الدر ممدوف در «امریکن کانسروتیو» در یادداشتی تحت عنوان «اکنون زمان خاتمه روابط عاشقانه محافظه کارانه با عربستان سعودی است» نوشت: در 21 ژانویه، پارلمان اروپا در گزارش سالانه خود در مورد سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا، جنایات جنگی را که توسط ائتلاف تحت رهبری سعودی در یمن رخ داده محکوم کرد. قانون گذاران اروپایی خواستار ارجاع پرونده جنگ یمن به دادگاه کیفری بین المللی شدند. آنها همچنین از دولتهای اتحادیه اروپا خواستند با متوقف کردن فروش سلاح به عربستان سعودی و امارات متحده عربی درد و رنج مردم یمن را متوقف کنند و مقامات سعودی و اماراتی را مقصر جنایات جنگی معرفی نمایند.
به گزارش انتخاب، در ادامه این مطلب امده است: این اقدام به لطف نمایندگان لیبرال و چپ پارلمان تصویب شد. محافظه کاران اما از طیفهای مختلف با اکثریت قاطع این لایحه را رد کردند، به جز چند صدای مخالف از بلژیک، فنلاند، پرتغال، جمهوری چک و لتونی بقیه تقریبا همه محافظهکاران هم نظر بودند. این رأی بار دیگر اختلاف نظرها در مورد عربستان سعودی و امارات را تأیید و نشان داد که چپ گرایش بیشتری به محکومیت حکام مستبد عرب دارد، در حالی که راست حامی اصلی آنها در دموکراسیهای غربی است.
در آمریکا نیز همین امر تا حد زیادی صادق است. دولت بایدن فقط چند هفته است که بر سر کار آمده و پیش از این تجربه دوران ترامپ بیانگر خیلی از مسائل است. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه جدید، قول داد که به حمایت آمریکا از جنگ در یمن خاتمه دهد. آورل هاینس نیز وعده داد اطلاعاتی را که در مورد دستور محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی برای قتل جمال خاشقجی در اختیار دارد افشا کند. در حال حاضر بحث ادامه فروش سلاح به سعودیها در دست بررسی است. اگرچه همچنان بایستی منتظر ماند و دید که آیا این اظهار نظرها منجر به بازخوانی مجدد روابط آمریکا با عربستان سعودی خواهد شد یا خیر، اما به هر حال این یک شروع امیدوار کننده است. همانند اروپا، محافظه کاران مخالف مانند سناتور جمهوری خواه، رند پاول در آمریکا نیز وجود دارند، که دائماً از سعودیها حمایت میکنند. با این حال، چنین محافظه کارانی در هر دو طرف هنوز در اقلیت هستند.
با بررسی دقیق، ناسازگاری آشکاری بین اصول اصلی محافظه کارانه و حمایت از عربستان سعودی آشکار میشود. سیاستهای عربستان سعودی در زمان محمد بن سلمان، عملاً حامیان آمریکایی و اروپایی سعودیها را در موضع ضعف قرار داده است. اکنون جنگ پنج ساله وی در یمن، جدا از همه بلایای انسانی که بر مردم این کشور وارد کرده، افراط گرایانی مثل القاعده و داعش را توانمندتر کرده است.
تصمیم عجولانه محمد بن سلمان برای ربودن سعد حریری نخست وزیر لبنان در سال 2017 و تلاش سنگین و گرچه در نهایت بیهوده او برای تسلیم قطر، ثبات منطقهای در خاورمیانه را بیشتر تحت تاثیر قرار داد. از سوی دیگر تلاشهای مداوم بن سلمان برای به استفاده از آمریکا در رقابت سمی خودش با ایران، نه تنها نتوانست به هیچ وجه منافع ملی آمریکا را تامینن کند بلکه به طور مستقیم ارتش آمریکا را در معرض خطر قرار داد.
در این بین این تعبیر وهابی از اسلام بود که هم القاعده و هم داعش را به وجود آورد. در عربستان هیچ كلیسا یا كنیسهای مجاز به فعالیت نیست و اقلیت شیعه مورد تبعیض فراگیر قرار میگیرد. در مقام مقایسه، مسیحیان ارمنی، آشوری و یهودی تا حدی در ایران از آزادی مذهبی برخوردار هستند و کلیساها و کنیسهها در این کشور آشکارا فعالیت میکنند.
محافظه کاران دوست دارند خود را قهرمان رابطه صلح آمیز بین کشورها بدانند و در این بین تجارت و سرمایه گذاری مهمترین اهرم آنها است. در واقع، عربستان سعودی تلاش زیادی میکند تا سرمایه گذاری و فناوری را از شرکتهای برتر چند ملیتی غربی جلب کند.
اگر احترام به قانون واقعا برای محافظه کاران مهم است، آنها باید توجه داشته باشند که عربستان سعودی هیچ تعهدی به اجرای قانون ندارد و همه چیز به خواست ولیعهد وابسته است. در سال 2017، بن سلمان دستور پاکسازی خشونت آمیز بسیاری از نخبگان اقتصادی و سیاسی عربستان را صادر کرد. این اقدام مطمئناً اطمینان از وجود هرگونه فضای تجاری قابل پیش بینی و محدود به قوانین را در کشور ایجاد نمیکند. به این موارد هزاران مخالف دستگیر و شکنجه شده در زندانهای سعودی آن هم بدون هیچ اثری از محاکمه قانونی را اضافه کنید.
عربستان سعودی بزرگترین وارد کننده اسلحه در جهان است. طبق گزارش موسسه تحقیقات صلح بین المللی استکهلم (SIPRI) ، نیمی از صادرات اسلحه آمریکا در پنج سال گذشته به خاورمیانه و نیمی از این صادرات به عربستان سعودی بوده است. مدیرعامل شرکت ریتئون، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اسلحه در جهان، اخیراً اظهار داشت که صلح به این زودی در خاورمیانه برقرار نمیشود، پس نباید انتظار توقف فروش سلاح داشت. با این وجود آنچه که ممکن است برای یک مجموعه نظامی-صنعتی سودآور باشد لزوماً برای یک کشور خوب نیست. نفوذ بیش از حد سازندگان اسلحه و لابی آنها در آمریکا به نفع عربستان نگران کننده است. با این اوصاف اگر یک جنگ واقعی در نتیجه ماجراجوییهای مشتریان این شرکتهای اسلحهسازی آغاز شود، این حزب جمهوری خواه است که باید در رقابتهای انتخاباتی تاواناش را پس دهد.
اکنون زمان آن فرا رسیده که محافظه کاران آمریکایی و اروپایی گفتگوی صریحی را درباره شایستگی ادامه همکاری خود با رژیمی که اصول اصلی آنها را نقض میکند، آغاز کنند. با این وجود چند صدای محافظه کار در پارلمان اروپا و سنای آمریکا مانعی بر سر انجام چنین گفتگویی هستند.