جاناتان فری زیگر در فارن پالسی نوشت: پروژه خط لوله انتقال نفت که اسرائیل اجرای آن را در مقطعی به صورت مخفیانه با ایران ( پیش از انقلاب) پیش میبرد، حالا میتواند یکی از پایه های جدید همکاری به واسطه توافق صلح با امارات متحده عربی باشد. توافقی که چند هفته پیش با میانجیگری ترامپ بین دو طرف امضا شد. با عادی سازی روابط اسرائیل و امارات متحده عربی تحریم چندین دههای اعراب علیه اسرائیل به پایان خود نزدیک میشود. در حال حاضر انتظار میرود دیگر همسایگان نفت خیز خلیج فارس هم احتمالاً از الگو امارات پیروی کنند، با این اوصاف تل آویو در آستانه ایفای نقش بسیار بزرگتری در حوزه تجارت انرژی منطقه قرار دارد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: حضور اسرائیل در حوزه تجارت انرژی با ایجاد یک خط لوله کم استفاده شده اما بسیار استراتژیک شروع میشود. مدیران اسرائیلی شرکت نفتی اروپا آسیا (EAPC) میگویند که مسیر 158 مایلی خط لوله آنها از دریای سرخ تا دریای مدیترانه، گزینه بهتری نسبت به کانال سوئز مصر است. شبکه خط لولهای که نفت و گاز را نه فقط به منطقه بلکه به بندرهای مهم جهان منتقل میکند. ایزیک لووی، مدیرعامل شرکت به فارین پالیسی گفت: این پروژه درها و فرصتهای زیادی را پیش روی اسرائیل باز میکند. خط لولهای که بندر ایلات جنوبی اسرائیل را به یک ترمینال نفتی در اشکلون ساحل مدیترانه متصل میکند، میتواند سهم قابل توجهی از انتقال محمولههای نفتی را که اکنون از کانال مجاور سوئز عبور میکنند، به خود اختصاص دهد.
در حالی که بیشتر رسانهها در مورد پیمان امارات متحده عربی و اسرائیل به همکاری در بخشهای دیگری از جمله فناوری، مراقبتهای بهداشتی، آموزشی و گردشگری متمرکز شدهاند، خط لوله ایلات- آشکلون این توافق را به حوزه نفت به عنوان قلب تپنده اقتصاد خلیج فارس وارد میکند. اکنون که اماراتیها تابو روابط با اسرائیل را شکستهاند، فرصتهای عالی معاملات سودآور انرژی بین جهان عرب و اسرائیل به وجود آمده است. مارک سیورز، سفیر سابق آمریکا در عمان، جایی که نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو دو سال پیش به آنجا سفر کرد، گفت: اگر اعراب با اسرائیلیها مشارکت داشته باشند، ظرفیت فوق العادهای برای انواع تجارت بین آنها وجود دارد.
پروژه خط لوله ایلات- اشکلون از بیش از 60 سال پیش که احداث شد یک پروژه بزرگ ملی با هدف تضمین امنیت انرژی اسرائیل و اروپا در پی بحران 1956 سوئز بود. در اوج بحران جمال عبدالناصر، رئیس جمهور مصر، حمل و نقل از طریق کانال را محدود کرده بود تا جایی که این اتفاق باعث حمله نیروهای اسرائیلی، انگلیسی و فرانسوی به مصر شد. تلاشهای بعدی مصر برای جلوگیری از ایجاد آبراه مصنوعی 120 مایلی نیز در جنگهای اسرائیل و اعراب در سالهای 1967 و 1973 نیز در پیگیری پروژه فوق نقش داشت.
بیشتر نفت این خط لوله از ایران تأمین میشد. ایران طی دهههای حکومت محمدرضا شاه پهلوی با اسرائیل روابط نزدیک اما مخفیانهای داشت. در سال 1968، دولتهای اسرائیل و ایران آنچه را که در آن زمان پروژه خط لوله ایلات- اشکلون نامیده میشد به عنوان یک سرمایهگذاری مشترک 50-50 برای مدیریت صادرات نفت خام ایران از طریق خاک اسرائیل به اروپا ثبت کردند.
بنظر میرسد بیشتر جریان اولیه نفت توسط واسطه میلیاردر کالاهای تجاری مارک ریچ ساخته شده است. ریچ که پس از انقلاب به دلیل تجارت با حکومت ایران مورد غضب قرار گرفته بود در سال 2001 توسط رئیس جمهور پیشین آمریکا بیل کلینتون بخشیده شد. حامیان این تاجر سرکش، از جمله نخست وزیران سابق اسرائیل، شیمون پرز و ایهود باراک، گفتند که او بارها دولت یهود را از نابودی نجات داده است. ریچ در سال 2013 درگذشت.
روابط ایران و اسرائیل در سال 1979 و به دنبال انقلاب اسلامی قطع شد، با این حال دادگاهی در سوئیس در سال 2015 اسرائیل را محکوم به پرداخت غرامت حدود 1.1 میلیارد دلاری به ایران کرد.
خط لوله اصلی 42 اینچی این شرکت برای انتقال نفت ایران به شمال مدیترانه ساخته شده بود، اما اکنون دستورالعمل متفاوتی در پیش گرفته است. این خط لوله میتواند نفت تخلیه شده در اشکلون را از کشتیهایی آذربایجانی و قزاقستانی به تانکرهایی برای حمل و نقل به چین، کره جنوبی یا سایر کشورهای آسیایی ارسال پمپ کند. به موازات این خط لوله انتقال نفت خام، لولهای 16 اینچی حامل فرآوردههای نفتی مانند بنزین و گازوئیل هم وجود دارد. این شرکت همچنین از طریق کارکرد مخازن ذخیره سازی در ترمینالهای حمل و نقل خود درآمد کسب میکند.
تجارت شرکت خط لوله اروپا - آسیا همیشه یکی از اسرار اسرائیل بوده است. حتی امروز، شرکت هیچ صورت مالی از خودش منتشر نمیکند. لوی کاپیتان بازنشسته نیروی دریایی اسرائیل که ریاست آن را بر عهده دارد در این باره میگوید که شرکتاش نمیتواند اسامی مشتریان را فاش کند. او البته به طور ضمنی میگوید برخی از بزرگترین شرکتهای جهان در بین مشتریان شرکت وجود دارند.
لوی به فارین پالیسی گفت که پنهان کاری لازم باعث میشود مسیر خط لوله برای بیشتر مشتریان گران باشد. وی افزود: بسیاری از كشتیهایی كه به ایلات و اشكلون آمدند، مجبور بودند چنین عملیاتهایی را انجام دهند تا در این بندر تحریم نشوند. اگر کشتی ترس داشته باشد که در لیست سیاه قرار گیرد و تحریم شود، قیمت آن بالا میرود.
لوی میگوید هدف شرکت این است که خط لوله بین 12 تا 17 درصد از تجارت نفتی را که اکنون از سوئز جریان دارد، از آن خود سازد. به دلیل محدودیتهای کانال سوئز، بیشتر نفت خلیج فارس که به اروپا و آمریکای شمالی منتقل میشود از طریق خط لوله سوئز – مدیترانه کشور مصر که عربستان سعودی و امارات در آن سهام دارند، جریان مییابد. با این وجود خط لوله مصر فقط در یک جهت کار میکند و این خود باعث میشود تا نسبت به رقیب اسرائیلیاش در موضع ضعف قرار گیرد.
بازنده این رقابت مصر خواهد بود. اسرائیل حتی اگر دوستان جدیدی در خلیج فارس پیدا کند، باز هم باید مراقب کشور فقیر مصر به عنوان، اولین کشور عربی که با اسرائیل در سال 1979 صلح کرد باشد. سیورز، سفیر سابق میگوید: من فکر نمیکنم توسعه پروژه خط لوله اسرائیل باعث خوشحالی مصریان شود.
همکاری اسرائیل و امارات در حمل و نقل انرژی موضوع جدیدی نیست. شرکت زیم اسرائیل سابقهای 20 ساله در همکاری با شرکتهای اماراتی دارد. روابط بین صاحب زیم یعنی ایدان اوفر و سلطان احمد بن سلیم بسیار قوی است به طوری که میلیاردر اسرائیلی در تلاش ناموفق خود در سال 2006 برای خرید سهامی در آمریکا، از طرف شرکت اماراتی به لابی در کنگره آمریکا پرداخت.
پیشبینی میشود که با کشف منابع جدیدی از سوی اسرائیل در سواحل مدیترانه امکانات بیشتری برای همکاری بین ابوظبی و تلآویو بوجود آید. آوردن سرمایه گذاران اهل حاشیه خلیج فارس علاوه بر شرکای فعلی اسرائیل مانند شورون و امکان اتصال به شبکه خط لوله انتقال گاز خاورمیانه، افق جدید دیگری برای صنعت انرژی نوپای اسرائیل خواهد بود.
از شرق فرات تا شرق مدیترانه، درگیریهایی با انگیزههای مختلف بین دولتهای منطقهای و بین المللی وجود دارد، که بازیگران اصلی آن، ترکیه، ایران، سوریه و عراق، به اضافه آمریکا، روسیه، فرانسه، اسرائیل، یونان و قبرس هستند. محور درگیری، نفت و گاز است، که اختلافات سیاسی و اقتصادی نیز در آن وارد میشود.