سرویس تاریخ «انتخاب»؛ عصر جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ محمدرضا پهلوی در حالی که برای شرکت در جشن ۱۵ بهمنماه (سالگرد افتتاح دانشگاه تهران) در جلوی دانشکده حقوق دانشگاه تهران، از ماشین پیاده میشد مورد هدف گلوله یکی از عکاسخبرنگاران روزنامه «پرچم اسلام» به نام ناصر فخرآرایی قرار گرفت. ضارب از فاصله بسیار نزدیک پنج تیر به سوی شاه شلیک کرد که از آن میان تنها ۲ تیر به گونه و لب، و کتف چپ او اصابت نمود! شاه از این ماجرا جان سالم به در برد. فخرآرایی که بعدا در جستوجو میان وسایلش مشخص شد که عضو حزب توده بوده، خود نیز در این ماجرا تیر خورد و بعد از چند ساعت در بیمارستان سینا درگذشت. این امر نه تنها بهانهای برای دستگیری وسیع اعضای کادر رهبری حزب توده و در نهایت غیرقانونی شدن این حزب شد، بلکه به حکومتنظامی، سختگیری به جراید و دستگیری رجال سرشناس دیگری، چون آیتالله کاشانی نیز انجامید.
تاکنون گمانههای بسیاری از اینکه چه کسی پشت این ترور بود زده شده است از جمله اینکه برخی تودهایها در خاطرات خود سپهبد رزمآرا را عامل اصلی این واقعه میدانند. مرحوم محمدمهدی پرتوی از اعضای ارشد سابق حزب توده در این رابطه مینویسد: «پشت این حادثه مرد قدرتمند ارتش و عامل مؤثر و امید آینده انگلستان یعنی سپهبد رزمآرا، رئیس ستاد ارتش که فردی جاهطلب و قدرتپرست بود و خود را برای کسب قدرت مطلقه کشور آماده میکرد، قرار داشت. در واقع، ترور شاه مقدمه یک کودتای تمامعیار بود که میبایست در صورت کشته شدن شاه انجام پذیرد و یک دیکتاتوری نظامی به ریاست رزمآرا سرکار بیاید تا مواضع متزلزلشده انگلستان را در ایران کاملاً تحکیم نماید. در ضمن پیشبینی شده بود که در صورت عدم موفقیت طرح ترور شاه، شاه و اطرافیان او چنان مرعوب و مطیع خواهند شد که باز هم زمینه برای تحقق خواستهای انگلستان فراهم خواهد گردید...».
اما اصل ماجرا هرچه بود، شاید برایتان جالب باشد که دقیقا بدانید در آن روز چه رخ داد و در پی آن چه فضایی بر پایتخت حاکم شد. روزنامه اطلاعات روز شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۲۷، یعنی فردای ترور، گزاش این ماجرا و آنچه در پیاش رخ داد را با جزئیات گزارش کرد که در ادامه میخوانید:
امروز [جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۲۷] به مناسبت روز پانزدهم بهمن دانشگاه جشنی برپا کرده بود که قرار بود اعلیحضرت همایون شاهنشاهی در ساعت سه بعدازظهر به تالار دانشکده حقوق تشریففرما شوند. استادان دانشگاه و مدعوین در تالار به انتظار تشریففرمایی اعلیحضرت همایونی نشسته بودند. چند دقیقه از ساعت پانزده گذشته بود که سه نفر از افراد اسکورت شاهنشاهی به اتفاق یک پلیس داخل تالار دانشکده شدند و پس از چند نگاه مرموز به درهای اطراف تالار از در خارج شدند.
این موضوع کنجکاوی اشخاصی را که در تالار بودند تحریک کرد و چند نفری از تالار خارج شدند و بلافاصله معلوم شد که شخصی که لباس قهوهای شکلاتی در بر داشته هنگامی که اعلیحضرت همایونی از اتومبیل پیاده میشدند با رولور پنجتیر به طرف ایشان شلیک میکند که ۳ تیر به کلاه ایشان و دو تیر یکی روی گونه و لب ایشان بدون اینکه به دندانها و فک صدمهای برساند و یک تیر از روی کتف چپ ایشان که پیراهن را سوزانده و جراحتی به پشت وارد آورده گذشته است.
در این هنگام در تالار دانشکده اقوال مختلفی راجع به اصابت تیر به اعلیحضرت همایونی در دهانها شایع شده بود، ولی بلافاصله مژده سلامتی اعلیحضرت به سمع حضار رسید که تا اندازهای رفع تشویش کرد، ولی چون هنوز مدعوین از یک مرجع رسمی کسب خبر نکرده بودند منتظر بودند که اطلاع رسمی به آنها برسد. در ساعت سه و سیوپنج دقیقه بعدازظهر آقای سرهنگ دفتری رئیس دژبانی مرکز به تالار دانشکده آمده و مژده سلامتی اعلیحضرت همایونی را رسما اعلام داشتند و گفتند دو تیر سطحی یکی بر روی لب و دیگری بر پشت اعلیحضرت همایونی اصابت کرده است و به هیچ وجه خطری متوجه نیست و در کمال سلامتی میباشند.
به محض اینکه مژده سلامتی شاهنشاه در تالار اعلان گردید حضار با شادمانی بینظیری مدتها کف زدند و ابراز خوشحالی کردند و خدا را شکر نمودند که شاهنشاه ایران از این خطر بزرگ به سلامت رهایی یافتهاند.
ارکستر که به رهبری آقای پرویز محمود بود بلافاصله سرود شاهنشاهی نواخت و همه حضار قیام نمودند و بار دیگر ابراز شادمانی و شکرگزاری کردند.
چند دقیقه بعد آقای رئیس شهربانی و آقای نادر آراسته وزیر پست و تلگراف که همراه شاهنشاه به بیمارستان رفته بودند در تالار دانشکده حضور یافتند و بار دیگر سلامتی ذات شاهانه را اعلام نمودند.
جریان خارج از تالار
شاهنشاه دو سه دقیقه زودتر از ساعت مقرر یعنی ۳ دقیقه قبل از ساعت سه بعدازظهر از در بزرگ دانشگاه داخل شده و جلوی در دانشکده حقوق از اتومبیل پیاده میشوند. در همین موقع موزیک مارش سلام را مینوازد و اعلیحضرت همایونی در حال سلام از جلوی گارد احترام عبور میکنند.
در جلوی در ورودی دانشکده هیأتدولت قرار گرفته بودند در این میانه چند خبرنگار عکاس جراید هم دیده میشدند که یکی از خبرنگاران از پشت گارد گذشته و در فاصله نزدیکی به شاهنشاه در حالی که دوربین عکاسی هم داشته با هفتتیر شروع به شلیک به طرف اعلیحضرت همایونی مینماید از ۳ تیر اول که از لوله هفتتیر خارج میشود سه تیر کلاه اعلیحضرت را از یک طرف سوراخ نموده از طرف دیگر خارج میشود. تیر چهارمی از روی لب و گونه راست عبور میکند و در همین موقع فورا اعلیحضرت خم میشوند و خون جاری میشود و در این صورت تیر پنجمی که از لوله خارج شد به پشت اعلیحضرت سمت کفت چپ ایشان اصابت نموده از پالتو و لباس زیرین گذشته جراحاتی به پشت وارد میسازد و سوءقصدکننده دیگر مجال برای خالی کردن تیر ششمی پیدا نمیکند، زیرا سرتیپ صفاری، رئیس شهربانی، با هفتتیر خود تیری به پای او میزند و سوءقصدکننده دیگر موفق به خالی کردن گلوله نشده و هفتتیر را به طرف اتومبیل پرت میکند.
در همین موقع تیر دیگری از طرف یکی از افراد گارد به طرف سوءقصدکننده خالی میشود که به زمین میافتد و چند تن دیگر از افراد گارد او را به سختی مضروب مینمایند. یک دانشجوی بیگانه (تبعه چکاسلواکی) که در دانشگاه مشغول تحصیل بوده است در همین موقع به بالین سوءقصدکننده میآید که او را هم با سایر مخبرین عکاس دستگیر مینمایند.
اعلیحضرت همایونی در این موقع که آقای نادر آراسته در مقابل ایشان بودهاند و دستشان مقابل صورت خونآلودشان بود میفرمایند: «دکتر برسانید» و خودشان سوار اتومبیل میشوند و به اتفاق آقای سرهنگ دفتری به مریضخانه یوسفآباد تشریففرما میشوند و پس از اینکه لباس ایشان را بیرون میآورند معلوم میشود که بحمدالله هیچگونه خطری متوجه شاهنشاه نیست.
در بیمارستان چند بخیه روی لب ایشان زدهاند و قسمت جراحت پشت را پانسمان مینمایند و در ساعت چهار و چهل دقیقه به کاخ سلطنتی مراجعت میفرمایند.
هویت سوءقصدکننده
سوءقصدکننده بر اثر اصابت دو تیر و ضربات زیاد از پا درمیافتد و همین که برای هویت او تجسس میکنند شناسنامه و کارت مخبری روزنامه «پرچم اسلام» را از داخل جلد جعبه عکاسی که بر گردنش آویخته بود بیرون میآورند. نام سوءقصد کننده فخرآرایی و مشرف به موت بوده که فورا او را به مریضخانه شهربانی میبرند و تحت معالجه قرار میدهند که شاید معالجه شده و تحقیقات از او به عمل آید و اظهار تاسف میشود از اینکه چرا تیر دوم خالیشده به او اصابت کرده است به همین جهت در بیمارستان خون به او تزریق میکنند که از درگذشتن او جلوگیری شود.
جلسه هیأت دولت
پس از آنکه اعلیحضرت همایونی به بیمارستان یوسفآباد تشریففرما شدند بلافاصله جلسه هیأت وزیران در کاخ وزارت امور خارج در اطاق آقای ساعد، نخستوزیر، که هنوز بستری هستند و پیوسته در تماس خبر بودند تشکیل شد و به محض اینکه اعلیحضرت همایونی به کاخ سلطنتی تشریففرما شدند آقای ساعت به وسیله تلفون مراتب مسرت و خوشنودی هیأت دولت را به وسیله آقای جم وزیر دربار به عرض شاهانه رسانیده و جلسه هیأت وزرا مشغول کار شد.
اعلامیه نخستوزیر
در ساعت پانزده (سه بعدازظهر) امروز [جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۲۷] هنگامی که موکب مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاهی برای بذل افتخار به جشن دانشگاه تشریففرمای دانشکده حقوق گردیدند عنصر خائن و جنایتکاری به سوءقصد به طرف اعلیحضرت همایون شاهنشاهی با رولور شلیک نمود که موجب خراش کوچکی بر روی لب گردید و بلافاصله به بیمارستان یوسفآباد تشریففرما و بعد از پانسمان به کاخ اختصاصی تشریف بردند و استراحت فرمودند. اینک برای تسکین خاطر عامه مژده سلامتی کامل وجود مبارک ملوکانه را اعلام میدارد. نخستوزیر – محمد ساعد – به تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۲۷
صدور تلگراف به استاندارها، فرماندارها و سفرا و وزرای مختار ایران در خارج
دومین اقدام هیأت دولت مخابره تلگرافی بود که به استاندارها و فرماندارها و همچنین به نمایندگان سیاسی ایران در خارجه خلاصه جریان حادثه و مژده سلامتی اعلحضرت همایونی بود.
در عمارت دربار
به محض اینکه خبر حادثه در شهر انتشار یافت، رجال و نمایندگان مجلس و بسیاری از محترمین و همچنین سفرا و وزرای مختار در عمارت دربار حضور پیدا کردند تا از سلامتی اعلیحضرت همایونی استحضار حاصل کنند و مراتب خوشنودی خود را ابراز داشتند.
اعلامیه دربار شاهنشاهی
دربار شاهنشاهی به اطلاع عموم میرساند بعدازظهر امروز در موقعی که قرار بود موکب مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاهی برای افتتاح جشن فرهنگی ۱۵ بهمن به دانشگاه تشریففرما شوند هنگام پیاده شدن در مقابل عمارت دانشکده حقوق مورد سوءقصد قرار گرفتند، ولی بحمدالله و المنه جز جراحتی مختصر آسیب دیگری متوجه وجود مبارک نگردید و در اولین سوالی که شرفیابشوندگان از حال مبارک نمودند اینطور بیان فرمودند: «برای خدمت به کشور و میهن عزیز اصابت چند تیر هم اهمیتی ندارد و در راه نیل بدین مقصود اراده ما تغییرناپذیر خواهد بود.»
اینک ورقه صحی به امضای جناب دکتر اقبال وزیر بهداری و تیمسار سرتیپ ایادی پزشک مخصوص و سرهنگ دکتر نجفزاده که متضمن شرححال مبارک است برای مزید اطلاع عموم منتشر میشود. وزیر دربار شاهنشاهی – محمود جم
اعلامیه اطبا راجع به حال مزاجی اعلیحضرت همایونی
در نتیجه سوءقصدی که نسبت به ذات مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاهی شده یک گلوله از طرف راست به صورت داخل و بدون اینکه به استخوان صدمهای وارد آورد از زیر لب بالا خارج و گلوله دیگری باعث جراحت سطحی پوست از طرف چپ پشت بدن گردیده و سه گلوله دیگر نیز به کلاه اصابت نموده است و به طور کلی وضعیت مزاجی اعلیحضرت همایون شاهنشاهی کاملا رضایتبخش میباشد. دکتر اقبال – سرتیپ دکتر ایادی – سرهنگ دکتر نجفزاده
آخرین خبر
طبق آخرین خبری که به دست آمد سوءقصدکننده ناصر فخرآرایی در ساعت ۶ بعدازظهر درگذشت. کارت مخبری و عکاسی از تاریخ امروز ۱۵ بهمن ۲۷ از طرف مدیر روزنامه «پرچم اسلام» صادر شده که فعلا تحقیقات ادامه دارد.
هنگامی که جنازه سوءقصدکننده را بار دیگر معاینه کردند در لنگه جوراب او کاردی نیز به دست آمده است.
اعلام حکومتنظامی
بر حسب تصمیم دولت امروز [جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۲۷] حکومتنظامی در تهران اعلام گردید و از ساعت ۵ بعدازظهر عبور و مرور قدغن خواهد بود... اجتماعات نیز قدغن میباشد.
اطلاعیه ستاد ارتش
امروز ساعت ۱۵ موقعی که موکب شاهانه برای افتتاح جشن سالیانه تاسیس دانشگاه تهران به دانشگاه نزول اجلال میفرمودند شخصی به نام فخرراعی [فخرآرایی]مخبر روزنامه که در جزو مستقبلین بود با اسلحهای که در جیب داشت غفلتا از طرف راست به طرف ذات اقدس شاهانه تیراندازی نمود که بلافاصله اعلیحضرت همایون شاهنشاهی شخصا به طرف بیمارستان شماره یک تشریففرما شده و در آنجا ضمن پانسمان معلوم شد که اثر تیرها یکی در روی لب و گونه راست و دیگری در پشت است و هردو سطحی بوده است که بلافاصله پانسمان و برای استراحت به کاخ اختصاصی تشریففرما گردیدند.
وضعیت مزاجی شاهانه کاملا خوب و از هر لحاظ رضایتبخش و به هیچ وجه جای کوچکترین نگرانی نیست.
مستقبلین که شاهد چنین منظره و عمل وحشیانهای بودند به مرتکب حمله و شدیدا او را مضروب ساختند که او نیز به بیمارستان سینا انتقال داده شد و تحت نظر میباشد.
جریان مشروح جلسه مجلس
جلسه فوقالعاده مجلس شورای ملی ساعت ۷ و نیم بعداظهر دیروز [جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۲۷] به ریاست آقای رضا حکمت با شرکت ۸۴ نفر از وکلا تشکیل شد و آقای حکمت رئیس مجلس شورای ملی چنین بیان نمودند:«خاطر آقایان نمایندگان از حادثه غمانگیز و سوءقصدی که امروز هنگام ورود به دانشگاه نسبت به ذات مقدس اعلیحضرت همایون شاهنشاهی رخ داده مستحضر شده است. از این عمل خیانتکارانه و خائنانه که به کشور ایران شده مجلس شورای ملی کمال انزجار و نفرت را اظهار میدارد، زیرا به شهادت تاریخ و گواهی ملت ایران اعلیحضرت همایون شاهنشاهی در مدت هشت سال سلطنت خود که مصادف با جنگ جهانی و سختترین مواقع دنیا بوده تمام وقت و هم خود را صمیمانه در راه ترقی و سعادت و رفاه مردم کشور با نهایت رأفت و کمال عطوفت مبذول فرموده است (صحیح است – صحیح است)، چون فضل و مشیت خداوندی بر حفظ این کشور کهنسال است نقشه خائنانه به نتیجه نرسید و با اینکه چند تیر به طرف ذات مقدس شاهانه انداخته شده بود فقط مختصر جراحتی به صورت وارد آمده و چهار گلوله به کلاه و لباس اعلیحضرت اصابت کرد من یقین دارم قلوب تمام نمایندگان مجلس و قاطبه ملت ایران که کمال مهر و علاقه به شاهنشاه محبوب خود دارند از رفع این خطر و سلامتی ذات ملوکانه مملو از مسرت و غرق در شادمانی است (صحیح است – صحیح است) به شکرانه این تفضل الهی که شامل حال کشور و ملت ایران گردید همه یکدل و یکزبان سلامتی و دوام عمر اعلحیضرت شاهنشاه محبوب و عظمت میهن عزیز را از درگاه حضرت احدیت مسئلت مینماییم.» (صحیح است – صحیح است).
بیانات آقای رئیس مجلس در میان تشویق و احساسات پرشور نمایندگان خاتمه یافت و جلسه آتیه مجلس طبق اعلام قبلی به ساعت ۹ صبح روز شنبه ۱۶ بهمنماه موکول گردید.
اعلامیه وزارت جنگ؛ برقراری حکومتنظامی
این اعلامیه از طرف وزارت جنگ صادر شده است، در اجرای تصویبنامه هیأت وزیران که ذیلا درج میشود:
هیأت وزیران در جلسه مورخ ۱۵ ر ۱۱ ر ۱۳۲۷ تصویب نمودند مقررات قانون حکومتنظامی در تهران و حومه برقرار شود و وزارت جنگ مامور اجرای این تصویبنامه است.
حکومتنظامی از ساعت بیست (۱۵ ر ۱۱ ر ۲۷) در تهران اعلام میگردد. از این ساعت مقررات حکومتنظامی کاملا در شهر تهران و حومه اجرا، این نکات جهت استحضار عامه اعلام میشود:
مقررات حکومتنظامی
۱- عبور و مرور از ساعت ده شب در شهر تهران بدون بازرسی حکومتنظامی اکیدا ممنوع و با اخطار اول مامورین بایستی توقف کرده و طبق دستور آنها عمل نمایند و در صورت تخلف مورد تیراندازی قرار خواهند گرفت (به موجب ماده ده قانون حکومتنظامی).
۲- اجتماعات احزاب و فرق مختلف در هر موقع مطلقا ممنوع و در صورت اجتماع به اولین اخطار مامورین نظامی بایستی متفرق گردند و در صورت مقاومت طبق مقررات ماده ده حکومتنظامی با آنها رفتار خواهد شد.
۳- هر روزنامه، مجله، اوراق و رسالاتی که مندرجات آن مخالف مصالح عمومی باشد اوراق چاپخانه ناشر نویسنده توقیف و مسئولین تحت تعقیب قانونی قرار خواهند گرفت.
۴- کلیه جواز اسلحهای که تا این تاریخ صادر شده است از درجه اعتبار ساقط و دارندگان بایستی تا یک هفته از این تاریخ مراجعه و کسب دستور نمایند.
۵- مقر حکومتنظامی در محل دژبان پادگان مرکز میباشد.
در خاتمه از کلیه اهالی محترم تهران و حومه تقاضا میشود در این موقع که برای برقراری نظم و انتظام عمومی حکومتنظامی اعلام گردیده با علاقه و توجه خاصی با مامورین حکومتنظامی تشریک مساعی و همکاری صمیمانه نمایند تا بتوان از هرگونه بینظمی و بیترتیبی جلوگیری نمود.
اعلامیه فرمانداری نظامی
اعلامیه شماره ۱
در این موقع که بر حسب تصویب هیأت وزیران در تهران و حومه آن فرمانداری نظامی برقرار گردیده لازم میداند به عموم اهالی محترم شهر و به حومه تهران اعلام نماید:
مامورین مربوطه فرمانداری نظامی دستور گرفتهاند نهایت مراقبت را در حفظ انتظامات شهر به علم آورند و از هرگونه عملی که مخالف قوانین حکومتنظامی باشد جلوگیری کرده و متخلفین را بلافاصله توقیف و تحت تعقیب قرار دهند؛ بنابراین اهالی محترم شهر تهران را دعوت مینماید مقررات مربوطه به فرمانداری نظامی تهران را که در اعلامیه وزارت جنگ تصریح و اعلام گردیده و در رادیو و جراید نیز انتشار یافته کاملا رعایت نمایند و هرکسی به کسب و کار خود به وضع عادی ادامه دهد. فرمانداری نظامی تهران و حومه – سرلشگر خسروانی فرماندار نظامی تهران
کلیه نیروهای کلانتریها دو برابر شدهاند
آقای سرلشگر خسروانی معاون ستاد ارتش ضمن حفظ شغل سازمانی، به فرمانداری نظامی تهران انتخاب گردیدهاند و گذشته از تصمیماتی که برای عبور و مرور و جلوگیری از اجتماعت اتخاد گردیده است، از طرف دژبانی نیروهای محافظ کلانتریها دو برابر شدهاند – تا اتخاد تصمیمات جدید و صدور دستورات تازه به هیچ وجه جوازی برای عبور شب به هیچ کس داده نخواهد شد. اجتماعات به کلی در منازل و خارج ممنوع گردیده است و کلیه نقاط حساس پایتخت تحت مراقبت قرار گرفتهاند.
بیانیه شورای دانشگاه
شورای دانشگاه تهران با تاثر و اندوه فراوان از پیشآمد سوءقصد نسبت به ذات مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه که در محوطه دانشگاه اتفاق افتاد بدین وسیله نهایت تاسف و تاثر خود را ابراز میدارد. تاثر شورا بیشتر از آن جهت است که این سوءقصد در روزی اتفاق افتاد که دانشگاه تهران با کمال شعف و شوق خود را برای پذیرایی شاهنشاه ایران که همواره بزرگترین پشتیبان استقلال و عظمت دانشگاه و حامی علم و دانش و فرهنگ بوده و هستند آماده میکرد. شورای دانشگاه تهران در عین حال بینهایت خرسند است که در نتیجه این سوءقصد آسیبی به ذات مبارک نرسید. بدین وسیله بار دیگر با ابراز تاسف و تاثر شورای دانشگاه منتظر است عاملین این جنایت بزرگ هرچه زودتر شناخته شده و به جامعه معرفی گردند و به کیفر خود برسند. شورای دانشگاه تهران
ادامه تحقیقات
تحقیقات از طرف اداره کل شهربانی و دادستان تهران دیروز [جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۲۷] بلافاصله بعد از وقوع حادثه شروع گردید و دیشب تا صبح ماموین مربوطه به بازجویی و رسیدگی به این موضوع مشغول بودند.
از مجموع تحقیقاتی که در پیرامون ضارب به دست آمده بستگی مشارالیه را با حزب توده مشخص و مسلم داشته است به همین جهت از همان دیشب یک عده از عناصر مشکوکی که با او همکاری داشتهاند دستگیر و زندانی شدند. منزل ضارب همان دیشب تحت نظر گرفته شد و اوراق بسیاری در خانه او به دست آمد که مامورین شهربانی را در تعقیب قضیه کمک مینماید.
مدیر روزنامه «پرچم اسلام» دستگیر شد
دیشب [شامگاه جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۲۷] دکتر فقیهی شیرازی مدیر روزنامه پرچم اسلام که مبادرت به صدور کارت خبرنگاری به نام ناصر فخرآرایی نموده بود دستگیر گردید تا به علل صدور کارت مزبور که به تاریخ دیروز ۱۵ بهمن صادر شده واقف شوند.
هنوز از تحقیقات در این زمینه اطلاعی به دست نیامده و معلوم نیست روی سابقه و آشنایی قبلی ایشان کارت خبرنگاری دادهاند یا بر حسب توصیه و سفارش اشخاص یا تقاضای شخصی خود ضارب، زیرا بسیار اتفاق میافتد که اشخاص تقاضای صدور کارت خبرنگاری یا عکاسی از جراید مینمایند و جراید بدون توجه خاص کارت میدهند. فعلا تحقیقات راجع به آن قسمت ادامه دارد.
عکاسها بازداشت شدند
بیش از ده نفر عکاس و خبرنگارعکاس به عنوان نمایندگان جراید دیروز [جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۲۷] هنگام حادثه مشغول عکسبرداری بودند که همه دستگیر شدند و اکنون در بازداشت موقت شهربانی میباشند. دو خبرنگارعکاس که دیروز از تالار جلسه بیرون نیامدند و در داخل تالار آماده عکسبرداری بودهاند آزاد هستند.
جوان دانشجوی چکاسلواکی هم از قرار معلوم برای برداشتن عکس از حادثه به بالین ضارب حاضر شده بوده است البته هنوز اطلاعات رسمی از منابع صحیح در این قسمت به دست نیامده.
کارد در جوراب ضارب
در فوقالعاده دیشب [شامگاه ۱۵ بهمن ۲۷] راجع به کاردی که در جوراب فخرآرایی پیدا شده بود اشاره کردیم. اینک به قرار تحقیقاتی که به عمل آمده ضارب یک لنگه جوراب زنانه در پای راست خود زیر جوراب خود نموده بود و کارد را بالای ران به جوراب محکم بسته بود که در صورت لزوم مورد استفاده قرار دهد.
حالت مزاجی شاهنشاه
اعلیحضرت همایونی در کاخ اختصاصی استراحت فرمودهاند. حالت ایشان رو به بهبودی است و فردا [یکشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۲۷] ممکن است وقت ملاقات بدهد. اعلامیه طبی که در این مورد انتشار یافته از این قرار است:
ورقه صحی مورخ شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۲۷
وضع مزاجی اعلیحضرت همایون شاهنشاهی صبح ۱۶ بهمنماه کاملا رضایتبخش بوده و حرارت بدن طبیعی است. شب گذشته نیز حالت عمومی خوب بوده و استراحت فرمودند. دکتر اقبال – سرتیپ دکتر ایادی – سرهنگ دکتر نجفزاده
مظنونینی که بازداشت شدهاند
به طوری که از مقامات رسمی اطلاع میدهند از ساعت ۱۵ روز ۱۵ ر ۱۱ ر ۲۷ که متاسفانه سوءقصدی به وسیله یکی از عناصر خائن نسبت به ذات مقدس شاهانه به عمل آمد، بلادرنگ وزارت جنگ و شهربانی کل کشور و فرمانداری نظامی به منظور کشف حقایق اقدامات زیر را به عمل آوردهاند:
۱- ضارب که بلافاصله مورد حمله قرار گرفته و حتی مورد اصابت گلوله نیز واقع شده در ساعت ۷ بعدازظهر همان روز در بیمارستان فوت مینماید.
۲- بلافاصله منزل ضارب مورد بازرسی قرار گرفته از مدارک و اسنادی که در منزل مشارالیه به دست آمده مسلم و محقق گردیده که ناصر فخرآرایی فرزند حسین مخبر و عکاس روزنامه پرچم اسلام منتسب به حزب توده بوده و عیال مشارالیه عزت نام ۲۰ ساله میباشد و رفیقهای هم به نام مهین که هنوز بازداشت نشده داشته است.
۳- شش نفر به نام حمید، تقی، اسماعیل، حسن، عبدالله، محمد، جواد، هادی، بخشعلی، دکتر فقیقی شیرازی، بانو عزت فعلا در مورد عمل خائنانه فخرآرایی مشکوک و مورد بازجویی قرار گرفتهاند.
۴- از یادداشتهای ضارب به طوری که مشهود است از وظایف خود میدانسته که این عمل خائنانه را انجام دهد حتی در آخر یادداشت که از جریان عمل خود تهیه کرده بود کشف شده است وابستگی خود را به حزب توده مسجل کرده است.
بازداشتشدگان
محسن، ابوالحسن، مرتضی، عباس، حسینقلی، حمزه علی حسین، رحیم، موحد، یدالله، ابوالفضل، ناصر، رحمت، عزیزالله، حبیب.
بازداشتشدههای سیاسی
آقای ابوالقاسم کاشانی و داماد ایشان، موسی امامی، سید علی امامی، دکتر کیانوری، دکتر جودت، دکتر یزدی و معاون ایشان، مرتضی لنکرانی، احمد لنکرانی، مصطفی لنکرانی، تقی روستا، سید محمدباقر حجازی، جهانگیر بهروز، احمد قاسمی، حید رستمزاده، حسن صدر، سید علی بشارت.
به طوری که از قرائن و امارات به دست میآید عناصر ماجراجو در نظر داشتهاند این اقدام فجیع را در جشن اعطای سردوشی دانشکده افسری به عمل آورند.
من به نام فداییان اسلام به دولت مکزیک اعلام میکنم که هرچه زودتر شاه را از آنجا اخراج کند و به دولت ایران تحویل نماید و خودش را با بحران و دردسر روبهرو نسازد. چون این دیگر مانند تروتسکی رقیب لنین نیست که بیسروصدا باشد و شاه به جزای اعمال ننگین خود خواهد رسید و این موضوع برای من از روز روشنتر است.