«احمد» اینکاره است؛ از آن قماربازهای حرفهای که موهای سرش را در این راه سفید کرده. کلی سماجت به خرج میدهیم و پاپی میشویم، اینوآن را واسطه میکنیم تا چند کلامی با صدای خفهای که از ته حلقش درمیآید، به ما که خودمان را عشق قمار جا زدهایم، راه و چاه نشان بدهد.
روزنامه «رسالت» در ادامه نوشت: آنقدر تیز است و زبل که لام تا کام حرفی نمیزند و شگردها و شیوههایش را لو نمیدهد. میگوید: «برایم حکم خط قرمز را دارد». هرچند تا حدودی با این شگردها غریبه نیستیم اما هر بار که فکر میکنیم دست سایتهای قمار و گردانندگانش را خواندهایم، آنان برگ «آس» دیگری رو میکنند؛ تازهترینش همین همراهکردن چهرههای شاخصِ مشهور و جذب آنها به سایتهای شرطبندی است؛ چهرههایی که بهظاهر موجهاند و شاید هم بسیار محبوب. پیشتر، این ستارههای پوشالی بودند که در باغ سبز نشان میدادند، هنوز هم نمونهای جعلی از زندگی مطلوب را در نظر مخاطبان خویش مجسم میکنند و گاه با ترور شخصیت و نفی منش انسانی، هرچه تابو و هنجار است را یکجا زیر پا میگذارند.
اصولا همه ما میدانیم که وقتی پای پول در میان باشد، شاخهای مجازی سر از پا نمیشناسند و آنقدر حقه و شگرد در آستین دارند که ما از آن غافلیم و با هزارها و حتی میلیونها فالوور، دستبهکارهای عجیبوغریب میزنند، مثلا دروغکی خود را با تکه پارچهای خفه میکنند و عکسهای ناجور میگذارند و یا گوجه و هشتپا، دوغ و تخممرغ و مارمولک دریایی و یک نخ سیگار را در مخلوطکن میریزند و سر میکشند.
در لایوهای اینستاگرامی هر ناسزایی را به یکدیگر نسبت میدهند و هر فحشی را به جان میخرند تا بیشتر دیده شوند. این دیدهشدن برای آنان، نانوآب میشود، به این صورت که بعد از کلی لایک و جمعکردن فالوور، سایت شرطبندی را زیر پستشان تگ میکنند و حتی به عشقهای اجارهای تن میدهند و مثلا با جنجالهای اینستاگرامی، قید یکدیگر را میزنند و راهشان از هم جدا میشود و یا افشاگریهای سریالی را علیه یکدیگر به راه میاندازند و به حاشیهها پروبال میدهند اما این مأموریتی از پیش تعیینشده است. «احمد» همان قمارباز حرفهای که اول صحبتمان از او نام بردیم، مشابه همین گفتارها را تکرار میکند اما به شکلی دیگر.
ما از گفتههای او دستگیرمان میشود که صفحات مجازی شاخهای اینستاگرامی، «قمارخانه» است؛ جایی که پول حرف اول را میزند و خیلیها در این صفحات چرخی میزنند تا به نان و نوایی برسند.
داروندارت را میبازی، تا ریال آخر
«او» با همه کارکشتگی، زنگ خطر را برای ما به صدا درمیآورد: «قمار بیرحم است. فقط همان چند بار اول، برای آلودهکردن و کشاندنت به این وادی، احتمال برد با رقمهای بسیار ناچیز است، بعد از آن حتی اگر ببری هم، پول و پلهای در کار نیست، به باختن هم که بیفتی، از یکدندگی، از برآشفتگی، دست از قمار برنمیداری اما باز هم بخت یارت نخواهد بود و آنوقت است که داروندارت را میبازی، تا ریال آخر..... ماهیت سایتهای شرطبندی، سیستمهای رباتیک است و خیلیها بهسادگی آب خوردن درگیر این سیستم خواهند شد و تصور میکنند اگر بهصورت رندم، چندین بار پول اندکی کسب کنند، میتوانند ثروتی نجومی به دست بیاورند اما بهیکباره درگیر ربات میشوند و کل سرمایه و هست و نیستشان را به باد میدهند.»
«حسام» هم مثل «احمد» پیر این کار است اما پایش را از معرکه پس کشیده، چون تمامی سرورها و حتی خود مدیران سایت در خارج از کشورند و در این ارتباطات مجازی، اصل پول و مبلغی که کاربران برنده شدهاند، پرداخت نمیشود و آنها قادر نیستند بهجایی شکایت ببرند. اصل ورودشان به این سایتها غیرقانونی بوده و اگر ببازند، برای جبران مافات باز هم در این بازی میمانند و بیشتر در منجلاب فرو میروند. «حسام» به برنامهنویسی تسلط دارد و خیلی زود فهمیده الگوریتم سایتهای قمار بهگونهای طراحی شدهاند که احتمال برندهبودن، نزدیک به صفر و بازندهبودن، حتمی است.
سایتهای شرطبندی، شاهد مثالهای فراوانی میگذارند
«شایان عرفانیان»، مدرس دانشگاه و کارشناس دیجیتال مارکتینگ و تولید محتوا به این الگوریتمها بدبین است و به اصلی در مارکتینگ به نام «شاهد مثال» اشاره دارد. به این معنا که «سایتهای شرطبندی، شاهد مثالهای فراوانی میگذارند، مثلا در صفحههای اصلی آنها، فردی شرکت میکند و هیچ سودی نمیبرد و درصد برندهشدنش صفر است اما نفر دیگری را معرفی کرده و بهگونهای او را ارزشگذاری میکنند که باز هم طرف مقابل فکر میکند، شاید شانس دیگری داشته باشد و بارها این اتفاق میافتد. در سیستمهای الگوریتم معمولا پلهای عمل میشود و شاید در سه چهار بار اول برنده از بازی بیرون بیایند و برای بار پنجم هم یک شانس کوچک را امتحان کنند و این برد مختصر، انگیزهای باشد برای آنکه بارها شرکت کنند.»
پرس و جوهای ما حکایتگر آن است که تمام این سایتها قوانینشان را طوری تدوین کردهاند تا در هر حال فرد، متضرر شده و به سود نرسد. به این ترتیب، یا کارتهای بانکی آنان هک خواهد شد و یا شارژ اولیه از بین میرود و مسائل دیگری رخ میدهد که از حوصله این بحث خارج است. سود اصلی سایتهای شرطبندی در دریافت وجه نیست بلکه در سود ناشی از رسوب است. حتی اگر این سایتها بخواهند بهصورت حقیقی، سود پرداخت کرده و بدون استفاده از ربات، صادقانه کار کنند، بازهم منفعت ناشی از رسوب، به آنها صرفه بسیاری میرساند چون حجم پولی را که انباشت میکنند و نفعی که از این طریق کسب میکنند، شاید از کمیسیونهای آن وجوه بیشتر باشد اما غالبا سایتهای شرطبندی وجه اولیه را دریافت کرده و این وجوه میتواند یکی از اصلیترین حاشیه سودها باشد.
آمارها به کارشناسان دیجیتال مارکتینگ نشان داده کسانی که در سیستمهای شرطبندی شرکت میکنند، بیش از ۶۳ درصد دورقمی ثبت داشتهاند، یعنی بیش از ۱۰ تا ۲۰ بار در مسابقات شرکت کردهاند و این آمار بسیار بالاست. بنابراین به نظر میرسد آن ارزشگذاری اولیه که اینفلوئنسرها روی سایتهای شرطبندی انجام میدهند، آنقدر دندانگیر است که افراد اگر ۵ تا ۱۰ بار هم برنده نشوند، باز هم امیدوارند که شاید دفعه دهم یا بیستم، پیروز مسابقه باشند و رونق سایتهای شرطبندی بر همین موضوع دلالت دارد.
رفتار سلبریتیها و آنچه مبلغ آنند، از دیگر مواردی است که به رونق این سایتها منجر شده و شایان عرفانیان بر آن تأکید دارد. او میگوید: «کوچ برخی خوانندگان تازهکار به ترکیه و حواشی برای جذب فالوور، بهیکباره پای مخاطبان بسیاری را به صفحات شخصی آنها باز میکند و آنجاست که عضویت در سایتهای شرطبندی را اشاعه میدهند و در چهاردیواری ولنگاری، برای معتبرترین کازینوی آنلاین، تبلیغ میکنند و طعمههای آنان نیز در قبال دریافت پول، به تبلیغ فلان بازی در اینستاگرام روی میآورند.»
حسام هم تازهترین دوزوکلک سایتهای قمار آنلاین برای تورکردن مشتریهای بیشتر را دستگذاشتن روی چهرههای مورد اقبال مردم عنوان میکند، همانها که مثل مهره شطرنج از سوی گردانندگان اصلی در صفحه بازی حرکت میکنند. البته خیلی از این چهرههای شاخص، خود مدیر سایتهای شرطبندی هستند.
۴۰ درصد سایتهای قمار آنلاین متعلق به شاخهای اینستاگرامی
شایان عرفانیان، آماری ارائه میدهد که همین موضوع را تأیید میکند، اینکه ۴۰ درصد سایتهای قمار آنلاین از آن کسانی است که تحت عنوان شاخهای اینستاگرامی و سلبریتی در فضای مجازی فعالیت میکنند. آنها در قامت تبلیغاتچی به این عرصه وارد نشدهاند چون منافع سایتهای قمار بسیار است و اینفلوئنسری که در صفحه اینستاگرامش تعداد بسیاری طرفدار دارد، هیچگاه برای یک سایت شرطبندی تبلیغی نمیگذارد تا در قبال آن، رقمی ناچیز دریافت کند و در کنارش دردسرهای قانونی فراوانی برای خود بتراشد. این مسئله بسیار رایج است و تمامی اینفلوئنسرها وقتی شمار مخاطبانشان به حد مشخصی میرسد، یکی از راههای درآمدزاییشان، راهاندازی سایتهای شرطبندی است و اغلب آنها از ایران مهاجرت میکنند اما برخی در داخل کشور به همین شیوه کسب درآمد کرده و اصطلاحا زندگی لاکچری دارند.
اما آنان که فریب شاخهای اینستاگرامی را میخورند، هیچگاه به یک زندگی معمولی هم نزدیک نمیشوند، چه رسد به سبک لاکچری. حسام که مالباخته است، میداند وقتی شرطبندی از مبلغی فراتر برود، برگههایی که به فرد داده یا تاسهایی که برای او ریخته میشود، با هدف شکست او طراحی شدهاند.
از او میپرسم آیا میان دوستانش کسی را میشناسد که از راه شرطبندی زندگی خوبی به هم زده باشد؟ میگوید: «کسی را ندیدم که از این راه، بخت و اقبالی نصیبش شود چون هیچوقت قرار نیست صاحب سایت ضرر کند و او از باخت قماربازها پول درمیآورد. هر کس در این راه قدم گذاشته، روز خوش ندیده، چون مدام میبازد و هی میخواهد باختش را جبران کند اما نمیتواند.»
برای حسام این باخت گران تمام شده چون ذهنش را درگیر کرده است و مغلوبشدن روی مخش بوده. اول ۵۰۰ هزار تومان باخته و کلی اذیت شده و آنقدر بازی کرده تا دوباره آن پول را به چنگ بیاورد و چندین بار پنج شش میلیون تومان باخته است. میگوید اگر نامزدش نبود در قمارخانهها سر زندگیاش معامله میکرد. او به لحاظ درآمدی در سطح پایینی قرار دارد. نهتنها او که خیلی از شیفتگان قمار، ساکن طبقات فرودست جامعهاند.
شایان عرفانیان نیز این موضوع را بازگو میکند که «در سایتهای شرطبندی اغلب دهکهای پایین جامعه و افراد ۱۹ تا ۲۷ ساله حضور دارند چون تمایل دارند بهیکباره ده پله را باهم طی کرده و به ثروت برسند، این خیال خام در آنان نهادینه شده که میتوانند اقبالشان را در این سایتها بیابند، به همین دلیل برای رسیدن به آرزوهای دور و دراز، از این و آن پول قرض میکنند و حتی اشیای ارزشمند و لوازم منزل و فرش زیر پای خود را میفروشند اما کمتر افراد هوشمند و ثروتمندی را میبینیم که بخواهند حتی برای سرگرمی هم به این سیستمها وارد شوند.»
دستگیری پدرخوانده در دستور کار پلیس فتا
از بد ماجرا، هیچگونه نظارتی بر کارکرد اینگونه سایتها و کاربرانش صورت نمیپذیرد و همانند قارچ سمی در حال تکثیرند. به گفته آنان که تمام زاروزندگیشان را در قمار باختهاند، کلونی شاخهای مجازی از حمایت مالی - تبلیغاتی فردی ملقب به «مونتیگو» بهرهمندند. سردار وحید مجید، رئیس پلیس فتای نیروی انتظامی که گفتوگویی با روزنامه جام جم انجام داده، از اقدامات لازم قضائی - پلیسی برای بازگرداندن سرکرده و پدرخوانده سایتهای شرطبندی خبر داده و گفته «در هشتماهه نخست امسال هم ۳۵۰۰ سایت شرطبندی و ۲۸۰ اکانت تبلیغ را شناسایی کردیم. باید توجه داشت که اکانتهای تبلیغ سهم بسزایی در وقوع این جرم دارند.»
جواد جاویدنیا، معاون سابق پیگیری امور ویژه و فضای مجازی دادگستری استان تهران بر بعد نظارتی تأکید دارد و آن را دشوار توصیف میکند «چون این سایتها بلدند چگونه مخاطبان را با خود همراه کنند، به این طریق که تا مدتی فرد را برنده و جایزهاش را پرداخت میکنند و حتی جوایزی با مبالغ بالا و وسوسهبرانگیز میپردازند. مثلا به یکباره ۱۰ میلیون فرد را به ۵۰ میلیون میرسانند تا برای کلاهبرداری دام پهن کنند و اینگونه است که آدمها، فریبخورده و اغوا میشوند. اما پایینآمدن ارزش پول ملی هم سبب شده تا ۱۰ هزار تومان و ۲۰۰ هزار تومان، پول خرد محسوب شده و فرد برای پیروزی در این قمار، هزینه کند و آنکس که در رفاه است و ثروتمند، ککش نمیگزد اما آنکه در نداری و فلاکت است، تمام زندگیاش را قمار میکند. در این زمینه قرار بود، همان اقدامی انجام شود که در بحث بازاریابی شبکهای مطرح بود. در این بازاریابی به یکسری شبکهها مجوز دادند تا در بستری قانونی و مجاز فعالیت کرده و کسی ضرر و زیانی متحمل نشود. در زمینه شرطبندی هم بنا بود با رعایت موازین شرعی و قانونی، محیطی ایجاد شود که به سرانجام نرسید. ما باید به دنبال راهحلهای ریشهای باشیم تا افراد در مجموعهای شرعی و قانونی فعالیت کنند و شاهد انتقال ارز از کشور نباشیم و این پولهای کثیف زیرساختهای اخلاقی و فرهنگی را ویران نکند.»
نسبتهای برد و باخت تنظیم شده و خوشبینانه ۲ تا ۳ درصد احتمال برد است
حدود ۵ سال است این نوع سایتها در کشور ترکیه و ارمنستان با شعارهای پرآبوتاب، افراد را بهسوی شرطبندی هدایت میکنند و گردانندگانش بهجای کلمه قمار، کلیدواژه «پیشبینی» و «جایزه» را به کار میبرند اما این واژگان گول زنندهاند. حداقل برای امثال «مهدیس» که مدتی پشتیبان و امور مالی این سایتها بودهاند، دست گردانندگان قمار آنلاین حسابی رو شده. او به ما میگوید: «بعضیها مبالغی را از ۱۰ تا ۵۰ میلیون و حتی بیشتر برنده میشوند اما دیگر نمیتوانند وارد سایت شوند. ثبت شرط و برداشت هم مقدور نیست و به اصل پولشان هم نمیرسند و این مسئله بسیار رخ میدهد. شاید افراد آگاه نباشند که نسبتهای برد و باخت هم تنظیم شده و خوشبینانه ۲ تا ۳ درصد احتمال برد است که آن هم به علت قوانین از پیش تعیینشده سایت و برداشت سلیقهای، پولی نصیب فرد نمیشود و خیلی راحت میگویند فلان بند قانونی را رعایت نکردهای.»
کلاهبرداری سایتهای قمار، در همین چند مورد خلاصه نمیشود. مدتی قبل که رمزهای بانکی ثابت بود، مدیران این سایتها وجوه را به حساب قربانی واریز میکردند و از این طریق، عملیات جابهجایی و روال پولشویی را پی میگرفتند و قربانی، درگیر دادگاه و پاسگاه میشد اما اکنون به دلیل رمز پویا، این مسیر سخت شده و وقتی شاخهای مجازی به مشکل مالی برمیخورند، لایو میگذارند و مخاطبان را به میز قمار دعوت میکنند. ما شنیدهایم درآمد سایتهای قمار، میلیاردی است و رشوههای مختلفی که به این و آن داده میشود، توان مقابله را از سیستمهای قضائی و پلیسی ستانده.
«مهدیس» هم به این رشوهدادنها اشاره کرده و توضیحات دیگری هم ارائه میدهد که بیشتر مربوط به قمار بر سر انتخابات آمریکا و پیشبینی زمان پایان کرونا و کُندی سیستم فیلترینگ است. از قرار معلوم، سایتهای شرط بندی باید طی نیمساعت فیلتر شوند اما فرآیند فیلترینگ، یک هفته طول میکشد و در این مدت بسیاری فریب خورده و در این سایتها ثبت نام میکنند و پولهای زبانبسته، از دست میرود اما نه فقط از جیب مالباختگان بلکه از چرخه مالی کشور خارج میشود.
مهدیس در مورد اقدامات و نحوه فعالیت پشتیبانهای سایت هم نکات تأملبرانگیزی را مطرح میکند: «آنها مأموریت دارند شماره کارت را در اختیار کسانی قرار دهند که تمایل دارند به این وادی قدم بگذارند و افراد هم مشخصات خود را از ایمیل و شماره همراه وارد کرده و در سایت ثبت میکنند و مبلغی را بهعنوان «شارژ» میپردازند که ناچیز است، معمولا ۱۰ تا ۲۰ هزار تومان. برای پرداخت آن، کاربر باید تمامی اطلاعاتش را از شماره کارت تا رمز دوم و رمز اینترنتی درج کند. کسانی هم که حساب خود را به گردانندگان قمار آنلاین اجاره میدهند، باید با هویت واقعی به سایت وارد شوند. درگاههای بانکی سایتهای شرطبندی یا تقلبی و ساختگیاند و یا اجارهای و به دارندگان حسابها، درصدی ناچیز از تراکنشها را پرداخت میکنند. این حسابها و شماره کارتها هرچند روز یکبار تغییر میکنند تا از سوی پلیس فتا قابل رهگیری نباشد.»
شایان عرفانیان هم به این مسئله تصریح دارد؛ اینکه «گردانندگان سایتها، هویت و حساب بانکی برخی افراد را اجاره میکنند و بهسرعت هم این حسابها را تغییر میدهند اما عددی را برای اجاره کارت معامله نمیکنند، بلکه کارتبانکی را دریافت کرده و در ازای فروشی که ایجاد میشود، حق کمیسیون ۳۰ تا ۳۵ درصدی میپردازند اما کسی که کارتش را اجاره میدهد، در نهایت میتواند راهی باشد برای پیداکردن صاحب سایت چون هویتی زنجیرهای در پشت پرده سایتهای شرطبندی نهفته است و بهسادگی میتوان این زنجیره را پیدا کرد.»
ارقام گردش مالی سایتهای قمار آنلاین، بهاندازه بودجه یک کشور
درست است که میگویند در جایی که ثروتی انباشته شده، یکسری رموز هم نهفته است و به این خاطر، اقدامی از سوی مقامات ذیصلاح صورت نمیپذیرد. اما راهحلهای بسیار سادهای برای مسدودسازی چریکی سیستمهای شرطبندی وجود دارد و این کار چندان پیچیده نیست. عرفانیان عنوان میکند: «چنین عملی، مستلزم آن است که در رسانهها بازتاب پیدا کند و تنها در این صورت است که آن برخورد جدی علیه سایتهای قمار آنلاین اتفاق میافتد.» البته باز هم اما و اگرهایی در کار است، گرچه مردم تا حدودی آگاهی دارند که چنانچه به این سیستم وارد شوند، پولشان به یغما میرود اما در نهایت اقبال عمومی هم وجود دارد. به واسطه اینکه اینفلوئنسرها بهراحتی اطلاعرسانی کرده و پولهای هنگفتی هم به جیب میزنند.
از طرفی عرفانیان تأکید میکند: «ما هنوز بهدرستی نمیدانیم در پشت پرده، چه سیاستی پنهان است چون اینگونه القا میشود که برخورد با این سایتها دشوار است. در حالیکه اگر در یک سایت، کالایی عادی به فروش برسد و تخلفی کوچک اتفاق بیفتد، با تغییر هر روزه درگاه بانک، باز هم قابل ردیابی است. اما برخی بهمنظور توجیه این دشواری، ادعا میکنند که گردانندگان این سایتها، هویت و حساب بانکی برخی افراد را اجاره میکنند و بهسرعت شماره کارت جدیدی برای واریز وجوه کاربران جایگزین میکنند تا پلیس فتا نتواند آنها را شناسایی کرده و حسابشان را مسدود کند اما باز هم بهراحتی قابلردیابی و رصد هستند. تکنولوژیهای سایبری و راههای ردگیری بسیار قوی است و کشور ما در حوزه سایبری قدرتمند بوده و اگر تصمیم و عزم جدیای در کار باشد، شاید ردیابی و برچیدن بساط سایتهای قمار آنلاین، ۴۸ ساعت هم زمان نبرد. دریافتکنندگان وجه در ایراناند، نه خارج از کشور و دسترسی به آنها اصلا موضوع مبهمی نیست. بهطورکلی ردپای آنها مشخص بوده و عدم برخورد، غیرقابلتوجیه است.» این اظهارات یک «اما»ی بزرگ دارد؛ به این علت که در تولید ثروت، همیشه قدرتهای پشت پردهای هستند که از آن منفعت میبرند. عرفانیان نمیخواهد این مسئله را به سیاست ربط بدهد: «اما قدرتهای مالی تواناییهای بسیاری دارند و میتوانند مانع مقابله با سایتهای قمار آنلاین شوند و اگر ارقام گردش مالی سایتهای شرطبندی را نگاه کنیم، متعجب خواهیم شد. شاید بهاندازه بودجه یک کشور باشد و این در مخیله ما نمیگنجد. چنین ثروتهای هنگفتی، عملیات مقابله را پیچیده میکند اما رسانهاین قدرت را دارد که اجتماع را با خود همراه کرده تا موضوع رویارویی و مواجهه با سایتهای شرطبندی مورد مطالبه قرار بگیرد و از گردونه حذف شوند.»
جواد جاویدنیا هم به این نقش رسانهای باور دارد. وقتی گروه و کانالی میلیونی تشکیل شده و فعالیتش در حوزه تبلیغ قمار است و در قالب این تبلیغات، زندگی رؤیایی را به تصویر میکشد، متقابلا رسانههای رسمی میتوانند اثرگذار باشند اما معاون سابق پیگیری امور ویژه و فضای مجازی دادگستری استان تهران اذعان میکند: «هیچگونه اقدامی بهمنظور معرفی پشتصحنههای این سایتها و گروهها انجام نمیشود تا مخاطب بداند آن ۵ تا ۱۰ هزار تومانی که بهعنوان شارژ اولیه در سایتهای قماربازی هزینه میکند، چطور میتواند این بازار را شکل بدهد.»
روزانه در اینستاگرام ۱۲.۵ میلیون محتوای مجرمانه بارگذاری میشود
موضوع دیگر هم آن است که گردانندگان سایتهای قمار، عمدتا در خارج کشور به سر میبرند و امکان برخورد یا اعمال حاکمیت نسبت به اشخاص وجود ندارد و در سایر کشورهای دنیا هم مسئولیت با مدیر پلتفرم است، همانند شرکتی که داخل کشوری فعال میشود و موظف است ضمن تأسیس شعبه نمایندگی، قوانین و حقوق کاربران آن کشور را رعایت بکند و تضمین بدهد که اگر خسارتی حاصل از عملکرد شرکت، به مردم آن جامعه وارد شد، جبران کند. جاویدنیا با ابراز تأسف میگوید: «ما این مسائل را نداریم. نه بحث احراز هویت و نه اعمال حاکمیت. از همه مهمتر آنکه عوامل پشت پرده این سایتها، خارج از کشور هستند و چون نظارتی نیست، افراد میتوانند با اکانت ها و آیدیهای ناشناس وارد شوند و حتی احتمال دارد برخی از اینها داخل کشور باشند اما اینستاگرام فقط خودش را مکلف به همکاری با کشورهای توسعهیافته میداند و الزامات قانونی آنها را میپذیرد و ما از این طریق، هیچگونه پشتیبانیای نداریم. در مورد بحث مهندسی اجتماعی و راهکارهای فنی که با ابزارهای پلیسی امکان اجراییشدن دارد هم باید این مثال را ذکر کرد که همانند شکستن سد است و نمیتوان با بیل جلوی سرریز آن را گرفت.»
مگر پلیس فتا و قوه قضائیه امکان شناسایی چند تن از سرشاخههای سایت شرطبندی را دارند؟ گرچه پروندههای مهمی چه در سطح بینالمللی و چه داخلی در دست پیگیری است اما این سایتها مثل علف هرز میرویند و از اصل و منشأ نتوانستهایم فضای مجازی را ساماندهی کنیم. در این بین اظهارنظرهای مختلفی هم مطرح میشود و برخی میگویند وزارت ارتباطات آدرس ۵ هزار متخلف اینستاگرامی را به پلیس ارائه کرده اما از این تعداد در نهایت امر، ۵۰ نفر قابلشناساییاند. بنابراین مادامیکه اینستاگرام همراهی لازم را نداشته باشد، «آیدیهای» فیک و سیمکارتهای بینامونشان بهراحتی در اختیار افراد قرار میگیرند، در این میان بستر لازم برای تخلف مجرمین فراهم است و هیچگونه همکاریای از ناحیه مدیران تلگرام و اینستاگرام و واتساپ برای شناسایی بسترهای جرمخیز انجام نمیشود.
با اینوجود، از سخنان معاون سابق دادگستری استان تهران اینطور برمیآید که پلیس فتا و دستگاه قضا، برخوردهای لازم را داشتهاند اما این سیل ویرانگر را نمیتوان بهراحتی مهار کرد. روزانه در اینستاگرام ۱۲.۵ میلیون محتوای مجرمانه بارگذاری میشود. کشورهای دیگر اینها را پای تعهد آورده و با تعیین ضمانت اجرایی، مالیات اخذ کرده و جریمه میکنند، آنهم برای مدیر پلتفرمی که میتواند با یک کلیک ساده، صفحات خلاف قانون را مسدود کند.
قوانین، بازدارنده نیست
در اظهارات جاویدنیا این نکته هم مشهود است که افزایش استفاده از فیلترشکن مایه دردسر بوده و عملا قوانین و مقررات کشور در بحث مقابله با این مسئله اجرایی نمیشود و گوگل پلی، منتشرکننده فیلترشکن و ارائهدهنده نرمافزارهایی است که از طریق آنها قماربازی صورت میپذیرد: «ما میتوانیم اقدامات مؤثری انجام بدهیم اما آن بخش اجراکننده، تن به این کار نمیدهد و عملا با ویپیان مبارزه نکرده و نسخه قانونی آن را ارائه نمیکند.»
«بحث دیگر هم مربوط به بستر قانونی این جریان است. قوانین ما نسبت به این فضا بازدارنده نیست. فردی یا افرادی به دلیل فعالیت در باند قمار دستگیر شدهاند اما طبق قانون، حداکثر وثیقهای که قاضی میتوانسته برای این اشخاص صادر بکند، یک میلیارد تومان بوده و به فرض مثال، کشتی و الماس را وثیقه میگذارند که این موضوع تأیید میکند میزان مجازاتهای ما در برخورد با جرائم، بازدارنده نیست.»
معاون سابق دادگستری تهران بر این عدم بازدارندگی تأکید داشته و میگوید: «در بعضی کشورها بحث قمار جرم نبوده و با ایرانیهایی که مهاجرت کرده و سایت شرطبندی راهاندازی میکنند، برخوردی صورت نمیگیرد و اینها آزادانه از بازیگر و خواننده را با خود همراه کردهاند و حمایتی پنهان هم از ناحیه دستگاههای امنیتی کشورهای متخاصم علیه ما انجام میشود، به همین علت نمیخواهند با ایرانیهایی که از طریق سایتهای قماربازی درآمد کسب میکنند، مقابلهای داشته باشند. اما اگر خود ما در داخل کشور، بر فضای مجازی و سیستم بانکداری الکترونیکمان نظارت کنیم، میتوانیم مانع حصول درآمدهای کثیف شویم.»
گرچه طبق گفتههای جاویدنیا «اقدامات خوبی در حوزه درگاههای بانکی صورت گرفته و تلاش شده درگاههای رسمی در اختیار سایتهای شرطبندی قرار نگیرد» اما «در حال حاضر جریان به سمتی رفته که افراد، اطلاعات کارتهای بانکی و یا اطلاعات فعالسازی نرمافزارهای مالی خود را در اختیار مدیران سایتهای قمار قرار میدهند و فرد با استفاده از کارت اشخاصی که قماربازی میکنند یا کارتهایی که بهصورت اجارهای در اختیار اینها قرار گرفته، مبادلات مالی را انجام میدهد. حتی برخی، آن هنگام که رمز دوم ثابت مطرح بود، فریب خورده و این رمز را در اختیار مدیران سایت قرار میدادند و آنها هم برای مبادلات مالی از این حسابها استفاده میکردند. در مواردی وجوه این افراد را از کارتهایشان سرقت میکردند و این عملا بستر را تضعیف میکند. باید به مرحلهای رسید که یک رهگیری هوشمند بهصورت مالی از سوی مراکز مبارزه با پولشویی ایجاد شود اما به دلایل متعدد و باوجود دسترسیهای مختلفی که وجود دارد، نرمافزارهای لازم هنوز در بستر بانک مرکزی و بانکهای عامل طراحی نشده تا بتوانند تراکنشهای مشکوک را بهصورت خودکار تشخیص بدهند. شیوه آنها به این صورت است که پولها یکجا جمع شده و بهتدریج به حسابهای مبدأ منتقل میشود و از آن حسابها، در قالب خریدهای بیت کوین و خریدهای غیر رهگیری دیگر از کشور خارج میشود. یا ممکن است از طریق صرافیهایی بهصورت غیرقانونی این کار صورت بپذیرد، نکته دیگر که بسیار مهم بوده، این است که مشخص شود فرد دارنده حساب بانکی، شغلش چیست و درآمد معمولش باید چقدر باشد و اگر این درآمد از میزان مشخصی بالاتر رفت، حساب باید بهطور خودکار مسدود شود، وقتی چنین بسترهایی وجود ندارد، یعنی عملا نه از حیث مالی و نه از حیث فضای مجازی هیچگونه حاکمیتی اعمال نمیشود و باعث تشدید هرجومرج خواهد شد.»
رشد سایتهای شرطبندی در یک ماه، بیش از نیم سال بوده است
مثل این است که شهری، نه کلانتری دارد و نه مرزبانی و افراد هم چهرههایشان را با روبند پوشاندهاند و زیر لباسشان هم مشخص نیست که چه سلاحی را پنهان کردهاند و چه مالی را غیرقانونی جابهجا میکنند. به این طریق، «هیچ بحران و رویدادی تاکنون نتوانسته در مسیر مالاندوزی و کلاهبرداری آنان سنگاندازی کند و اتفاقا ماه گذشته سایتهای شرطبندی چنان رشدی داشتهاند که قابل باور نیست و این رشد بیش از نیم سال بوده و کرونا بر جریان قمار، تأثیر مثبت گذاشته است.»
ما این را از زبان شایان عرفانیان میشنویم و موضوع دیگری که او بیان میکند این است که «طبق آخرین آمارها، مجموعه بازدید از فضای مجازی در ماه، ۲۳ میلیارد است که فقط مختص کشور ماست و هر نفر احتمال دارد هزاران ساعت بازدید داشته باشد و میانگین حضور هر نفر در فضای مجازی، ۶ ساعت است. مگر اینفلوئنسرهای اصلی با مخاطبان گسترده، چند درصد تبلیغاتشان در مورد سایتهای شرطبندی است؟ اگر یک کاربر عادی از صفحه آنها بازدید کند، از ۲۰ تبلیغ، حداقل دو تبلیغ را در خصوص شرطبندی مشاهده میکند.»