروشهایی که مطمئند جنس اعلا دارند برای ایجاد اطمینان، از اصطلاح «به شرط چاقو» استفاده میکنند تا خریداران را مطمئن کنند که هندوانهای شیرین و قرمز میفروشند. حالا ربط این ماجرا به گفتگوی ما این است که اگر بی برنامه و با ریسک ازدواج کنیم، یا ملاکهای سطحی داشته باشیم مانند خرید هندوانه دربسته رفتار میکنیم، اما اکنون که مشاوره روانشناسی مانند چاقویی عمل میکند که میتواند هندوانه دربسته یا همان شرایط طرفین را بررسی کند، دیگر نمیتوانیم مانند قدیم به ماجرای هندوانه دربسته استناد کرده و در ازدواج ریسک کنیم.
به نظر میرسد همه چیز از همان انتخاب اولیه شروع میشود، با وجود این که هر روز صدها انتخاب ریز و درشت انجام میدهیم، پس انتخاب همسر چه تفاوتی با دیگر انتخابهای ما دارد که تا این حد مهم و حساس میشود؟
انسان موجودی انتخاب گراست و میتوان این انتخابها را بر مبنای پیامدها به دو گروه مهم و غیر مهم تقسیم بندی کرد، درواقع اگر یک انتخاب پیامد چندان مهمی نداشته باشد، انتخاب غیر مهم محسوب میشود، برای مثال انتخاب یک لباس ساده برای خریدهای روزمره، ولی اگر انتخاب ما پیامدهای مهمی داشته باشد، شرایط متفاوت خواهد بود، مانند انتخاب رشته تحصیلی، شغل و همسر که همگی پیامدهایی مهم دارند. هر اندازه انتخاب ما مهمتر باشد واجد دقت و احتیاط بالاتری هم خواهد بود، برای مثال خرید خانه از خرید ماشین مهمتر است و نیاز به دقت بالاتری دارد، همانطور که خرید ماشین از خرید لباس مهمتر است، مسلما درباره خریدهای مادی مانند خانه و ماشین و ... آن چه که هزینه و سرمایه گذاری میشود مادی است، اما در انتخاب همسر، شما زمان و روان را سرمایه گذاری میکنید گرچه از نظر مادی نیز سرمایه صرف میشود.
اما آن چه اهمیت انتخاب همسر را دو چندان و دشوارتر میکند، ماهیت هیجانی انتخاب همسر است، اگر برخی معیارهای غلط را برای انتخاب همسر در ذهن داشته باشیم، در نتیجه انتخاب همسر نیز به بیراهه میرود مانند وضعیت مالی والدین همسر، داشتن اقامت یک کشور دیگر، مساحت و متراژ خانه والدین همسر و ... البته برخی معیارها نیز اشتباه محسوب نمیشوند، اما کافی نیز نیستند، یعنی به خودی خود اشتباه محسوب نمیشوند، اما لزوما معیار خوشبختی نیز نخواهند بود.
این معیارهای غیر اشتباه، اما ناکافی، کدام معیارها هستند؟
بسیاری از افراد معیارهایی مانند تناسب سن، تحصیلات، ظاهر، سطح فرهنگ، اعتقادات و مادیات را برای انتخاب همسر کافی میدانند، اما اینطور نیست، درواقع گرچه برای انتخاب همسر باید به این نکات توجه کنیم، اما نباید ۱۰۰ درصد توجه خود را به این نکات معطوف کنیم. انتخاب همسر از یک الگوی ۴ مرحلهای تبعیت میکند که اگر رعایت نشود، تا ۹۰ درصد احتمال شکست وجود دارد.
آیا این نکته که یک ازدواج به شکل سنتی یا امروزی و غیرسنتی انجام شود، پیش بینی کننده خوشبختی یا ناکامی در ازدواج است؟
این نکته نیز مهم است که بدانیم نحوه آشنایی افراد (سنتی یا غیر سنتی) به هیچ وجه متضمن خوشبختی یا شکست در زندگی مشترک نخواهد بود.
برای بسیاری از افراد ظاهر و معیارهای ظاهری مهم است و برخی دیگر نیز میگویند به ظاهر اهمیت نمیدهند، این موضوع تا چه حد در آینده ازدواج موثر است؟
برخی معیارهای ظاهری غیر قابل پرسشند، ما از دوران کودکی یک (love object) در ذهن داریم، یعنی فردی که به وی تمایل پیدا میکنیم باید برخی معیارها را داشته باشد، این love object ذهنی، از دوران بلوغ و افزایش توجه به سن مخالف، پررنگتر میشود و بسیار مهم است که زن و شوهر از ظاهر یکدیگر خوششان بیاید و این موضوعیست که روی دیگر مراحل، تاثیر عمیقی میگذارد، درواقع اگر این مرحله رخ ندهد مراحل بعدی نیز تحت تاثیر قرار خواهند گرفت. یک باور غلط این است که ظاهر اصلا مهم نیست و مهم فقط شخصیت افراد است، بله، درست است که ظاهر به مرور زمان عادی میشود، اما عدم زیبایی عادی نمیشود، حتی اگر اخلاق طرف مقابل عالی باشد، در صورتی که از روز اول، شخص مقابل به نظر شما نازیبا باشد، یا ایراد ظاهری داشته باشد، برای شما عادی نخواهد شد.
به موضوع مهم و کمتر شنیده شدهای اشاره کردید، باورهای اشتباه درباره ظاهر شامل چه مواردی میشوند؟
باور اشتباه دیگر این است که بگوییم: «گرچه ظاهرش به دلم ننشسته است، اما در عوض فلان ویژگی مثبت را دارد»، لازم است در اینجا بگویم که طرف مقابل شما هر اندازه ویژگی مثبت داشته باشد، متضمن و باعث این نمیشود که در شما نسبت به طرف مقابل کشش عاشقانه و جسمانی ایجاد کند. گروهی دیگر نیز وجود دارند که میگویند: «ظاهرش مطابق سلیقه ام نیست، اما عادت میکنم» یا «ظاهرش را دوست ندارم، اما دلم برایش میسوزد»، ترحم یا عذاب وجدان، یک اشتباه بزرگ و نابخشودنی در روند ازدواج است، گروه دیگر میگویند: «ظاهرش را دوست ندارم، اما مدتی با وی وقت میگذرانم تا ببینم از او خوشم خواهد آمد یا نه» خوش آمدن، آنی و لحظهای است. اگر قرار به پسندیدن باشد در لحظات اول رخ خواهد داد، افرادی که چنین استدلالی دارند که با مرور زمان به نتیجه میرسند درواقع در پی فریب و گول زدن خود هستند. در اصل چنین افرادی مرتب از دیگران نیز نظر سنجی میکند تا تاییدیه بگیرند، مثلا میپرسند: «طرف چطوره؟ خوبه؟ خوشگله؟ ما به هم میآییم؟» این نوع افراد در بخش love object در امتیاز مرزی قرار دارند و در تلاشند امتیاز کیس ازدواج خود را از طریق تاییدیه دیگران ارتقا دهند، شاید برخی افراد حتی نتوانند تشخیص دهند که فرد مورد نظر برایشان جذاب است یا خیر یا به عبارتی پاسخی برای این پرسش ندارند که علامتهای جذابیت طرف مقابل برای من چیست.
شاخصهای مهم برای تعیین این جذابیت چگونه مشخص میشود؟
ما دو شاخص برای سنجش جذابیت داریم:
شاخص ذهنی
این که حس خوبی به طرف مقابل داشته باشیم، یعنی دلمان در فواصل ملاقاتها تنگ بشود، برای دوباره دیدن وی لحظه شماری کنیم، وقتی میبینیمش به ابراز علاقه به وی تمایل داشته باشیم و... حسی مثبت است. در ضمن این مهم است که نیازی به مقایسه ظاهری وی با دیگران احساس نکنیم و از معرفی وی به دیگران احساس خجالت نکنیم و با سربلندی، وی را به دوستان و آشنایان معرفی کنیم.
شاخص عینی
شاخص عینی عدد تقسیم شده معیار کلی love object است، یعنی اجزای مختلفی که love object را شکل میدهند. (امتیازات ظاهری و جذابیتهای فیزیکی) اگر امتیازاتی که به فرد میدهیم از تراز ما بالاتر باشند، قابلیت ورود به مرحله بعدی را داریم، اما اگر اعداد از تراز ما پایینتر یا همسطح تراز بود، باید از مسیر ارتباط با این فرد برگردیم.
ادامه دارد...
(در قسمت آینده این گفتگو به موضوعاتی مانند بررسی معیارهای غیر ظاهری قابل پرسش، شناخت و شناخته شدن و معیارهای حقیقی خوشبختی میپردازیم)
رویا پاک سرشت/سرویس خواندنی های انتخاب: احساس گناه را میتوان یکی از ملموسترین احساسات در افراد مختلف دانست، همه افراد در سراسر جهان حداقل یک بار احساس گناه کرده اند، اما گاهی احساس گناه از حالت عادی خارج میشود و با سایه سنگینی که روی زندگی روزمره افراد میاندازد، تبدیل به یک مشکل ریشه دار میشود، با توجه به این که احساس گناه میتواند روندی مخرب در زندگی افراد ایجاد کند، در نتیجه برای بررسی علل، ریشهها و روشهای درمان احساس گناه، با خانم بهشته بیگلرخانی، رواندرمانگر و هیپنوتراپیست گفتگو کردیم: