پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
صبح ممتازالسلطنه [وزیرمختار ایران در فرانسه] به من تلفون کرد که «تلگرافات و مکاتیب متضاد از نصرتالدوله [وزیر خارجه جدید] در باب آمدن خودش و منزل گرفتن میرسد و من سرگردان شدهام.» در هر صورت معلوم شد دیروز حرکت کرده و امروز میرسد.
نزدیک ظهر به منزل مادموازل رو رفتم و ناهار آنجا خورده، عصر که مراجعت کردم خبر دادند نصرتالدوله به هوتل موریس وارد شده است. [از] میرزا عبدالحسینخان و یک نفر گماشته روزنامه لیبر پارل که برای جمع کردن امضای دلگاسیونها آمده بودند پذیرایی کردم. بعد به هوتل موریس رفته خودش نبود، کارت گذاشتم و به گردش رفته مراجعت کردم.
انتظامالملک آمد و گفت «ملاقاتش کرده و صحبت زیاد کردیم و عجب که خودش میگوید در این قرارداد نکات بدی هست که باید از اوضاع فرنگستان استفاده کرده آنها را اصلاح نمود.» گفتم کاش این رفت صمیمی بود. در هر حال قرار شد فردا قبل از ظهر آنجا برویم و مذاکره کنیم. میگفت «مسیو رنار آنجا آمد و خوب حرف زد و گفت شماها را خواهند کشت.» شام را در مهمانخانه دووال خورده تا شانزلیزه گردش رفتیم. هوا خیلی گرم بود. کفش هم پای مرا زده بود. سخت گذشت.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، ص ۲۱۲.