هاوارد لافرانکی درکریستین ساینس مانیتور نوشت: به نظر میرسد ایران امسال و از زمان انقلاب 1979 به این سو پررنگترین حضور را در بحثهای انتخاباتی آمریکا دارد. در واقع، به جز موضوعات مهم داخلی، از جمله مدیریت بیماری همه گیر کرونا، هیچ موضوع سیاست خارجی تاکنون توجه زیادی به خود جلب نکرده است. با این حال این بدان معنا نیست که ایران به طور کلی در مباحث انتخاباتی آمریکا غایب است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه مطلب آمده است: چندین شاخص حاکی از آن است که ایران میتواند به زودی به اصلیترین موضوع در سیاست خارجی آمریکا بازگردد. این موارد شامل منقضی شدن تحریم تسلیحاتی بین المللی علیه ایران، پیشرفتهای اخیر در برنامه هسته ای ایران با وجود سیاست فشار حداکثری رئیس جمهور دونالد ترامپ و چشم انداز بازگشت آمریکا به توافق هستهای چند جانبه 2015 در صورت به قدرت رسیدن بایدن میشود.
الکس واتانکا، مدیر برنامه ایران در انستیتوی خاورمیانه (MEI) در واشنگتن میگوید که دلایل مختلفی وجود دارد که فکر میکنیم ایران دوباره پس از پایان انتخابات به اولویت اصلی سیاست خارجی آمریکا تبدیل می شود.
به باور بسیاری تغییر بزرگ در پنج سال گذشته این بوده که ایران آنقدر ضعیف شده که برای چینیها و روسها به یک لقمه راحت جهت تضعیف منافع آمریکا تبدیل شده است.
آقای واتانکا می گوید: مسئله هستهای گرچه مهم است، اما دیگر بزرگترین نگرانی آمریکا نخواهد بود. مهم نیست که چه کسی در ماه نوامبر پیروز شود، مذاکرات دیگر محدود به تعداد سانتریفیوژهای ایران نخواهد بود و باید مباحث بسیار گستردهتری از جمله فعالیتهای منطقهای ایران را در بربگیرد.
روز یکشنبه، تحریم تسلیحاتی سازمان ملل متحد علیه ایران به پایان رسید، تحریمی که دولت ترامپ میگفت برای محدود کردن اقدامات ایران در منطقه بسیار مهم است. وزیر امور خارجه مایک پمپئو موضع آمریکا در مورد تحریم را تکرار و هشدار داد که واشنگتن هر کشوری که به ایران اسلحه بفروشد را تحریم میکند.
موضع آمریکا زمینه را برای رویارویی مخرب این کشور و برخی از نزدیكترین متحدانش در اروپا انگلستان، فرانسه و آلمان فراهم میآورد. آنها اصرار دارند كه خروج آمريكا از توافق باعث شده تا هرگونه اظهار نظر آمريكا در مورد مفاد آن بی اعتبار باشد.
همچنین نوید بازگشت ایران به دستور کار بین المللی گواه پیشرفت در برنامه هستهای این کشور است. گزارشهای اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان می دهد که زمان مورد نیاز ایران برای ساخت سلاح هستهای فقط سه یا چهار ماه است.
این مدت زمان در مقایسه با مدت یک ساله برآوردی از سوی کارشناسان هنگام خروج پرزیدنت ترامپ از در زمان خروج آمریکا از برجام در سال 2018 به شدت کاهش یافته است.
جیک سالیوان، مشاور سابق امنیت ملی آقای بایدن در زمان معاونت وی، در ماه اوت گفت که رئیس جمهور بایدن از همان فرمول استفاده شده توسط دولت اوباما که وی آن را دیپلماسی اهرمی تحت فشار توصیف کرد، پیروی خواهد کرد.
هدف بایدن، توافق جدیدی با ایران خواهد بود که نه تنها چالش هستهای بلکه برخی از چالشهای دیگر از جمله توسعه موشکی ایران و پشتیبانی از نیروهای نیابتی منطقهای را نیز حل کند. برخی از کارشناسان امنیت ملی جمهوریخواه میگویند که استفاده از اهرم فشار سیاست های آقای ترامپ در مورد تعدادی از موضوعات اصلی سیاست خارجی، از جمله ایران، عاقلانه است.
ریچارد فونتین، مشاور سابق سیاست خارجی سناتور فقید، جان مک کین، در شماره ماه اکتبر فارین پالیسی نوشت: از طریق مراجعه مکرر به تحریم ها و تهدیدها برای پایان دادن به تضمین های امنیتی، ترامپ اهرم قابل توجهی برای دشمنان و متحدانش از جمله ایران ایجاد کرده است.
با این وجود، بسیاری از منتقدان سرسخت برجام نگران این هستند که آقای بایدن به دنبال پیوستن سریع به توافق هستهای، موفقیت نسبی دولت ترامپ در قبال ایران را از بین ببرد.
رابرت جوزف که نماینده ویژه منع گسترش سلاحهای هستهای در زمان رئیس جمهور جورج دبلیو بوش بود، می گوید: ما نباید رژیم ایران را نجات دهیم و یا به سیاست مماشات با تهران برگردیم.
اما برخی دیگر میگویند ایرانیها میفهمند که شرایط اقتصادی و سیاسی وخیم رژیم به این معنی است که آنها مجبورند با هر کسی که در در سال 2021 در کاخ سفید است مصالحه کنند.
آقای واتانکا میگوید: ایرانیها میدانند که باید در جبهه منطقهای و یا حتی در مورد کارهای بدی... خود انجام میدهند، امتیازاتی بدهند و این یک فرصت است.