انتشار مطالب رسانه های خارجی با هدف اطلاع رسانی از نوع نگاه و برداشت آنان از تحولات صورت می گیرد و به منزله تایید آن از سوی «انتخاب» نیست.
عمر الردّاد در رای الیوم نوشت: با اینکه این تصور وجود دارد توافق صلح بین اسرائیل و دولت امارات غافلگیر کننده بوده، اما تحولات در خاورمیانه و بویژه روابط بین دولتهای عربی و اسرائیل، حاکی از آن بود که توافق اسرائیل با یکی از دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس، بسیار نزدیک است. در ادامه، به برخی از این تحولات و نتایج توافق اشاره میکنیم.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: اول: اعلام نزدیکی توافق مبنی بر اینکه در چارچوب یک معامله بین امارات و اسرائیل است، باعث توقف الحاق کرانه باختری و غور اردن به اسرائیل شد، اما در مقابل آن، روابط امارات با اسرائیل وارد عادی سازی کامل شد. این نزدیکی با مخالفت طرفهای عربی بویژه رهبری فلسطین مواجه شد. با اینکه مسئولان اسرائیلی در این باره تردید دارند که نتانیاهو فعلا تصمیمی برای الحاق داشته باشد، تعلیق این اقدام اسرائیل، یک دستاورد برای امارات توصیف شده و با واکنشهای مثبتی از سوی دولتهای عربی، اروپایی و همچنین سازمان ملل مواجه شده است.
بیشتر بخوانید:
دوم: زمینه سازی برای این توافق از زمان ورود ترامپ به کاخ سفید شروع شد و وی تلاش کرد خطوط استراتژی آمریکا در منطقه را طبق سه محور ترسیم کند: دشمن مشترک، ایران است، سپس مبارزه با تروریسم در منطقه و پس از آن، نقشه صلح بین فلسطینیها و اسرائیل، تحت عنوان معامله قرن، که توسط کوشنر و سفیر امریکا در تل آویو پیگیری میشود. در ادامه، مذاکراتی بین حماس و اسرائیل از طریق واسطههای عرب و اروپایی، در سایه شکاف بی سابقه بین فلسطین و دیگر دولتهای عربی، انجام شد. در همین حین، با اعلام دست یافتن ترامپ به سر البغدادی، پیروزی بر داعش اعلام شد، اما معامله قرن طبق برنامه ریزیها محقق نشد و همین مساله سوالاتی را در مورد زمان اعلام توافق امارات با اسرائیل و رابطه آن با ایران مطرح میکند.
سوم: روابط دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس طبق پیوند مشترک «مقابله با تهدید ایران» تحکیم یافت و نتانیاهو بارها طی اظهاراتی خود را هم پیمان اهل سنت در برابر گسترش نفوذ ایران خواند. در ادامه، سفرهای متعددی در قالب هیئتهای ورزشی و دولتی از اسرائیل به امارات، قطر و عمان انجام شد. علاوه بر اینکه عربستان سعودی در حال انجام مذاکراتی در خصوص شرعی سازی روابط با اسرائیل است. در نهایت، آنکه دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس دیگر اسرائیل را دشمن خود نمیدانند، بلکه معتقدند میتواند در مقابله با ایران با اسرائیل همکاری کرده و به این شکل از فلسطین هم حمایت کنند! دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس با وجود اختلافات داخلی که بویژه با قطر دارند، اسرائیل را نقطه مشترک خود میدانند و همین مساله میتواند منامه و مسقط را در صف بعدی عادی سازی روابط با اسرائیل، پس از ابوظبی قرار دهد.
چهارم: سه طرفی که به این توافق نظر دارند، ان را یک دستاور مهم میدانند، رئیس جمهور آمریکا خود را در توافق صلح بین اسرائیل و امارات سهیم دانسته و تصور میکند به این شکل میتواند بر شکستش در دست یابی به توافق با کره شمالی یا ایران، سرپوش بگذارد و این به معنای جلب آراء یهودیهای آمریکاست، اما نتانیاهوی بحران زده که همواره از ایجاد روزنههایی در روابط با دولتهای عربی و اسرائیل صحبت میکند، این توافق را برای پایگاه انتخاباتی راست گرای خود، دستاورد مهم دولتش میداند. اما از آنجا که این جناح، با رضایت کامل به عقب نشینی نتانیاهو از برنامه الحاق نگاه نمیکند، نخست وزیر اسرائیل به سرعت اعلام کرد که طرح الحاق به کلی لغو نشده است. در این میان، امارات نگاه استراتژیکی به این توافق دارد و هدف از آن را تقویت نقش منطقهای خود بعنوان یکی از مهمترین پایتختهای عربی میداند که به کمک آن میتواند به مذکرات صلح بین فلسطین و اسرائیل کمک کند.
پنجم: اما از زاویه استراتژیک، آیا ممکن است یک معامله آمریکایی ایرانی هم در راه باشد و باعث کم رنگ شدن نقش اسرائیل و دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان و امارات شود؟
معترضان لیبیایی در اعتراض به توافق ابوظبی و تل آویو، سفارت امارات در طرابلس را به آتش کشیدند.