سرویس تاریخ«انتخاب»؛ روز پنجشنبه پنجم مهرماه ۱۳۵۸ روزنامه کیهان از انحلال کمیتههای فرعی خبر داد، این روزنامه در همین روز گفتگوی مفصلی را نیز با آیتالله مهدوی کنی، سرپرست وقت کمیتههای انقلاب، منتشر کرد، عبدالعظیم میرهاشمی، خبرنگار کیهان، در این مصاحبه کوشید کلیه مسائل مربوط به کمیتهها را در طول چند ماهِ پس از پیروزی انقلاب از سرپرست آن بپرسد، از تکلیف افراد سابقهدار در میان کمیتهچیها تا مصادرههای غیرقانونی این نهاد و درگیریها میان خودشان و... مشروح این مصاحبه را در پی میخوانید:
حضرت آیتالله بفرمایید مسئله انحلال کمیتهها به کجا رسیده است و چه اقداماتی تاکنون در این باره انجام دادهاید؟
ما قسمت زیادی از کمیتهها را به دو صورت منحل کردهایم، چون صلاحیت نداشتند: بعضی از کمیتهها نیز صلاحیت داشتند، ولی در اثر عدم هماهنگی لازم آنها را در کمیتههای دیگر ادغام کردیم و آنها را به صورت کمیته واحد درآوردیم. روزهای اول انقلاب نزدیک به هزار و پانصد کمیته در تهران بود که آنها را همانطور که اطلاع دارید به ۱۴ کمیته اصلی تقسیم کردیم و کمیتههای فرعی آنها در حکم پاسگاههای کمیتههای اصلی هستند. متاسفانه در این یکی دو ماه اخیر ما با مشکلاتی برخورد کردیم، چون عده زیادی از افراد صالح را سپاه پاسداران جذب کرد و قسمت کمی باقی ماندهاند که صلاحیت دارند و بقیه افراد ناصالحی هستند و بیشتر شکایات مردم و نارضایی دولت نیز ناشی از وجود چنین افرادی است. برای حل این مشکل یک طرح اساسی را پیاده کردهایم و مشغول شناسایی اینگونه افراد هستیم تا به طور کلی کمیتههای آنان را منحل و افرادش را خلع سلاح کنیم که البته این کار با کمک افراد سپاه پاسداران انجام خواهد یافت.
گفته میشود بعضی از کمیتههای حومه تهران گاه و بیگاه با اسلحه جلوی مردم را میگیرند و برای سرنشینان اتومبیلها ایجاد مزاحمت میکنند. در این باره نظر شما چیست؟
البته کمیتهها موظف هستند که اتومبیلهایی را که به نظرشان مشکوک میرسد بازرسی کنند. مامورین ما آموزشدیده نیستند، آموز پلیسی ندارند و افرادی هستند که اکثرا به اعتقاد انقلابی خود وارد این کار شدهاند ممکن است برخوردهای آنها هنگام بازرسی برخوردهای درستی نباشد و موجب نارضایی مردم بشود. به عقیده من مردم بهخصوص مردم انقلابی نباید از کار اینها ناراضی باشند برای اینکه در اثر همین بازرسیها ما مقدار زیادی سلاحهای غیرمجاز، مواد مخدر، مشروبات الکلی، کشف کردهایم همچنین افراد مشکوک و متهمانی که قصد فرار داشتهاند دستگیر کردهایم. اگر این بازرسیها در اطراف تهران انجام نگیرد شاید خیلی از نابسامانیها بیشتر محسوس میشد. البته بعضی از افراد کمیتهها کارهای نادرست هم میکنند و ما به این موضوع اعتراف میکنیم و واقعا ناراضی هستیم. شکایات متعددی نیز به ما رسیده است که اکثرا پس از بررسی متوجه شدهایم که این شکایات بیاساس است. ما برای جلوگیری از هر نوع سوءاستفاده از ناحیه افراد کمیتهها نزدیک به ۳۰۰ بازرس مجهز کردهایم تا به بازرسی و تحقیق در اطراف اعمال کمیتهها بپردازند و نتیجه بازرسیهای خود را مستقیما به خود من گزارش کنند. از سوی دیگر اخیرا آئیننامه مفصلتری برای کمیتهها تهیه و به آنان ابلاغ کردهایم.
هنوز هم افراد کمسن و سال در کمیتهها دیده میشوند که سلاح به دست دارند، آیا هنوز ضابطهای در این باره تعیین نشده است؟
در این باره هم فکری کردهایم. بد نیست این موضوع را عرض کنم که در روزهای اول انقلاب گروههای مختلفی روی به کمیتهها آوردند، جوانهای کم سن و سال و افراد بزرگسال، آنهایی که صلاحیت بیشتری داشتند همانطور که قبلا گفتم وارد خدمت سپاه شدند و عده دیگر هم به سر کارهای خودشان رفتند و باقی ماندند یک عده دانشجو، دانشآموز و افراد کم سن و سال و همچنین یک مشت زندانیان فراری و افراد سابقهدار. محصلین و دانشجویان که افراد کم سن و سال هم جزو این دو گروه هستند از نظر کلی به دلیل ادامه تحصیلات صلاحیت ماندن در کمیتهها را ندارند و اکثرا با شروع سال تحصیلی به دنبال درس و تحصیل خود میروند. میماند افراد سابقهدار و زندانیان فراری که آنها هم وضعشان معلوم است و من دستور دادهام هرچه زودتر این گروه را خلع سلاح و از کمیتهها بیرون کنند. شاید عدهای از جوانان و افراد کم سن و سال در بعضی از کمیتهها باقی بمانند که در این مورد نیز دستور دادهایم کلاسهای آموزش نظامی تشکیل بدهند و آنان را با فنون رزمی و همچنین تیراندازی آشنا سازند که حدود یک ماه است این کلاسها تشکیل شده است.
برای تحویل سلاح در محلهای مختلف تهران و خلع سلاح اینگونه افراد که نام بردید چگونه عمل خواهید کرد؟ افراد بعضی از کمیتهها علیرغم دستورات مکرر شما و دادستان انقلاب اغلب بدون حکم و حتی نیمه شب به خانههای مردم میروند و نسبت به بازرسی و یا دستگیری اشخاص اقدام میکنند. آیا در این باره دستورات صادر نشده است؟
چرا دستور دادهایم کسانی که در اینگونه موارد مرتکب تخلف میشوند تحت تعقیب قرار گیرند و شدیدا مجازات شوند.
مسئله درگیری بین کمیتهها نیز از جمله مشکلات روز است و اغلب بعضی از کمیتهها رو در روی هم قرار میگیرند و با تیراندازی مردم را به وحشت میاندازند که اکثرا این درگیریها بین افراد کمیته مرکزی با بعضی از کمیتههای فرعی است. نظر شما در این باره چیست؟
این موضوع متاسفانه صحت دارد؛ که این هم ناشی از بیتجربگی، کارهای شتابآلود و گاه بیرویه کمیتههای فرعی است. گاه گزارشاتی به ستاد عملیاتی کمیته مرکزی میرسد که مثلا در فلان محل و فلان خانه کانون فساد دایر است و یا یکی از عوامل ضدانقلاب در آنجا مخفی شده است. بنای کمیته مرکزی معمولا بر این است که ابتدا جوانب امر را بررسی و بعد به بازرسی در محل میپردازد. در اینگونه موارد گاه افراد کمیتههای فرعی دخالت میکنند و در نتیجه برخوردهایی پیش میآید. موضوع دیگر اینکه سابقا تعدادی پاسدار در کلانتریها بودند که در اثر عدم تمرکز کارهایشان نابسامانیهایی ایجاد میشد و حتی گاه با پلیس برخورد میکردند و حتی با کمیتههای اطراف کلانتریها، که ما در این مورد دخالت کردیم و افراد صالح کمیتههای مستقر در کلانتریها را تحت پوشش کمیته مرکزی درآوردیم و بقیه را که فاقد صلاحیت بودند تصفیه کردیم و گاه که برخوردی در بعضی از محلها به وجود میآید ناشی از مقابله کمیتههای فرعی با افراد کمیته مرکزی مستقر در کلانتریها است؛ که به این دلایل و دلیلهای دیگری که قبلا گفته شد تصمیم به جمعآوری و انحلال تعداد زیادی از کمیتهها را داریم.
آیا فکر نمیکنید بیشتر این درگیریها به خاطر نوعی احساس برتریطلبی افراد کمیته مرکزی نسبت به کمیتههای دیگر باشد که این درگیریها را باعث میشود؟
من این موضوع را نفی نمیکنم. احتمالا افرادی در کمیته مرکزی هستند که بعضی از آنان ممکن است در اثر جوانی و جهالت حس برتریطلبی داشته باشند و گاهی کارشان ایجاد نگرانی کند، ولی چون ما سازندگی را از خود شروع کردهایم چنانچه با اینگونه افراد برخورد کنیم مطمئنا عذرشان را خواهیم خواست.
آیا هنگامی که افراد کمیته مرکزی از محدوده خود خارج میشوند و میخواهند وارد حوزه فعالیت یکی از مناطق ۱۴ گانه بشوند قبلا به سرپرست منطقه اطلاع داده میشود؟
بله، حتما.
در بعضی از موارد شنیده میشود که در گشتهای شبانه پاسداران، بعضی از افراد بیگناه هدف گلوله پاسداران واقع میشوند که نمونههای زیادی از اینگونه موارد داریم منجمله راننده یک اتومبیل ژیان در افسریه و یک موتورسیکلتسوار در خیابان انقلاب نبش نظامآباد، فکر میکنید فرضا اتومبیل ژیان چقدر سرعت دارد که برای متوقف کردن آن جان رانندهاش را میگیرند؟
این حوادث غمانگیز و تاسفبار همانطور که قبلا عرض کردم به علت عدم آموزش نظامی و پلیسی است در افراد کمیته موجود است. اضافه کنم ممکن است از ما ایراد بگیرند چرا شما این افراد را که آموزش ندیدهاند به کمیتهها آوردهاید، جواب این است که ما کسی را به کمیته نیاوردهایم اینها خودشان در روزهای اول انقلاب سلاح به دست گرفتند و کمیته تشکیل دادند. ماموریت من این بود که آنچه موجود است اصلاح کنم و این کار خیلی سختی است که انسان یک سازمانی که به وجود آمده بخواهد اصلاح کند. اگر ما میخواستیم سازمانی مانند سپاه پاسداران و یا پلیس تشکیل بدهیم میتوانستیم افراد را شناخته و پس از بررسیهای لازم سر کار بیاوریم. ولی متاسفانه برخورد کردیم با یک امر موجود و یک عمل انجامشده.
در مورد مبارزه با تروریسم، کمیتهها و همچنین کمیته مرکزی چه نقشی را ایفا کردهاند و چرا تا به حال فعالیت آنها اعلام نشده است؟
مبارزه با چنین امری نبایستی علنی باشد. وقتی ما با یک گروه مخفی سر و کار داریم باید مبارزهمان نیز مخفی باشد و لذا نباید انتظار داشت که اقدامات ما تا حصول نتیجه نهایی افشا شود.
در پی ترور تیمسار قرنی و آیتالله مطهری اعلام شد که چند تن در رابطه با ترور این دو شخصیت دستگیر شدهاند، آیا نتایج به دستآمده از بازجوییهای آنها روشن شده یا خیر و اگر معلوم شده با گذشت چندین ماه چطور مردم در جریان قرار نگرفتهاند؟
دستگیری آنها صحت داشت. اطلاع ندادن کیفیت بازجویی به رسانههای گروهی باز به خاطر همان فلسفه مبارزه با گروههای مخفی است و از سوی دیگر انتشار مسائل فاششده از سوی این افراد از نظر امنیتی فعلا مصلحت نیست.
آیا گروهی به نام گروه «فرقان» موجودیت دارد و به نظر شما ترورها از طرف آنها انجام میگیرد؟
شک نیست که گروهی به نام فرقان وجود دارد، ولی بحث بر سر این است که این ترورها منتسب به آنهاست یا گروههای دیگری هستند که به نام این گروه دست به ترور میزنند و یا اینکه بر اساس اعلامیههایی که پس از هر ترور در محل پخش میشود گروه فرقان عامل آن است.
ممکن است گروه دیگری عملی انجام دهد و بعد عمل خود را به گروه فرقان نسبت دهد، ولی این گروه سکوت کند و این موضوع را با سکوت خود صحه بگذارد؟
مسلما خیر، برای اینکه به قول شما اگر کار خودشان نبود بلافاصله تکذیب میکردند.
چرا روابطعمومی کمیته انقلاب همکاری لازم را با رسانههای گروهی ندارد؟
هدف ما از ایجاد روابط عمومی ضمن وظایف جاری حفظ رابطه کمیته مرکزی با وسایل ارتباط جمعی است. حتی ما یک سازمان تبلیغات نیز دایر کردیم بلکه بتوانیم با کمک این سازمان اقدامات انجامشده را به وسیله روزنامهها و وسایل ارتباط جمعی دیگر به اطلاع عموم برسانیم، ولی متاسفانه حال میشنوم که نتیجه دلخواه نبوده. فکر میکنم سهلانگاری به خاطر این است که برادرانی که با ما کار میکنند، چون کارهایشان افتخاری میباشد و حقوقی دریافت نمیکنند خود را چندان موظف نمیدانند. به هر حال در این مورد هم اقدام خواهد شد تا این خلأ از بین برود و البته تقاضا این است که خبرهای مربوط به اقدامات کمیتهها منعکس شود و اگر اشکالی در مورد صحت یا سقم یک خبر پیش آمد با کمیته مرکزی تماس گرفته شود.
تاکنون بیش از دهها نفر از پاسداران بر اثر سهلانگاری همکارانشان در کمیتهها مورد اصابت گلوله قرار گرفته و شهید شدهاند در چنین مواردی کمیته مرکزی چه اقداماتی را انجام داده است؟
در اینگونه موارد ما به دو شیوه عمل میکنیم: اول اینکه شخصی که مرتکب قتل شده دستگیر و به دادسرای انقلاب اسلامی اعزام خواهد شد تا بر اساس ماده واحدهای که از سوی شورای انقلاب تصویب شده در دادگاه محاکمه شود. طبق مقررات اسلامی در مورد اینگونه قتلها که قتل غیرعمد محسوب میشود زندان و تیرباران مطرح نیست، متهم به قتل باید سعی کند رضایت خانواده شهید را به دست آورد یا مجانی و یا با پرداخت دیه که در اسلام مقرر شده است. دوم اینکه از سوی کمیته امداد امام برای خانواده اینگونه شهدا و همچنین کسانی که در حین درگیری شهید میشوند و یا مجروح میگردند مقرری تعیین شده که پرداخت میگردد.
موضوع تصرف و غصب خانههای مردم موضوع مهمی است. بارها شنیده شده و دیده شده که کمیتهها خانه و یا اموال شخصی را که مفسد نبوده و محکوم نیز نشده است تصرف کردهاند چرا؟
ما یک قسم اموال را توقیف میکنیم که صاحبان آنها یا مخفی هستند و یا فراری. به ما گزارش میرسد که فلان خانه مورد دستبرد قرار گرفته است ما ناگزیر بلافاصله مامور به محل گزاششده میفرستیم و به خاطر اینکه محفوظ بماند آن اموال را موقتا توقیف میکنیم که این موضوع بار گرانی به دوش ما است، چون مجبوریم در هر یک از اینگونه خانهها یک یا چند مامور بگماریم تا صاحبانش بازگردند و خانه و امور خود را تحویل بگیرند. مورد دوم خانه و اموال کسانی است که به دستور دادستان انقلاب و یا بنیاد مستضعفین اقدام به توقیف آن میشود که ما خود هیچگونه دخالتی در توقیف نداریم و فقط مجری هستیم. وضع دسته اول که روشن شد و در مورد دسته دو اگر حرفی و شکایتی دارند باید به دادستان انقلاب مراجعه نمایند. البته در روزهای اول انقلاب کارهایی شده است من انکار نمیکنم و این چیزی است که در هر انقلابی اجتنابناپذیر است و غیرقابل کنترل بود، ولی حالا چنین مواردی نست.
موضوع گرانفروشی یکی از مسائل مهم تهران و شهرستانها است. کمیته مرکزی برای ریشهکن شدن گرانفروشی چه اقدامی با همیاری ستاد مبارزه با گرانفروشی انجام داده است و آیا به نظر شما شلاق زدن گرانفروشان چاره درد است؟
نه به عقیده من شلاق زدن درست نیست. برای مبارزه با گرانفروشی ما با کمیته امور صنفی و همیاری وزارت کشور و شهرداری جلسات متعددی تشکیل دادیم و طرحی پیاده شد که اقدام به ایجاد فروشگاههای تعاونی اسلامی کنیم که الان قسمتی از این فروشگاهها در تهران و شهرستانها دایر شده و باز هم رو به تزاید است. به وسیله این فروشگاهها جنس ارزان در اختیار مردم قرار میدهیم و این مهمترین برنامه ما مبارزه در مبارزه با گرانفروشی است. در مورد تعقیب گرانفروشان این موضوع ربطی به ما ندارد و چنین دستوری هم تاکنون از طرف کمیته مرکزی صادر نشده است. کمیته امور صنفی امام خود رأسا عمل میکند و گرانفروشان را به دادگاههای امور صنفی میفرستد.
بعضی از افراد کمیتهها گله دارند که بعضی از اعضای کمیتهها از نظر مالی و لباس و ... در رفاه هستند، ولی در کمیته آنها از این خبرها نیست. آیا واقعا تبعیض در کار است؟
حرفها و اعتراض این افراد درست نیست. در اوایل انقلاب این تبعیضها بود، چون هیچ برنامه منظمی نبود. عدهای از پاسداران از کمکهای مردم بهرهمند میشدند و عدهای نمیشدند، ولی حالا به تمام کمیتهها تقریبا به طور مساوی بودجه تقسیم میشود. گرچه بودجه تعیینشده کافی نیست، ولی بیش از این نداریم علت هم معلوم است علت این چیزها که بهش عنوان تبعیض میدهند این است که پارهای از کمیتهها را ما نمیخواهیم باشند و در مضیقه قرار میدهیم تا قهرا منحل بشوند. از سویی دیگر به دلیل اینکه ساعت خدمت پاسداران مختلف است و بعضی از پاسداران هفتهای ۲ یا ۳ شب، برخی روزی ۱۲ ساعت و عدهای نیز در مدت ۲۴ ساعت خدمت میکنند. پولی که ما میدهیم فقط پول سیگار است و نه بیشتر.
در جریان درگیریهای اخیر چند پاسدار به مناطق کردنشین اعزام شدهاند و تعداد تلفات چقدر بوده است؟
ما از تهران حدود ۶۰۰ پاسدار به آن مناطق فرستادیم و بین ۷۰ تا ۸۰ شهید داشتیم.
تعداد پاسدارانی که از تهران به آن مناطق رفتند خیلی بیشتر از ۶۰۰ نفر به نظر میرسید آیا بقیه از کانال دیگری به منطقه اعزام شده بودند؟
نه، پس از اعلام وضع مناطق کردنشین بهخصوص کردستان و اعلام دستور امام خمینی، رهبر انقلاب، گروه گروه مردمی که اسلحه داشتند به کمیته مرکزی آمدند و اجازه حرکت به کردستان گرفتند و علت زیاد بودن افراد به این دلیل بود و همانطور که عرض کردم از طرف کمیته مرکز فقط ۶۰۰ نفر فرستاده شد و ما بقیه را جزو کمیته حساب نمیکنیم.
برخی از کمیتهها گله دارند که برای دستگیری افراد ضدانقلاب کمیته مرکزی همکاریهای لازم را با آنها نمیکند و اکثرا وقتی مسئلهای پیش میآید درخواست کمک میشود افراد کمیته مرکزی پیشدستی میکنند و خود رأسا اقدام میکنند. آیا در مورد ایجاد هماهنگی و حل این موضوع اقدامی شده است؟
اصولا کمیته مرکزی است که حکم دادستانی دارند و میتوانند نسبت به دستگیری متهمین و دیگر اقداماتی که لازم میدانند تصمیم بگیرد و کمیتههای دیگر چنین اجازهای را ندارند مگر اینکه قبلا از کمیته مرکزی کسب دستور کنند.
قرار بود که برای افراد کمیتهها از سوی کمیته مرکزی کارت شناسایی صادر شود تاکنون چه اقداماتی در این باره کردهاید و علت تاخیر در تکمیل این طرح چیست؟
ما برای افراد شناختهشده و باصلاحیت که در کمیتهها مشغول کار هستند کارتهای شناسایی کامپیوتری با شماره مخصوص صادر کرده و به آنان ارائه دادهایم و در مورد کسانی که هنوز اقدام نشده پس از تصفیه و روشن کردن وضع کمیتهها اقدام خواهد شد.
در مورد مبارزه با مواد مخدر برخی از کمیتهها موفقیتهای زیادی کسب کردهاند و دهها قاچاقچی باسابقه و مقدار زیادی مواد مخدر کشف کردهاند. شما برای تشویق افراد اینگونه کمیتهها چه برنامهای در نظر گرفتهاید؟
ما به عنوان تشویق تاکنون کاری نکردهایم. پاسداران ما کسانی هستند که روی اعتقادات مذهبیشان و اعتقاد به انقلاب این کوششها را میکنند. دولت سابقا حقالکشفی برای مامورینی که اقدام به کشف مواد مخدر میکردند پرداخت میکرد، ولی ما چنین برنامههایی نداریم. شاید به خاطر این است که میبینیم آنها صادقانه کارشان را انجام میدهند روی ایمان و اعتقاداتشان نه به خاطر به دست آوردن مقداری پول.