arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۹۳۹۴۴
تاریخ انتشار: ۲۶ : ۱۶ - ۱۴ دی ۱۳۹۹
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛

آیت الله مصباح: با همان نگاه اول، متوجه شدم شریعتی انحرافات ریشه‌ای دارد / به زودی متوجه شدم در بین روحانیون مبارز، کسی که خطری را درمورد او احساس کرده باشد، نیست

اولین باری که با آثار ایشان [شریعتی] برخورد کردم در کتابخانه موسسه راه حق بود که دیدم جزوه‌هایی روی میز گذاشته بود، برداشتم و نگاه کردم، درس‌های اسلام‌شناسی بود. نگاهی سطحی کردم، با همان نگاه اول متوجه شدم که ایشان انحرافات ریشه‌ای دارد. خیلی متأثر شدم... در همان آغازی که نگاهم به نوشته‌های ایشان افتاد، این خلجانات به ذهنم آمد و منشأ یک تاثر عمیقی در قلبم شد که راه چاره را نمی‌دانستم و هر روز منتظر بودم که از این بُستان میوه جدیدی به بازار بیاید...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

آیت الله مصباح: با همان نگاه اول،متوجه شدم شریعتی انحرافات ریشه‌ای دارد / به زودی متوجه شدم در بین روحانیون مبارز، کسی که خطری را درمورد او احساس کرده باشد، نیست

سرویس تاریخ «انتخاب»: مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی نظر مثبتی نسبت به آرای دکتر شریعتی نداشت و معتقد بود دکتر دچار «انحرافات ریشه‌ای» در زمینه اسلام‌شناسی است. او دیدگاهش درباره شریعتی را در مصاحبه با موسسه امام خمینی این‌طور تشریح کرده است:

بنده روی سلیقه خاصی که داشتم، نسبت به انحرافات عقیدتی خیلی حساس بودم. شاید در آن زمان، هیچ‌کس به انداه بنده نسبت به این مسئله حساسیت نداشت؛ به همین دلیل هم یک سلیقه شاذ [غیررسمی]تلقی می‌شد. فقط کسی که یک مقداری بعد‌ها حساسیت به این موضوع پیدا کرد، مرحوم شهید مطهری بود که نهایتا جانش را در این راه گذاشت و اِلا سایرین – بلااستثنا – حساسیت زیادی نسبت به این موضوع نداشتند... از آن وقتی که ایشان [دکتر شریعتی]رسما در حسینیه ارشاد مشغول کار شد، سخنرانی‌های او در حسینه ارشاد منتشر و تکثیر می‌شد.

اولین باری که با آثار ایشان برخورد کردم در کتابخانه موسسه راه حق بود که دیدم جزوه‌هایی روی میز گذاشته بود، برداشتم و نگاه کردم، درس‌های اسلام‌شناسی بود. نگاهی سطحی کردم، با همان نگاه اول متوجه شدم که ایشان انحرافات ریشه‌ای دارد. خیلی متأثر شدم، ولی با تحلیلی که کردم، به ذهنم آمد که زمینه رشد این افکار زیاد است و از جهات مختلفی الآن فرصت خوبی برای پخش این افکار فراهم است، برای این‌که شرایطی است که اگر از طرف روحانیت و اسلام‌شناسان واقعی علیه این افکار صحبتی بشود، حمل بر این می‌شود که، چون شریعتی یک فرد مبارزی است، پس مخالفان او طرفدار دستگاه هستند و اگر سکوت بشود، این سکوت حمل بر عجز از پاسخ‌گویی و یا موافقت با افکار او می‌شود... از طرفی با این توضیحی که عرض شد، دست روحانیت برای مبارزه بسته بود و ایشان هم خوب... می‌دانست از چه راهی می‌شود در افکار جوانان – به‌خصوص جوانان دانشگاهی – نفوذ کرد. این بود که پیش‌بینی می‌کردم به زودی این افکار رواج پیدا می‌کند و مقابله جدی و موثری هم نمی‌شود با آن انجام داد.

به هر حال، در همان آغازی که نگاهم به نوشته‌های ایشان افتاد، این خلجانات به ذهنم آمد و منشأ یک تاثر عمیقی در قلبم شد که راه چاره را نمی‌دانستم و هر روز منتظر بودم که از این بُستان میوه جدیدی به بازار بیاید، لذا جریانات بعدی هم که اتفاق افتاد، برای من هیچ تازگی نداشت و تا اندازه‌ای می‌توانستم پیش‌بینی بکنم که انتشار این آثار چه نتایجی را می‌تواند به بار بیاورد. این بود که مدتی در فکر بودم که بالاخره وظیفه ما در مقابل این موجی که برخاسته و زمینه مساعدی پیدا کرده، چیست و چه باید بکنیم؟

به زودی متوجه شدم که در بین روحانیون مبارز، کسی که خطری را از این جهت احساس کرده باشد، نیست و کسانی بودند که نقطه‌ضعف‌های کوچکی از افکار و نوشته‌های ایشان را درک می‌کردند. در صورتی که ضعف اصلی این‌ها نبود، این‌ها چیز‌های جزئی بود که در مقابل انحرافات ریشه‌ای قابل اعتنا نبود. مثلا این‌که ایشان به روحانیت بد گفته یا توهین کرده یا مثلا مراسم عزاداری را یک جایی گفته که این‌ها از مسیحیت گرفته شده است. این‌ها چیز‌هایی جزئی بود که برخی از شخصیت‌ها این مسائل را محور قرار داده، تکیه می‌کردند و در اطراف آن‌ها بحث می‌نمودند و او هم خیلی راحت می‌توانست جواب بدهد که، چون حرف‌های من مزاحم دکان آخوند‌ها است، آن‌ها در مقابل من جبهه‌گیری می‌کنند یا این‌که این‌ها آخوند‌های درباری هستند و من، چون آدم مبارزی هستم، برای مقابله با من از طرف دربار تحریک می‌شوند. (گفتمان مصباح، ۱۳۸۹، صص ۲۱۶- ۲۱۸، به نقل از متن پیاده‌شده مصاحبه آیت‌الله مصباح با موسسه امام خمینی).

نظرات بینندگان