حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری در واکنش به یادداشت حسین شریعتمداری علیه آیت الله سیستانی در روزنامه کیهان نوشت: استقلال فکري، سرمايه بزرگي است که اگر در کسي باشد او را به اوج آزادگي و آزادانديشي ميرساند و اراده او را براي انجام کارهاي بزرگ، پولادين ميکند.
به گزارش «انتخاب»، در ادامه این یادداشت آمده است: اين سرمايه بزرگ، دشمنان بزرگي هم دارد. بزرگترين دشمن استقلال فکري، افراد خودخواه، مستبد، خودبزرگبين و انحصارطلب هستند. افرادي که اين چهار ويژگي منفي را در خود جمع کردهاند، هرگز چشم ديدن کساني که قدرت مستقل فکر کردن داشته باشند را ندارند و ميخواهند تمام افراد تابع آنها باشند و هرگز برخلاف نظر آنها نه نظري بدهند و نه حتي چيزي بفهمند!
زشتتر اينست که اين افراد انحصارطلب، به محيطي که خود در آن زندگي ميکنند اکتفا نميکنند و ميخواهند سلطه فکري خود را حتي به خارج از مرزها نيز گسترش دهند. اينان ميگويند هرچه من معتقدم، همه بايد در سرتاسر جهان آن را قبول داشته باشند و چيزي برخلاف آن نگويند.
اشکال اساسي اين تفکر انحرافي مستبدانه و انحصارطلبانه اينست که علاوه بر خودشيفتگي و خودبرتربيني، هرگز حاضر نيستند به اقتضائات زمان و مکان توجه کنند. زمان و مکان، دو عنصر مهم تعيينکننده نيازها، سياستها، گرايشها و عملکردها هستند. اينکه حضرت علي عليهالسلام يک روز و در يک مکان، شِکوِه همسر خود که دختر پيامبر است را ميشنود ولي دست به شمشير نميبرد و حتي با حکومت همکاري ميکند ولي همين علي روز ديگر و در جاي ديگر در برابر صفآرائي همسر همان پيامبر دست به شمشير ميبرد و فتنه را سرکوب ميکند، عمل براساس اقتضائات زمان و مکان است. نرمش قهرمانانه امام حسن و قيام خونين امام حسين عليهماالسلام که در دو زمان و دو مکان صورت گرفتند و هردو را ما تقديس ميکنيم، به اين دليل است که هردو به مقتضاي شرايط زمان و مکان صورت گرفتهاند. نمونههائي از اين قبيل فراوانند که درک صحيح آنها براي تفسير و تحليل دقيق تاريخ و سيره پيشوايان معصوم، بسيار مهم است. عدم درک صحيح اين وقايع، ميتواند به گمراهي کساني منجر شود که قدرت تشخيص اقتضائات زماني و مکاني را ندارند و به دليل سطحي بودن معلومات ديني يا فقدان قدرت تحليل سياسي و محدودنگريهاي اجتماعي، از فهم جامع اين تفاوت عملکردها عاجز ميمانند. چه قلمها که در تحليل سيره بظاهر متفاوت ولي در واقع يکسان پيشوايان معصوم، لغزيدند و چه زبانها که در اين مسير به نارواگوئي مبتلا شدند.
اين، مربوط است به سيره معصومين صلواتالله عليهم اجمعين که اينهمه تفاوت ظاهري در آنها نمايان است. در زمينه عملکردهاي افراد غيرمعصوم، تفاوت طبعاً بسيار زيادتر است. عيبي هم ندارد که نگاهها به مسائل و موضوعات، متفاوت باشند و هرکس براساس آنچه معتقد است عمل کند البته تا جائي که به امور حاکميتي در يک جامعه لطمه و خللي وارد نشود و مصالح ملت و منافع ملي رعايت شوند. اين تفاوت و تنوع، در دايره امور حاکميتي وقتي به يک کشور مربوط ميشود، حکمي دارد که با حکم مربوط به کشور ديگر ميتواند به دليل اقتضائات، متفاوت باشد. در يک کشور نميتوان سرنوشت سياسي و مديريتي را به چند تفکر و نظريه متفاوت سپرد. به همين دليل است که در شرايط امروز جامعه ايران با اينکه بعضي علما و مراجع و صاحبان تفکر و نظر، در مورد کليترين موضوعات نظرهاي متفاوتي دارند، از ابراز آن به صورت علني و رسانهاي خودداري ميکنند تا تعارضي با نظر حاکميتي پيش نيايد. اما در کشورهاي ديگر، ضرورتي ندارد صاحبان تفکر و نظر و طرح، از ابراز آنچه ميفهمند و از اِعمال آن در داخل آن کشورها خودداري نمايند. آنها حق دارند براساس تشخيصي که در زمينه اقتضائات مکاني و زماني دارند، آنگونه که مصلحت ميدانند سخن بگويند و عمل کنند.
در عراق، تفکر و مشي عملي حضرت آيتالله سيستاني، از آغاز تحولاتي که به سقوط صدام و حزب بعث منجر شد، داراي ويژگيهائي بود که با آنچه در ايران عمل شد در مواردي تفاوتهاي اساسي داشت. ايشان با تفکر و روش خاص خود، عراق را از دوران حاکميت حاکم نظامي آمريکائي به سلامت عبور دادند، زمينه را براي قانون اساسي جديد عراق با تکيه بر همين روش به نفع ملت عراق فراهم کردند، اختلافات مذهبي و قومي و فرقهاي داخل عراق را با همين روش حل و فصل کردند و تا امروز توانستند عراق را از خطرهاي زيادي برهانند. اين خدمات بزرگ و تاريخي را اين مرجع بزرگ و دورانديش، بدون آنکه داراي جايگاه قانوني و منصب و مقام خاصي در حاکميت عراق باشد، انجام داده است و اکنون نيز با تکيه بر روش خاص خود و با توجه به مقتضيات زمان و مکان درصدد عبور دادن بيخطر عراق از انتخابات مجلس، دور از طمعورزيهاي آمريکا است. اينکه اين مرجع دورانديش، با تکيه بر نظارت دقيق دستگاههاي نظارتي خود عراق بر انتخابات با معيارهاي بينالمللي - نه زيرنظر مجامع بينالمللي - درصدد خلع سلاح آمريکاي سلطهطلب برآمده، برگ ديگري از شيوه موفق رهبري معنوي ايشان براي نجات عراق از توطئهايست که آمريکا براي اين کشور تدارک ديده است. صاحبان قلم و سخن، بايد قدر اين هوشمندي را بدانند. غير از اين، هرچه باشد، استفاده نادرست از قلمي است که خدا در قرآن کريم با «ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ» از آن سخن گفته است.