خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
اول وقت با هليكوپتر به مرقد امام رفتيم. اعضاي هيأت دولت قبلاً رفته بودند. احمدآقا هم بود. بعد از زيارت و جواب به احساسات مردم زاير، احمدآقا و من صحبت كوتاهى كرديم. سپس سر قبر شهداى هشتم شهريور و هفتم تير رفتم و فاتحهاى خواندم و مراجعت كردم. در مزار شهداى هفتم تير، مشغول ساختن بارگاهاند.
معاون رييس صندوق بينالمللى پول آمد و از برنامههاى اقتصادى ايران و مراعات تا حد اعتدال و توجه به قشرهاى آسيبپذير در سياست تعديل تعريف كرد. معلوم بود كه اظهارات من در نماز جمعه قبلى را خوانده است. برلزوم دادن وام بيشتر براى بازسازى ايران تأكيد كردم.
آقايان [احمد] وحيدى و [فريدون] مهدى نژاد، [از حفاظت اطلاعات سپاه] آمدند و براى بوسنى هرزگوين كمك بيشتر خواستند. [آقاي بيژن نامدار زنگنه]، وزير نيرو آمد. گزارش برق و آب را داد و براى ارز بيشتر و توصيه براى تأمين گاز استمداد كرد.
[آقاي ارمين فراي تاك]، سفير آلمان[غربي] براى خداحافظى آمد. هفت سال در ايران بود و اكنون عازم مأموريت در چين است؛ مقدم السفرا بود. عصر شوراى عالى امنيت ملى جلسه داشت. در مورد مسايل عراق، جزاير تنب و ابوموسى و بوسنى هرزگوين بحث و تصميمگيرى كرديم. شب دكتر [حسن] روحانى، [دبير شوراي عالي امنيت ملي]آمد. دربارة مسايل سفر و سياستهاى امنيتى و نظامى صحبت شد.
سال ۱۳۷۲
ساعت هشت صبح براى افتتاح انستيتو متالورژى كه با سرمايه وزارت معادن و فلزات ساخته شده است، به دانشكده فنى دانشگاه تهران رفتم. از قسمتهاى مختلف ساختمان هفده هزار مترى بازديد كردم. آقايان [حسین] محلوجى، [وزیر معادن و فلزات] و دكتر [سیدمحمدرضا] هاشمى[گلپایگانی، وزیر فرهنگ و آموزش عالی] خيرمقدم گفتند و گزارش دادند. من هم دربارة همكارى صنايع و دانشگاهها صحبت تشويقآميز كردم. آقاى [محمد] رحيميان، رييس دانشگاه تهران گله داشت كه براى او در برنامه، وقتى براى صحبت نگذاشته بودند.
به دفترم رفتم. آقاى [سید ابوالحسن] فاضل از حزب وحدت [اسلامی] افغانستان آمد. گزارش وضع افغانستان و حزب وحدت را داد.گفت با پشتونها نمىتوانند همكارى اساسى داشته باشند و آنها شيعه را تحمل نخواهند كرد و همكارى با [گلبدین] حكمتيار در شرايط فعلى تاكتيك است و نهايتاً بايد با غيرپشتونها متحد شوند. خواست كمك بيشترى به دولت افغانستان كنيم. اسكناسشان را چاپ كنيم و در راهسازى كمكشان كنيم. گفت در جنگ اخير، مناطق حساس كابل را از دست گروههاى ديگر در آوردهاند و ذخاير اسكادها را تصرف كردهاند و تلفاتشان برخلاف تبليغات، زياد نبوده است.
شوراى عالى جوانان جلسه داشت. شرح وظايف كميسيونها و تشكيلات استانها را تصويب كرديم و كارشناسان را تعيين نموديم. عصر در جلسه هیأت دولت شركت كردم. دربارة تعرفهها و اعتبارات برنامه دوم بحث ناتمام داشتيم و معافيت مخابرات از ماليات مطرح شد.
شب آيتالله خامنهاى میهمانم بودند. دربارة وزارت اقتصاد، صداوسيما و كشتى چينى و افغانستان مذاكره كرديم. تلفنى با آقاى ناطق[نوری، رییس مجلس شورای اسلامی]، دربارة معرفى وزير اقتصاد مذاكره كرديم. قرار شد بعد از تعطيلات مجلس باشد.
سال ۱۳۷۳
آقاى [غلامرضا] فروزش، [وزیر جهاد سازندگی] آمد و گزارش كارهای جديد جهاد را داد؛ منجمله آزمايش موشك دويست و پنجاه كيلومتر هدايتشونده كه طراحى و ساخت
كامل جهاد است؛ خوشحال كننده است. از برنامهها و تبليغات هفته دولت اظهار رضايت كرد.
آقاى ساوه، [مدیر صنایع شیمیایی پارچین] آمد و گزارش صنايع شيميايى ساصد، [=سازمان صنایع دفاع] را داد. اكنون قسمت اعظم توليدات، مصرف غيرنظامى دارد و حجم عظيمى است. پسر شهيد [محمدعلی] رجايى به مناسبت سالگرد شهادت پدرش آمد.
آقايان [علی] حجتى كرمانى و [مصطفی] محقق داماد و [سید محمدکاظم موسوی] بجنوردى آمدند و براى مؤسسه دايرهالمعارف بزرگ اسلامى استمداد كردند. خواستند، منزل پدرى آقاى حجتى در كرمان، مجتمع فرهنگى شود.
آقاى [محمدحسین] رضايى، مسئول سازمان حج آمد. گزارش عملكرد حج و وضع عُمره جارى و زيارت سوريه را داد. سفر سوريه كاملاً مردمى شده و دولت نظارت دارد. عُمره هم خودكفا است، اما حج سوبسيد [= یارانه] مىگيرد.
عصر شوراى اقتصاد جلسه داشت. دربارة تعرفهها و خدمات پزشكى بحث شد، اما ناتمام ماند. پيشنهاد افزايش تعرفهها را دادند. دربارة سياستهاى بودجه سال 1374 و افزايش حقوق كاركنان دولت در سال آتی بحث شد. محققان گروه معارف قرآن قم آمدند، مذاكره كرديم. دربارة نمايه سازىها و نقاط ضعف كار [تفسیر راهنما] تذكر دادم؛ بخشى را پذيرفتند.
سال ۱۳۷۴
هيأت نظامي ليبي آمدند. از پيشرفتهاي ايران در صنايع نظامي، خيلي تحت تأثيرند. با توضيحات آقاي [محمدحسن] تولایي، [قائممقام وزیر دفاع]، معلوم شدكه براي حدود صد و پنجاه ميليون دلار، خريد سلاح و تكنولوژي و كار فني تعميراتي، آماده شدهاند. سفرشان محرمانه است.
آقاي [سیدابوالفضل] موسوي تبريزي آمد. براي برق مسجدش استمداد و اظهارآمادگي براي نامزدشدن از تهران براي مجلس كرد. براي اقدام، جهت اصلاح قانون اساسي براي ادامه رياست جمهوري من اصرار داشت كه نپذيرفتم.
[آقای کبیر سلیمان]، معاون رییس جمهور در امور نفت نيجريه آمد. نامه ریيس كشورش را آورد. از ايران تقاضاي همكاري فني در صنايع نفت دارند؛ پذيرفتم. [آقای کوزو زومانیکو]، وزير امورخارجه گينه[کوناکری] آمد. نامه ریيس جمهور را آورد و براي برگزاري اجلاس وزراي امورخارجه كشورهاي اسلامي، به عنوان مقدمه كنفرانس سران در ايران، استمداد كرد. به وزارت امورخارجه، اجازه كمك تا سقف پانصدهزار دلار دادم كه فرش و يخچال و ... ساخت داخل و بخشي هم كمك نقدي بدهند.
عصر شوراي عالي اداري، براي طرح هماهنگ كردن تبليغات خارجي جلسه داشت كه به جايي نرسيد. دكتر ولايتي آمد. گزارش داد كه بالاخره آلمان تسليم شد و پذيرفت كه اعلان كنند، ديپلماتهاي ايراني اخراج نشدهاند، بلكه مأموريت آنها تمام شده است.
سال ۱۳۷۵
اخوى محمد، [معاون اجرایی رییس جمهور]، براى امور بازسازى و تنظيم بازار و مبارزه با قاچاق آمد. [آقایان عباس آخوندی]، وزير مسكن و [شهرسازی، غلامحسین کرباسچی]، شهردار تهران و [اسدالله] لاجوردى، ریيس [سازمان] زندانها، براى مسأله انتقال زندان اوين و زندان قصر به خارج از شهر آمدند. قرار شد در جاده ساوه، زندانى با استانداردهاى لازم ساخته شود و اراضى اين زندانها تحويل دولت شود.
مسئولان اطلاعات در پايگاههاى خارج از كشور آمدند. آقاى [علی] فلاحيان، [وزیر اطلاعات] گزارش داد و من هم سياستهاى كشور از قبيل تقدم مصالح نظام بر مصالح نهضتها در خارج، ضرورت تقويت نظام و كشور و ندادن بهانه به دست دشمنان و اينكه با قدرت و استقلال و اعتبار داخلى، مىتوانيم فكرمان را بهتر معرفى كنيم و شرايط فعلى دنيا و منطقه را براى آنها توضيح دادم.
عصر هیأت دولت جلسه داشت. كسرى بودجه در اثر تصميمات جديد براى بالا بردن حقوق كاركنان دولت بررسى شد. حدود چهارصد ميليارد تومان هزينه تصميمات جديد است كه باعث بالارفتن دريافت كاركنان در حدود بيش از پنجاه درصد شده است.
به باشگاه نهاد [ریاست جمهوری]، براى ملاقات هنرمندان و مطبوعات و خبرنگاران رفتيم. آقايان [سیدمصطفی] ميرسليم، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی]، [حسین] شريعتمدارى، [مدیرمسئول روزنامه کیهان]، [محمود] شاهرخى، [شاعر معاصر]، [حسین] ميرخانى، [استاد خوشنویسی] و [جمشید] مشايخى، [بازیگر سینما] صحبت كردند. نامه بزرگان سينما به عنوان تشكر از من را آقاى مشايخى تقديم كرد. پروژه متروي تهران را ديدهاند و تحت تأثير عظمت سازندگى قرار گرفتهاند. لوحى را امضا كردهاند. بعضىها جملات جالبى نوشتهاند. من هم سخنرانى نمودم و ضرورت هماهنگى امور فرهنگى و معيشتى مردم - دنيا و آخرت - و سياستهاى انقلاب را توضيح دادم. شام میهمان من بودند. سر ميز شام پيشكسوتان خودشان را معرفى كردند و تشكر نمودند. جلسه صميمانهاي بود.
آخر شب، آشيخ محمد [هاشمیان] و احمد و عموزادگان آمدند. از برخورد شوراى [سیاستگذاری] ائمه جمعه و رهبرى با آشيخ محمد در رابطه با مسایل رفسنجان شكايت داشتند كه گفتم حق با آنها است؛ آشيخ محمد تند رفته و مصلحت در ترك مخاصمه است.
سال ۱۳۷۶
با عفت و محسن و چند نفر از محافظان، براى ديدن وضع اشجار پسته، به البرز قم رفتيم. قبل از انقلاب، شركت دژساز براى رونق بخشيدن به املاك توليت در البرز، با ايشان شريك شد. چون آقاى [ابوالفضل] تؤليت، امورش را در اختيار مبارزه قرار داده بود، بعد از زندان رفتن من و سپس پيروزى انقلاب، به خاطر مسئوليتهاى مهمتر از اين، املاك مورد توجه نبود. از چند سال پيش اراضى تقسيم شده و هركس در سهم خود به عمران پرداخته است. محسن هم در سهم من، حدود 15 هكتار درخت پسته ايجادكرده و اخيراً به آبيارى قطرهاى مجهز شده است. وضع درختها بد نيست، ولى كمتر از مقدار مورد انتظار است. درختان خانواده اخوي مرحوم حاج قاسم، بهتر از ما است. اصغر و يك نفر افغانى به نام ابراهيم براى ما كار مىكنند. به محسن گفتم فعاليت بيشترى بكند. سري هم به مسكن افغانى زديم؛ خودش نبود. مقدارى هم در جادههاى فرعى ماشين راندم. مدتهاست كه دست به فرمان نبردهام. ظهر به خانه برگشتم.
عصر وقتم به كار روى كليد قرآن و مطالعه تاريخ جنگهاى ايران و روسيه گذشت. در گزارشها اوضاع جنوب لبنان بحراني به نظر مىرسد.