خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۶، هرشب در «انتخاب» منتشر میشود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۵ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است
درگزارشهاى دنیاى عرب ، رأى دیوان لاهه به نفع لیبى در مقدمات کار در مسأله لاکربی مورد توجه است.
به وزیر همراه، در مورد اینکه مستراحهاى قصرالضیافه رو به کعبه سـاخته شده تذکر دادم. گفت در فقه آنها هم جایز نیست؛لابد غفلت مهندسان باعث شده است.
ساعت نُه صبح به سوى جده حرکـت کـردیم . مـستقیماً بـه شـهرك صـنعتى رفتـیم وارد کارخانه شیشه از بخش خصوصى شـدیم. رئیس کارخانـه گزارشـى داد انـواع شیـشه هـاى ظرف را تولید مى کنند. بعضى از مواد را از ایران وارد مى کنند و بیشتر بـه شیـشه هـاى عطـر پرداختهانـد و انـواع گونـاگون دارنـد از خطـوط تولیـد هـم بازدیـد کردیم. عمـده کارکنـان، خارجى و به خصوص فیلیپینى هستند. چند کارخانه دیگر هم دارند که تولیدات منسوجات و پلاستیک و.. و به همراهان هدایایى از عطریات تولیدى دادند.
معاون وزیر صنایع هم گزارشى از صنایع سـعودى داد. بـیش از دو هـزار واحـد و حـدود 300 واحد درهمین شهرك و گفت نیمى از سرمایه را وام بدون بهره و آب را لیترى چهـار سنت و برق را کیلوواتى چهار سنت مى دهند و مالیـات نمـى گیرنـد و اصـولاً در عربـستان، مالیات از مردم نمىگیرند فقط ؛ ۲/۱۵٪ از ربح را به عنوان زکات مى پردازند
سپس به کارخانه تولید کابل هاى مخابرات و برق رفتیم. بخشی از مس مورد نیاز خـود را از ایران مى خرند و انتظار دارند از تولیدات آنها بخریم . کابل فیبرنورى هم تولید مـى کننـد، ولی کارخانه کابل سازى ایران از آنها مدرن تـر اسـت . گزارشـى از تولیـد و صـادرات خـود دادند؛ براى بازاریابى دچار مشکل شده اند.
در مراجعت،آسانـسورمان از کـار افتـاد و مـدت طـولانى در آن محبـوس بـودیم اسـباب شـرمندگى صـاحب کارخانـه شـد. دو کارخانـه دار، سـمپاتى مثبـت نـسبت بـه ایـران دارنـد. بعضىهایشان در اصـل ایرانـیانـد و بعـضى شـیعه. از آنجـا بـه کارخانـه دیگـرى از همـین مجموعه رفتیم. صاحب کارخانه گفـت، از نـسل عمروعـاص اسـت و بـه آن افتخـار داشـت؛نمىدانست نظر ما نسبت به عمروعاص، مثبت نیست.
به بندر جده رفتیم . از کنار پلى گذشتیم. معاون وزارت صنایع گفت ، پل 33 کیلومتر طولدارد بعداً معلوم شد ، 13 کیلومتر است و دو طرف آن 26 کیلومتر است و آمـار غیر واقعـی در جواب سئوالات من داد که با توضیحات من شرمنده شد و از اطلاعات من، اظهار تعجب نمود. مثلاً گفت ، روزانه در جده ۶۰ میلیون متر مکعب آب دریا را شـیرین مـى کننـد ؛ وقتـى که برایش توضیح دادم ، متوجه شد که چندین برابر زیادى گفته است. اصولا بعضی مسئولان سعودى، آمار را نمى دانند ؛ مثلاً جمعیت جده را بعضى ها سـه میلیـون و بعـضى یـک و نـیم میلیون و بعضىها دو و نیم میلیون گفتند.
به بندر جده رفتیم. مدیر بندر، توضیحات خوبى از روى ماکت بندر داد. گفت، بزرگترین بندر خاورمیانه با 30 میلیون تُن ظرفیت بارگیرى، تخلیه و تجهیزات مدرن و انبارهـاى کـافى و آبگیر مناسب است. اولین سال ساخت و سابقه بنـدر را صـدر اسـلام مـى داننـد . سـپس بـا اتوبوس گشتى در بندر زدیم . انصافاً مجهز و تمیز و فعال یافتم. کارخانه تـصفیه شـکر قرمـز به سفید و سیلو براى غلات دارند . دموراژ نمی پردازند.
بعد از نماز ظهر و عصر، براى صرف ناهار به بـالاى بـرج 130 متـرى بنـدر رفتـیم از بـالا به خوبى منظره بندر و ساحل و دریا قابل رؤیت است. بعد از ناهار براى استراحت بـه قـصر مؤتمرات در ساحل بحراحمر رفتیم ؛ خیلى مجلل است. سپس چند نفر از تجار آمدند کـه بـا بنیاد مستضعفان همکارى دارند و شرکت مشترك به نام شرکت فـائزین تـشکیل داده انـد و مشغول ساختمان مرکزى به عنوان نمایشگاه دایم کالاهاى ایرانى هستند. تشویق شان کردم.
سپس شهردار جده آمد. هدایایی آورد و همراه هیـأت مـا شـد کـه «کـورنیش» را تماشا کنیم. به ساحل دریا «کورنیش» مى گویند؛ گویـا لفـظ فرانـسوى اسـت. ساحل سـازى قابـل توجهى کردهاند؛ حدود 40 کیلومتر ساحل را بـا زیبـایى و هنرمندانـه بـا اتوبـان هـا و دریـا و چمنکارىها و مجسمه و اشکال هنرى و میدان ها و اشجار زیباى زمینى از و نخل و گلهـاى زیبا سازمان دهى کردهاند. بخش خصوصى هم فعال است و زمینى را بـه قیمـت هر متر مربـع 150 ریال سعودى در سال، براى فعالیتهاي متنوع، از شهردارى اجاره مىکنند.به خلیجی به نا انبحر رسیدیم که با 13 کیلومتر طول صیدگاه، تفریحگاه کمنظیرى است .
صدها قایق صیادى و تفریحى روى آن است . در طرف دیگر انبحر بـه دهکـده اى تفریحـى رفتیم. که 130 خانه ویلابى با ساحل جالب و استخر و سایر وسـایل جداگانـه بـراى زنـان و مردان توسط بخش خصوصى ساخته شده است. وقت نمـاز مغـرب شـد . در همـان سـاحل نماز خواندیم ،شهردار گفت در وسط خلیج عمق آب یک دفعه زیاد میشود و به بـیش از 100 میرسد.
سرشب به کنسولگرى خودمان در جده براى احوال پرسى از کارکنان رفتیم و نیـز دیـدن ساختمان در دست احداث. بچه ها و خانمها استقبال گرمى کردند و سرود ایران را خواندند .
احوالپرسى کردم. خیلى ممنون بودند که آنها را همراه خود به درون کعبه برده بودم.سپس به اتاق بازرگانى رفتیم. پس از معارفه و صحبت چند نفر از آنها در اهمیت ایران و تجارت با ایران و همکارى صنعتى با ایران و اظهار خوشحالى و تشکر از سفر مـن و همـوار کردن راه همکارىها، من هم در همین جهت صحبت کردم. بـه چنـد سـئوال جـواب دادم.ضیافت شام بود. دیروقـت بـه مکـه رسـیدیم.
سـاعت دوازده شـب، بـراى طـواف بـه حـرم شـریف رفـتم. گزارشها را از روى کامپیوتر خواندم . تظاهرات دانشجویان تحکـیم وحـدت علیـه شـوراى نگهبان، به خاطر رد شدن صلاحیت چند نفر از نامزدهـاى چـپ و درگیـرى آنهـا بـا انـصار حزباالله، مورد توجه شدید رسانههاى داخلى و خارجى است