العرب، رسانه نزدیک به عربستان سعودی در مطلبی به قلم علی الصراف نوشت: احتمالا رئیس جمهور آینده آمریکا، جو بایدن، مواضع عداوت آمیزی را در قبال عربستان در پیش میگیرد، در این شرایط گزینههای ریاض برای مقابله چیست؟
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: دو نوع فشار احتمالی وجود خواهد داشت، اولی میتواند مربوط به انتقادات حقوق بشر و ماجرای ترور خاشقچی و جنگ یمن باشد، که البته مانعی برای باقی ماندن ائتلاف بین ایالات متحده و عربستان نمیشود و احتمالا از این کشور خواسته میشود تا امتیازهایی ارائه داده و حسن نیت خود را نشان دهد، از جمله در زمینه همکاری برای مبارزه با تروریسم.
نمیتوان این مساله را نادیده گرفت که مبادلات تجاری بین عربستان و امارات، که یک قدرت اقتصادی و سیاسی واحد هستند، با ایالات متحده، بیش از ۶۵ میلیارد دلار در سال است. همین مساله میتواند مانند زره محکمی از روابط استراتژیک بین دو کشور حفاظت کند، چرا که عربستان میتواند سرمایههای خود را از ایالات متحده خارج کرده و به هر کشور دیگری که میخواهد انتقال دهد، تا آمریکا متوجه ابعاد زیان حاصل از بی اعتمادی به اقتصاد خود شود.
دشمنی با عربستان میتواند به معنای دشمنی با دیگر دولتهای حاشیه خلیج (فارس) نیز باشد، یعنی دولتهایی که همگی در ایالات متحده سرمایه گذاری دارند. در این میان، بایدن میتواند انتقاداتی را مطرح کند، اما هرگز در حماقت بی اندازه، به سمت اتخاذ سیاستهای عداوت امیز نمیرود، چرا که میداند در این صورت، بهای سنگینی را متوجه اقتصاد آمریکا و جایگاه آن بعنوان یک قدرت بین المللی بزرگ میکند.
البته عربستان میتواند مواضع قاطعی را در برابر هر رفتار استراتژیک اشتباه از سوی بایدن، اتخاذ کند و در صورتی که بخواهد بر همان مسیر اوباما حرکت کند، باید در نظر داشته باشد کمک به ایران، عواقب فاجعه باری برای منطقه خواهد داشت و در این مسیر قطعا عربستان با آمریکا همراهی نخواهد کرد.
فشار دوم، در مورد بازگشت ایالات متحده به توافق هستهای با ایران، بدون فراهم کردن ضمانتهایی در مورد توقف سیاستهای عداوت آمیز ایران در قبال دولتهای منطقه و نیز تولید موشکهای بالستیک است. در این شرایط، عربستان در رابطه خود با ایالات متحده تجدید نظر میکند، بویژه در این زمینه ها:
۱-خارج کردن سرمایه هایش از آمریکا و ورود آن به مناطق دیگری از جهان.
۲-دعوت به اخراج نیروهایی آمریکایی که حضورشان در آبهای خلیج فارس هیچ فایدهای ندارد.
۳-تقویت روابط شراکت استراتژیک با قدرتهای بین المللی دیگر.
۴- تقویت تواناییهای نظامی بومی در عربستان.
۵-ایجاد یک جامعه قدرتمند که قادر به جمع بین اصلاح و ارزشهای قدیمی باشد.
۶-ادامه جنگ با تروریسم و افراط گرایی، به دور از مشارکت با طرفی که اساسا این موضوع را درک نمیکند و ایران را حامی تروریسم نمیداند.
به صراحت میگوییم تا بایدن بداند در حالی که هم پیمانان میتوانند بدون سوراخ کردن قایق، با یکدیگر اختلاف داشته باشند و براساس منافع مشترک به راه حلهای سیاسی دست یابند، اما در صورت برداشته شدن فشارها از ایران، شاید برای عربستان و باقی دولتهای خلیج فارس بهتر باشد تا به اغوش ایران روند.
عربستان در دفاع از خود ناتوان نیست و نیازی به حمایت پر هزینه آمریکا ندارد. اما از دست دادن حمایت عربستان برای ایالات متحده، بسیار مهم است. اینکه بایدن موضع دولتهای منطقه در قبال ایران را دریابد یا نه، مشکل خود اوست، نه ما. اما در این میان، موضع قاطع سعودی میتواند همه چیز را روی میز قرار دهد و این تنها جوابی است که میتوان به دولت بایدن، در صورت نرمش با ایران داد.
بایدن میتواند به آغوش ایران رفته و هر ثمرهای که میخواهد را برای خود بچیند، اما بدون انکه این مساله به یک بار استراتژیک برای ملتها و دولتهای منطقه تبدیل شود. در این صورت، به آمریکا و ایران میگوییم: پیوندتان مبارک باشد؛ و برایشان هدیه میفرستیم.
اما در صورتی که آمریکا وارد مسیر سازش با ایران شود، خروج نیروهای امریکایی از خلیج فارس و دولتهای منطقه، یک خواسته مشروع و واجب است.
سیاستهای ترامپ در مورد خاورمیانه مشخص است، اما سیاستهای بایدن چگونه خواهد بود؟ قطعا بایدن اعتبار را به توافق هستهای با ایران باز میگرداند و معامله قرن را کنار گذاشته، علیه شهرک سازی و الحاق میایستد و رابطه با رهبری فلسطین را از سر میگیرد، برای مهار جنون بن سلمان تلاش میکند و به دنبال صلح در خلیج فارس خواهد بود.