وزیر امور خارجه با بیان اینکه هر طرح صلحی که پیگیری کردم حاج قاسم مبدع آن بود، عنوان کرد: با کمک شهید سلیمانی پیشنهادی برای آتش بس در یمن دادیم که سعودیها ابتدا راضی شدند، ولی بعدها نظرشان عوض شد.
به گزارش فارس، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در ویژه برنامه سالگرد شهات حاج قاسم سلیمانی با عنوان «مرد میدان» که از شبکه سه سیما پخش شد، عنوان کرد: وقتی سعودیها جنگ یمن را شروع کردند با کمک حاج قاسم سلیمانی پیشنهادی برای آتش بس دادیم و آقای جان کری (وزیر خارجه پیشین آمریکا) به من زنگ زد و من عازم اندونزی بودم و گفت که ما توانستیم سعودیها را راضی کنیم که این پیشنهاد را بپذیرند. من گفتم من در حال سوار شدن هواپیما هستم اگر شما نیاز بود به آقای امیرعبداللهیان معاون من زنگ بزن ایشان به حاج قاسم میگوید و کار عملیاتی میشود.
وی افزود: تقریبا از سال ۸۰ که از نزدیک با هم کار کردیم تا شهادت ایشان علاوه بر خصوصیات فردی که واقعا برجسته بود، ایشان را فردی میدیدم که برایش خون یک نفر و آبروی مردم و پایان دادن به درگیری برایش مهم بود، چه درگیری در افغانستان و چه سوریه بود. هر طرح صلحی که پیگیری کردم حتما حاج قاسم مبدع آن بود، هم مشوق بود و هم پیگیری و هم کمک میکرد.
وی افزود: در مصاحبه با تلویزیون افغانستان گفتم همه خیال میکنند من در موفقیت کنفرانس بن نقش مهمی داشتم. میخواهم به همه بگویم بیش از من حاج قاسم در موفقیت کنفرانس بن برای صلح در افغانستان نقش داشت. نقشی که ایشان در تهران ایفا میکرد در گفتوگو با همه گروههای جهادی افغانستان، برای اینکه اینها را راضی کند به معادلهای که بعد از سالها میتوانست آینده جدیدی را برای افغانستان رقم بزند.
رئیس دستگاه دیپلماسی همچنین درباره زمانی که از شهادت شهید سلیمانی خبر دار شده، گفت: من حدود چهار و نیم صبح جمعه که از خواب بیدار شدم دیدم پیامی روی تلفن من از آقای عراقچی است که احتمالا حاج قاسم شهید شده است. واقعا برای من و همسرم یک فاجعه بود. چون حاج قاسم در مقاطع مختلف، آن زمانی که مریض بودم و بعضی دلخوریها را داشتم خانه من آمده بود و همسرم رفتارشان را با من دیده بود. واقعا ما هر دو به هم ریختیم.
وی افزود: وظیفه من این بود که کار را شروع کنم. همان زمان به دوستان در وزارت خارجه زنگ زدم و برای هفت و نیم صبح جلسه شورای معاونان بگذارید و هر کسی که هر جا هست خودش را برساند. از صبح به وزارت خارجه رفتیم و هدف من نیز همین بود. میدانستم آمریکاییها آنقدر وقاحت دارند که میخواهند یک چهره وارونهای از حاج قاسم ترسیم کنند، لذا اولین هدف ما و بسیجی که در وزارت خارجه کردیم این بود که اجازه ندهیم این کار انجام بشود و در واقع مانع از این شویم که آمریکاییها بتوانند در این حوزه توفیقی به دست بیاورند. با توجه به غلبه خبری که آنها و رسانههای صهیونیستی دارند.
ظریف اضافه کرد: یک ترور واقعا مذبوحانه صورت دادند. حاج قاسم همیشه به من میگفت من منتظر یک گلوله هستم و فکر میکرد این گلوله را در میدان جنگ میخورد. هیچ وقت فکر نمیکرد آمریکاییها با این وضعیت در نیمه شب یک اتومبیل را بزنند. زدن آن اتومبیل کاری نداشت. یک لندکروز جلو و یک لندکروز عقب است. واقعا نشان دهنده نهایت زبونی و بدبختی ترامپ است که مجبور میشود با یک مرد میدان این گونه رفتار کند.
وی خاطرنشان کرد: لذا میدانستیم وقتی با وقاحت ترور را اعلام میکنند حتما برنامه دارند و به همین خاطر اولین هدف همکاران من در وزارت خارجه این شد که ما تبلیغات را به دست بگیریم و حاج قاسم را به عنوان قهرمان مبارزه با تروریسم و قهرمان صلح طلبی معرفی کنیم. هدف اصلی، جلوگیری از طراحیهای آمریکاییها و پیگیری حقوقی و سایر اهداف نیز همان روز طراحی و پیگیری شد.
وقتی سعودیها جنگ یمن را شروع کردند با کمک حاج قاسم سلیمانی پیشنهادی برای آتش بس دادیم و آقای جان کری (وزیر خارجه پیشین آمریکا) به من زنگ زد و من عازم اندونزی بودم و گفت که ما توانستیم سعودیها را راضی کنیم که این پیشنهاد را بپذیرند. من گفتم من در حال سوار شدن هواپیما هستم، اگر نیاز بود به آقای امیرعبداللهیان معاون من زنگ بزن ایشان به حاج قاسم میگوید و کار عملیاتی میشود.
وی افزود: وقتی به اندونزی رسیدم جان کری زنگ نزده بود گفتم چرا زنگ نزدی گفت سعودیها نظرشان عوض شده بود و گفتند ما سه هفته دیگر جنگ را میبریم. آن سه هفته الان پنج سال طول کشیده است. آمریکاییها این شکستها را متحمل شدند، مخصوصا در دوره ترامپ که تمام قد پشت سعودیها رفت و اوباما نیز بعد از تماس تلفنی کری با من گفت که ایران مانع صلح در یمن است. خودشان میدانستند سعودیها این کار را کردند.
ظریف همچنین در بخش دیگری از این گفتوگو اظهار داشت: روسها حاج قاسم را دعوت کردند که سفری به روسیه کند و آن سفر مهمی بود. حاج قاسم توانایی توجیهاش خیلی خوب بود که طرف مقابل را اقناع کند. یک بار برای حاج قاسم در دفتر خودم ملاقاتی با یک مقام عالیرتبه روسیه که به ایران سفر کرده بود قرار دادم و من و حاج قاسم با همدیگر نه در جای رسمی مذاکرات بلکه در اتاق پشت دفترم با آن مقام روس مذاکره کردیم. حاج قاسم واقعا شخصیت برجستهای در اقناع طرف مقابل بود.
رئیس دستگاه دیپلماسی اضافه کرد: ما با یک کشور دیگر نیز جلسات مشترک داشتیم، من و حاج قاسم یک طرف و از آن کشور نیز وزیر خارجه و رئیس سرویس امنیتی آنها مینشست و بارها با همدیگر مذاکره کردیم. این بحثها وقتی عملیاتی میشد من و وزیر خارجه طرف مقابل سکوت میکردیم و به حاج قاسم و همتای آن گوش میکردیم که در آن بحث هم بیشتر حاج قاسم صحبت میکرد.
به گزارش فارس، وزیر امور خارجه درباره تلاشهای دیپلماتیک شهید قاسم سلیمانی بیان کرد: من اینگونه احساس میکنم حاج قاسم در صحنه دیپلماتیک هیچ وقت کم نمیآورد. دورهای که من در آمریکا سفیر و نماینده دائم بودم و مذاکراتی که حضرت آقا دستور داده و موافقت کرده بودند که من انجام بدهم میآمدم تهران از حاج قاسم مشورت میگرفتم و میرفتم مذاکره میکردم. اینقدر مشورتهای حاج قاسم برای من مفید بود، واقعا از کسی دیگر هم مشورت نمیگرفتم. فقط از حاج قاسم مشورت میگرفتم.
وی بیان کرد: آنقدر مشورتهای حاج قاسم برای من مفید بود که یک دوره از مقام معظم رهبری درخواست کردم که اجازه دهید حاج قاسم هم بیاید خود حاج قاسم هم به جلسه بیاید و مطمئنم خیلی موفقتر هستیم.
به گزارش فارس، ظریف با بیان اینکه زدن حاج قاسم برای اصلاح بازدارندگی بود، همانگونه که خود آمریکاییها نیز اعلام کردند، اظهار داشت: فکر میکنم خیلی هم بیراه نگفتند و از حاج قاسم وحشت داشتند. همه اینها از حاج قاسم میترسیدند و او را یک نابغه در میدان میدانستند. من حاج قاسمی که میشناختم و بارها به آنها گفته بودم، حاج قاسم یک نابغه در میدان صلح نیز بود. ولی آنها حاج قاسم را نابغهای میدانستند که آنها را در میدان، در سوریه و یمن شکست داده است و حواسشان نبود که آن نابغه توانسته مردم را بسیج کند.
به گفته وزیر خارجه آن کسی که آمریکا را شکست داد، توان بسیج حاج قاسم بود.
وی افزود: مردم سوریه حاج قاسم را شکست دادند، مردم یمن دارند آمریکا را شکست میدهند، ولی حاج قاسم نابغهای بود که میتوانست با این مردم گفتوگو کند و در کنار این مردم باشد و از این طریق با اتکا به مردم این کار را پیش ببرد.
به گزارش فارس، ظریف همچنین در این گفتوگو عنوان کرد: حاج قاسم یکی دو بار سر بحث سوریه از من دعوت کرد که مشورت کنیم. با حاج قاسم قبل از وزارت خیلی رفیق بودم. وقتی وزیر شدم تصمیم گرفتم به اینکه ما نیاز داریم همه کارهایمان را در حوزه منطقهای با هم هماهنگ کنیم.
رئیس دستگاه دیپلماسی بیان کرد: حاج قاسم بر خلاف بعضی حرفهایی که دیگران میزنند، فرماندهای بود که سرباز رهبر بود، در حوزهای که به آن دستور داده بودند.بعضیها به من میگویند نظر حاج قاسم راجع به برجام چه بود؟ من میگویم نمیدانم. چون هیچ وقت با من راجع به برجام صحبت نکرد. ما هر وقت با حاج قاسم مینشستیم، راجع به منطقه و حوزههایی که مسؤولیت حاج قاسم بود، صحبت میکردیم.
وی یادآور شد: نمیخواهم بگویم حاج قاسم طرفدار برجام بود یا مخالف برجام، نمیدانم.
رئیس دستگاه دیپلماسی همچنین گفت: ما قصد برجام دو و سه نداشتیم. اتفاقا برجام دو ما آن چیزی که من گفتم «برنامه جامع اقتصاد مقاومتی» بود. میگفتم الان ما باید برویم سراغ برجامی که برنامه جامع اقتصاد مقاومتی است. برای اینکه برای موفقیت برجام نیاز داریم به اینکه طرف مقابل احساس کند ما وابسته به آنها نیستیم. چون هم در این شرایط توان مذاکراتی شما بالا میرود و همین طور که مقام معظم رهبری بارها گفتند تحریم را خنثی میکنید و اثربخشی تحریم را کم میکنید.
وزیر خارجه خاطرنشان کرد: ما هیچ وقت با حاج قاسم راجع به چیزی که راجع به یک مذاکره منطقهای باشد، خیلی صحبتی نکردیم.
وزیر امور خارجه در ادامه این گفتوگو درباره دیدارهای هفتگیاش با سپهبد شهید عنوان کرد: ما ابتدا که این گفتوگوها را شروع کردیم صبحهای یکشنبه همدیگر را میدیدیم و بعد من از ایشان خواهش کردم چون سهشنبه جلسهای در دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه با اساتید دانشگاه داشتم از ایشان خواهش کردم که جلسه را روزهای سهشنبه بیندازم که دو روز دفتر مطالعات نروم. جلسه من با اساتید هفت و نیم شروع میشد و صبح سهشنبه ساعت شش میآمد تا پنج شش دقیقه قبل از جلسه بعدی با هم صحبت میکردیم.
ظریف با بیان اینکه من و حاج قاسم الزاما دیدگاههایمان یکسان نبود، یادآور شد: اتفاقا این امکانی که پیش آمد که بتوانیم با همدیگر گفتوگو کنیم، بالاخره در نهایت هر جلسهای به یک توافقی میرسیدیم که این کار را میخواهیم انجام دهیم. مثلا به توافق میرسیدیم طرح چهار مادهای صلح سوریه یا طرح چهار مادهای صلح یمن را بدهیم. ممکن بود مثلا در ابتدا ایشان چهار ماده دیگر در ذهنش بود و من چهار ماده دیگر در ذهنم بود و با هم صحبت میکردیم تا به یک موضوع مشترک میرسیدیم و با هم توافق میکردیم. در اکثر موارد آخرش به توافق میرسیدیم.
این دیپلمات ارشد ایرانی بیان کرد: اگر به توافق نمیرسیدیم بالاخره رهبری بودند، شورای عالی امنیت ملی بود و آنجا میتوانستیم با هم بحث کنیم و به نتیجه برسیم. این بحثها که فکر میکنم جز یک مورد که یک خورده حاج قاسم از دست من عصبانی شد، بقیهاش همه دوستانه بود. دو مورد هم در دبیرخانه بودیم که من دیدم حاج قاسم خیلی عصبانی است و پا شدم رفتم بالای سرش و بوسیدمش و گفتم ما با هم رفیق هستیم، حالا یک بحثی داریم و تمام میشود.
وی در توضیح آن جلسه افزود: دورهای بود که شرایط در سوریه خیلی بد بود و من و ایشان دو نظر متفاوت داشتیم که چگونه ادامه دهیم. فقط آن قسمت احساسیاش یادم است و موضوع آن یادم نیست. همیشه اینگونه بود و هیچ جلسهای را تمام نمیکردیم، مگر اینکه واقعا همدیگر را در آغوش میکشیدیم و خداحافظی میکردیم. عموما من چون برای حاج قاسم نگران بودم مخصوصا وقتی میخواست سفر برود. حالا اگر قابل بودم قبل از اینکه برود یک فالله خیرحافظا را در گوشش میخواندم.
رئیس دستگاه دیپلماسی بیان کرد: هیچ دو نفری یک دیدگاه ندارند. من هم با همکاران خود بحث و بعضی اوقات داد و بیداد میکنیم. چون قاعده ما این است که همه چیز را بعد از همفکری اجرا میکنیم. اینگونه نیست که بگویم من وزیر خارجه هستم و باید دستور بدهم. نظر میدهم همکاران بعضی اوقات با نظر من موافقت یا مخالفت میکنند. ما و حاج قاسم در دو حوزه مختلف کار میکردیم.
ظریف اضافه کرد: وظیفه حاج قاسم میدان بود و برای او موفقیت در میدان مهم بود و وظیفه من چیز دیگری بود. اینکه موفقیت در میدان را با موفقیت در صحنه بینالمللی یک جور همسو کنی بعضی وقتها نمیشود و باید ما با هم کلنجار میرفتیم و بحث میکردیم. فکر نمیکنم هیچ وقت این کلنجار رفتن بحث ما در علاقه تاثیری گذاشت.
وزیر خارجه خاطرنشان کرد: خانواده من میدانستند که من چقدر حاج قاسم را دوست دارم و خانواده حاج قاسم هم میدانستند که چقدر ایشان به من لطف دارد.
به گزارش فارس، ظریف همچنین در این گفتوگو عنوان کرد: حاج قاسم یک بار به من گفت من اطلاعاتی دارم و یک سی.دی هم به من داد. ۱۲۰۰ سورتی پرواز آمریکاییها بر فراز عراق که بالای سر داعش انجام داده بودند، ولی حمله نکرده بودند و حاج قاسم میگفت اگر آمریکاییها میخواستند میتوانستند همان وقت هم ابوبکر البغدادی را بزنند، چرا نمیزنند؟ در این ۱۲۰۰ سورتی پرواز که انجام دادند فقط یکصد عملیات انجام دادهاند و آن هم عملیات بی حاصل. ما اینها را به آمریکاییها دادیم و حرفی هم نداشتند که بزنند. میگفتند ما ترسیدیم تلفات انسانی داشته باشد و از این حرفهایی که همه میدانیم.
وی توضیح داد: در منطق نظامی آمریکا یک اصطلاحی دارند به نام «ضررهای جانبی» که عموما ضررهای جانبی بیش از ضرر مستقیم است. یعنی در حملاتی که انجام میدهند ضررش به غیرنظامیان بیش از ضررش به نظامیان است، ولی چون نمیخواستند این حرفها را بیان کردند.