العرب، نزدیک به عربستان سعودی نوشت: برخی رهبران عرب به نشانه هایی که جو بایدن، نامزد دموکرات را در صدر انتخابات آمریکا قرار میدهد، با خوش بینی نگاه میکنند و امیدوارند که رئیس جمهور فعلی آمریکا، برای دوره بعد، انتخاب نشود.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: در این میان، رئیس جمهور فلسطین، محمود عباس، در صورت پیروزی بایدن نفس راحتی میکشد، چرا که با روی کار آمدن بایدن، دولت فلسطین از یک حاشیه و فضای مناسب برای از سر گیری مذاکرات و خارج شدن از انزوای فعلی، برخوردار میشود. با اینکه عباس اعتراضی به مذاکره با اسرائیل ندارد، اما وی میخواهد بعنوان طرفی صاحب دیدگاه و عقیده وارد این گفتگو شود، آنچه که ترامپ از وی سلب کرده است.
شکست ترامپ در رسیدن به دوره دوم ریاست جمهوری، به رئیس جمهور فلسطین فرصتی برای حفظ آبرو و خروج از مشکلات اقتصادی میدهد، که پیش از این با عدم ورود به مذاکرات، برای خود و ملتش ایجاد کرده بود.
اطرافیان عباس میگویند که وی نگران است ایالات متحده و اسرائیل و برخی دولتهای عربی به دنبال کنار زدنش از ریاست دولت فلسطین و یافتن جایگزینی باشند، که احتمالا میتواند محمد دحلان، رهبر جریان اصلاح طلب در جنبش فتح باشد.
نزدیکان عباس روی این مهم حساب کرده اند که بایدن در راستای بازگرداندن دو طرف فلسطینی و اسرائیلی به میز مذاکره تلاش میکند، همانطور که پیش بینی میکنند دولت آینده آمریکا، راه حل دو دولت را تایید کند.
محمد مشارقه، نویسنده فلسطینی بر این عقیده است که عباس، بایدن را ترجیح میدهد، چرا که معتقد است در این صورت زمان بیشتری میخرد و مجبور به درگیری داخلی با جنبش فتح و ارائه امتیاز به دشمنان سیاسی خود نمیشود.
در ادامه، رئیس جمهور سوریه نیز از خروج ترامپ از قدرت خوشحال میشود، چرا که سیاست ترامپ در قبال نظام اسد، گسترش تحریمها و افزایش فشارهای اقتصادی بر سوریه بوده است.
دمشق معتقد است که اگر موضع گیری افراطی ترامپ نبود، اسرائیل نمیتوانست سوریه را به هدف دائمی برای حملات موشکی خود تبدیل کند. نظام سوریه همچنین به یاد دارد که دولت دموکرات اوباما بود که پیش از ورود روسیه یا ایران، باعث بقای این نظام شد، به این دلیل که آموزش معارضان سوری و ارائه تسلیحات به آنها را متوقف نمود.
اسد از رابطه محکمی که اوباما را به ایران مرتبط میکرد، استفاده زیادی برد، این در حالی است که عقب نشینی آمریکا از پرونده سوریه، این فرصت را به ایران داد تا نفوذ خود برای نجات نظام اسد را آغاز کند.
تمام مزایایی که اوباما برای ایران فراهم کرده بود، چه در مورد سوریه و چه در خصوص توافق هسته ای، به دست ترامپ از میان رفت، چرا که وی اولویت خود را مهار نفوذ ایران قرار داد. همانطور که ترامپ بر تحریمهای آمریکا علیه ایران و شبه نظامیان آن در لبنان و عراق، افزود، به این ترتیب، شکست رئیس جمهور فعلی آمریکا، به منزله یک پیروزی بزرگ برای ایران محسوب میشود.
همین مساله در مورد قطر صدق میکند، که در زمان اوباما خود را یک وکیل منطقهای برای استراتژی استفاده از اسلام گرایان در حکومتی که اوباما و وزیر خارجه اش کلینتون عهده دار آن بودند، میدانست. اما ترامپ آمد و تمام معادلات را بر هم زد.
در شرایط فعلی، دوحه امیدوار است که بایدن دروازهای باشد برای شکستن تحریمهای سه ساله علیه قطر. اما این کشور عربی باید بداند که اوضاع تغییر کرده است و دولتهای تحریم کننده اش، از اوراق جدیدی برخوردار هستند که رئیس جمهور آینده آمریکا-هر که باشد-نمی تواند محاسباتشان را تغییر دهد، از جمله سیاستهای جدید دولتهای تحریم کننده قطر، تنوع بخشیدن به شرکا و پایان دادن به انحصار خرید سلاح از آمریکایی هاست.
همانطور که مسیر جدید صلح در منطقه، پس از امضای توافقهای صلح با اسرائیل-که توسط امارات، بحرین و سودان در حال طی شدن است- دولتهای تحریم کننده قطر را حتی با مقیاسهای داخلی آمریکا، در موضع قدرت قرار میدهد و این واقعیتی است که باعث میشود فشار وارد کردن بایدن به نفع قطر یا ترکیه و گروههای اسلامی، دشوار باشد.
به صراحت میگوییم تا بایدن بداند در حالی که هم پیمانان میتوانند بدون سوراخ کردن قایق، با یکدیگر اختلاف داشته باشند و براساس منافع مشترک به راه حلهای سیاسی دست یابند، اما در صورت برداشته شدن فشارها از ایران، شاید برای عربستان و باقی دولتهای خلیج فارس بهتر باشد تا به اغوش ایران روند.