سیمون واتکینز در اویل پرایس نوشت: هفته گذشته گزارشی توسط آژانس بین المللی انرژی (IEA) در مورد افزایش تقاضای هند در حوزه انرژی منتشر شد. بر اساس این گزارش هند احتمالا جلوتر از چین بیشترین سهم از رشد تقاضای انرژی را از هم اکنون تا سال ۲۰۴۰ خواهد داشت. این گزارش درست زمانی منتشر میشود که آمریکا در آستانه تنظیم سیاست جدید خود برای مقابله با چین در آسیا است. به طور خاص، بر اساس گزارش آژانس، انتظار میرود که مصرف انرژی هند تقریباً دو برابر شود و تولید ناخالص داخلی آن تحت سناریوی سیاستگذاری فعلی به ۸.۶ تریلیون دلار آمریکا برسد. با این اوصاف پیش بینی میشود که شرایط برای تولیدکنندگان هیدروکربنهای خاورمیانه مساعدتر شود چرا که تقاضای نفت هند از حدود ۵ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۹ به حداقل ۸.۷ میلیون بشکه در روز برسد، در عین حال همزمان نیازهای دهلی نو به گاز طبیعی هم بیشتر خواهد شد و به ۲۰۱ میلیارد متر مکعب خواهد رسید. به گفته آژانس بینالمللی انرژی هند قرار است شاهد افزایش وابستگی خالص خود به واردات نفت در سال ۲۰۴۰ از ۷۵ درصد فعلی، به بیش از ۹۰ درصد باشد. وابستگی به واردات در سال ۲۰۲۵ از حدود ۲۰ درصد در ۱۰ سال پیش به حدود ۶۱ درصد افزایش خواهد یافت.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: چشم انداز برای استراتژی جدید ضدچینی آمریکا که از نظر سیاسی کاملاً واضح است با امضای توافقنامه عادی سازی اسرائیل و امارات در اوت سال ۲۰۲۰ توسط واشنگتن آغاز شد. این توافق راهکاری برای همکاری آمریکا و اسرائیل، از طریق امارات متحده عربی، کویت، بحرین و تا حدی عربستان سعودی به عنوان اهرمی برای ایجاد توازن منطقهای در مقابل گسترش نفوذ در حال توسعه چین بود. با توجه به اینکه بحرین بلافاصله امارات متحده عربی را در انجام یک معامله عادی سازی مشابه با اسرائیل همراهی کرد، واشنگتن میتواند خوش بین باشد که چنین توافقی را به سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، از جمله کویت، عربستان سعودی، عمان و قطر هم بقبولاند. کشورهای باقی مانده شورای همکاری خلیج فارس یعنی اردن و مصر قبلاً با اسرائیل پیمانهای مشابهی بستهاند.
یکی از عناصر اصلی استراتژی آمریکا ارائه یک جایگزین به تولیدکنندگان هیدروکربنهای خاورمیانه جهت مقابله گسترده با چین در بخشهای بین المللی نفت و گاز بود و اینجا درست نقطهای است که هند وارد معادلات میشود. بیشتر دلیل توجه فعلی چین به خاورمیانه در وهله اول مربوط به بخش انرژی است، چرا که صنعت نفت حوزهای مناسب برای انتقال مقادیر زیادی پول، کشتی، تجهیزات، فن آوری و پرسنل در قالب روشهای مخفی است. به دلیل اهمیت حوزه انرژی بود که بلافاصله پس از اعلامیه ۱۳ آگوست ۲۰۲۰ آمریکا و اسرائیل در مورد توافق با امارات متحده عربی بیان شد که سه دولت اکنون توافق کردهاند که در زمینههای نفت و گاز و فناوریهای مربوطه همکاری کنند. برای این منظور، آمریکا به کشوری با منابع محدود انرژی نیاز داشت تا در سالهای آینده از طریق خرید گسترده نفت و گاز به رشد اقتصادی دست یابد و بدین منظور چه کشوری بهتر از هند!
یک عامل بسیار خطرناک برای برنامههای آمریکا تمایل روزافزون هند به رویکرد تهاجمیتر نسبت به همسایه خود بود. در این زمینه، درگیری ۱۵ ژوئن ۲۰۲۰ بین برخی از واحدهای نظامی هند و چین در سرزمین مورد مناقشه دره گالوان در هیمالیا نشان دهنده یک تغییر آشکار در روابط اصلی بین دو کشور است، البته این تغییر ممکن است ضمنی باشد. با کاهش علاقه آمریکا به حضور در خاورمیانه از طریق ترک برجام و همچنین ترک سوریه، چین به سیاستهای توسعهای خودش از جمله ابتکار کمربند جاده ابریشم جدید سرعت داد، در این بین این تنها هند بود که همچنان به سیاست تلاش برای مهار چین پایبند بود.
هند قبلاً شروع به ارائه مزایایی جذاب به شرکتهای منتخب از کشورهای عربی نظیر امارات کرده است تا نظم جدید خاورمیانه آمریکا را برقرار سازد. به نظر میرسد افزایش همکاریهای هند با کشورهای عربی خاورمیانه ابزاری موثر برای محدود کردن نفوذ چین است. در حال حاضر ادنوک یا همان شرکت ملی نفت ابوظبی بزرگترین تولید کننده انرژی امارات متحده عربی و سومین تولید کننده بزرگ نفت اوپک حدود ۴ میلیون بشکه در روز نفت خام تولید میکند، این شرکت قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ این تولید را حداقل ۱ میلیون بشکه در روز افزایش دهد و تولید گاز را نیز فزونی بخشد. با توجه به تلاش آمریکا برای استفاده از هند جهت ایجاد توازن مستقیم با چین در آسیا، سلطان الجابر، مدیر اجرایی ادنوک، اظهار داشت که او مشتاقانه منتظر است تا سطح همکاریها با هند را افزایش دهد.
دهلی نو قبلا به ادنوک امتیازات منحصر به فردی داده است، این کمپانی در حال حاضر تنها شرکت خارجی به حساب میآید که مجاز به نگهداری و ذخیره منابع مهم استراتژیک نفت هند است. مطابق با دامنه توسعه این روابط، دولت هند اخیراً پیشنهادی را تصویب کرده است که به شرکت ادنوک اجازه میدهد در صورت عدم تقاضای داخلی برای نفت، از محل ذخیره سازی استراتژیک هند صادرات داشته باشد. این تصمیم یک تغییر اساسی در سیاست هند در استفاده از این ذخایر حیاتی انرژی است، زیرا این کشور قبلاً تمام صادرات نفت از محل ذخیره سازی استراتژیک را ممنوع کرده بود. نشانه دیگری از این رابطه بین امارات متحده عربی و هندوستان که توسط آمریکا حمایت میشود هم این است که شرکت "ادنوک" احتمالا در صدر لیست شرکتهای خارجی متقاضی خرید سهام بزرگترین شرکت پالایشگاهی هندی یعنی بهارات پترولیوم قرار خواهد داشت. شرکت روسی، روسنفت، علاقه خود را برای خرید ۵۳.۲۹ درصد سهام شرکت پتروشیمی هندی در اواسط سال ۲۰۲۰ ابراز کرده بود. این درخواست به دنبال بازدید ایگور سچین، مدیر اجرایی روسنفت، از دهلی نو در ماه فوریه ابراز شد، البته در حال حاضر این پیشنهاد توسط هند به حاشیه رانده شده است.
تا آنجا که به امارات متحده عربی مربوط میشود، این همکاریها فقط یک مانور ژئوپلیتیک وسیع نیست بلکه در چارچوب تجارت با شرکتهای هندی در امارات متحده عربی جای میگیرد. این در حالی است که ال جابر در پایان سال ۲۰۲۰ گفت: ما یک طرح بلند پروازانه برای گسترش مواد شیمیایی، پتروشیمی، مشتقات و پایگاه صنعتی خود در ابوظبی راه اندازی کردهایم و من مشتاقانه منتظر بررسی همکاری با بیشتر شرکتهای هندی هستم. این دیدگاه با چشم انداز بلند مدت ارائه شده توسط درمندرا پرادان، وزیر نفت و گاز طبیعی هند، هم مطابقت دارد، چرا که وی چندی پیش اظهار داشت که انتظار میرود تقاضای هند برای محصولات پالایشی به طرز چشمگیری افزایش یابد. این افزایش محصولات پالایشی نیاز به ۴۰ درصد افزایش در ظرفیت تصفیه به ۳۵۰ میلیون تن در سال یا ۷ میلیون بشکه در روز تا سال ۲۰۳۰ دارد.