پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
فراس أبو هلال در عربی ۲۱ نوشت: نیازی نیست اخبار مربوط به رسیدن افسران و سربازان مصری به سوریه برای حمایت از نظام اسد را تکرار کنیم، تا بدانیم مصر از زمان کودتای سال ۲۰۱۳، در صف نظام اسد ایستاده و به این ترتیب عملا با ایرانی که مهمترین حامی نظام اسد محسوب میشود، تلاقی پیدا کرده است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: اخباری که اختصاصا در عربی ۲۱ منتشر شد، مبنی بر افشای یک فایل صوتی، تنها یک دلیل تازه است که به اخبار و مدارک قدیمی افزوده میشود، که نشان دهنده این گرایش نظام السیسی است و مهمترین آن، انتشار تصاویری در سالهای گذشته است از سلاحهای مصری که به دست شبه نظامیان حامی نظام اسد رسیده است.
بیشتر بخوانید:
این حمایت نظام مصر از نظام سوریه، موضعی متناقض با موضع عربستان سعودی است، که همچنان رسما با نظام اسد قطع رابطه دارد، همانطور که موضع مصر در این باره، با موضع امارات نسبت به سوریه نیز موافق نیست. درست است که ابوظبی به صورت تدریجی روابطی را با دمشق اغاز کرده و عربستان عملا از سرنگونی نظام اسد حمایت نمیکند، اما این دو دولت عربستان و امارات، به دنبال پایان یافتن بحران سوریه بدون سقوط اسد و پیروزی ایران به صورت همزمان هستند و میخواهند یک راه حل سیاسی اجرا شود که به دولتهای هم پیمان انها نقشی در سوریه جدید بدهد. به نحوی که اسد تعهد بدهد نقش تهران در سوریه را کنترل و محدود کند و دقیقا در همین نقطه است که حمایت واضح مصر از اسد، با دیدگاه عربستان و امارات متناقض است.
موضع نظام السیسی نسبت به بحران سوریه مشخص است، از این حیث که این نظام اساسا مخالف پیروزی هر کودتایی یا تغییر نظامهای قدیمی است، چرا که چنین پیروزی میتواند الهام بخش یک کودتای دیگر علیه نظام السیسی باشد. اما در این میان، موضع مردّد نظام السیسی نسبت به حمایت از عربستان در یمن و علیه حوثیها مشخص نیست.
مصر تحت حاکمیت السیسی مواضع جدال برانگیزی در قبال جنگ در یمن اتخاذ کرده و رسما اعلام کرده است که از دولت عبد ربه منصور هادی حمایت میکند، اما مانند دولتهای حاشیه خلیج فارس، سفیری برای مصر در عدن مشخص نکرده است، همانطور که در سال ۲۰۱۵ به استقبال یک هیئت به نمایندگی از حوثیها رفته و از برخی فعالیتهای حزب علی عبدالله صالح حمایت کرد.
این مواضع ضد و نقیض اتخاذ شده از سوی نظام السیسی در مورد یمن و سوریه، در حالی است که ریاض و ابوظبی حمایت مالی بزرگی را به السیسی ارائه داده اند و این دو دولت، اولین دولتهایی هستند که کودتای ژوئن ۲۰۱۳ مصر را به رسمیت شناختند و دهها میلیارد دلار را به حمایت از نظام السیسی اختصاص دادند. اما چرا السیسی در خصوص مقابله با ایران، علیه «حامیان مالی» خود ایستاده است؟
به عقیده ما دلیل اول آن است که نظام السیسی تمایل زیادی دارد که در برابر حمایت اقتصادی که دریافت میکند، بهای سیاسی نپردازد. برای مثال، در دوره حکومت ملک عبدالله بن عبدالعزیز در عربستان، مصر به حمایت مالی دست پیدا کرد، اما این حمایت، در قبال کودتایی بود که علیه محمد مرسی انجام شد و همچنین، در مقابل از بین بردن اخوان المسلمینی که ریاض و ابوظبی آن را خطر سیاسی میدانستند.
به همین ترتیب، در صورتی که دو دولت حاشیه خلیج فارس به دنبال مواضع تازهای از سوی ایران علیه ایران باشند، به ناچار باید به یک حمایت مالی فراوان دیگر از سوی آنها دست یابند، آنچه که از زمان شروع دوره حکومت ملک سلمان، اتفاق نیفتاده است.
اما دلیل دوم، بنا نهاده شدن سیاست خارجی مصر از زمان کودتا، بر یک اساس واحد و مشخص است و آن، درگیری نظام السیسی با اخوان المسلمین، در داخل مصر است. السیسی موافق پیروزی اخوان المسلمین در دیگر کشورهای عربی نیست. به همین علت است که نمیتواند با محور مخالف حوثیها در یمن متحد شود، چرا که این محور، در بطن خود، احزابی را دربردارد که گرایشهای اخوانی دارند. همچنانکه به همین دلیل السیسی نم یتواند شکست نظام اسد در برابر قوایی که اغلب منتسب به جریانهای اسلامی هستند را قبول کند.
مصر میخواهد به نقش و جایگاه منطقهای خود بازگردد و امارات و عربستان هم میخواهند از نقش مصر برای مقابله با ترکیه و ایران در منطقه استفاده کنند. ملتهای عربی نیز به دنبال آنند تا مصر نقش مهمی در رهبری منطقه ایفا کند و این نقش مهم تنها در سایه حضور یک نظام قدرتمند محقق میشود. اما یک نظام فاقد ایدئولوژی مشخص، چگونه میتواند نقشی را به مصر بازگرداند که استحقاق آن را دارد؟!