علی ربیعی سخنگوی دولت با درج یادداشتی تحت عنوان «جاده ابریشم نوین» در روزنامه ایران، موضوع توسعه روابط با کشورهای همسایه را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد.
به گزارش انتخاب، متن این یادداشت به شرح زیر است:
«این روزها آنقدر درگیر مسائل داخلی اقتصادی و فشارهای خارجی هستیم که به بعضی مسائل منطقهای پراهمیت برای ایران و آینده ایران کمتر میپردازیم. به نظر من نگاه همسایگی و استراتژیک به کشورهای پیرامونی یکی از سیاستهای قابل توجه برای ایران امروز و فرداست.
بیشتر بخوانید:
تحریمها به ما نشان داد که در مهمترین مسائل بینالمللی و مقاومتهای بزرگ تابآوری ما باید از مجرای همکاری با همسایگان بگذرد. هر کدام از همسایگان میتوانند یک عمق استراتژیک برای ما به حساب آیند. بنابراین باید گفتوگوها و تفاهمهای بزرگ بینالمللی از طریق گفتوگوهای منطقهای و با همسایگان شروع شود. ما نیازمند آن هستیم که برنامه جامع اقدام مشترک با منطقه داشته باشیم. خوشبختانه شرایط جغرافیایی ما به نحوی است که با توجه به تنوع قومی و فرهنگی موجود در کشور هر یک از همسایگان ما تبدیل به عمق فرهنگی سرزمینی شدهاند. ۴۰۰ میلیون جمعیت پیرامونی ماست و این از یک ظرفیت عظیم اقتصادی و اجتماعی و انسانی حکایت دارد. چنانکه زندگی بدون نفت نیز با همسایگان میسر است.
هفته گذشته شاهد ترافیک سفرهای دیپلماتیک با کشورهای همسایه بودیم. عباس عراقچی به افغانستان رفت تا حسن نیت و اراده ایران را برای ایستادن در کنار ملت و دولت افغانستان نشان دهد.
روابط ایران و این همسایه شرقی در ماههای گذشته اسیر تبلیغاتی بود که سعی در جدا کردن این برادری گسستناپذیر داشت. ما متعهد به نگهداری از مناسبات دوستانه با افغانستان و حمایت از مسیر توسعه، آشتی ملی و حفظ همه دستاوردهایی هستیم که مردم افغانستان دههها برای دست یافتن به آن رنج برده و کوشیدهاند.
دیدار محمدجواد ظریف از عراق و سپس سفر نخستوزیر عراق به ایران، تأکید دیگری بر اهمیت اصل «همسایگی خوب» در بالاترین اولویت سیاست خارجی دولت بود. در میان همسایگان شمالی، سفر وزیر امور خارجه به روسیه به منظور هماهنگ کردن سیاستها در جهت اهداف مشترک، مصداق دیگری از نگرش منطقهای ایران در چهار جهت جغرافیای همسایگی است.
در چارچوب همین پارادایم نوین است که باید قرارداد همکاری ۲۵ ساله ایران و چین را بازخوانی کرد. شاید هنوز برای شماری از مردم، این سند همکاری، نشانهای از غلتیدن ایران به جانب شرق ژئوپولیتیکی باشد. اما چنین روایتی بدون درنظر گرفتن آمادگی ایران برای انعقاد قراردادهای مشابه به منظور ترسیم نقشه راه همکاریهای بلند مدت با همه کشورهایی که صداقت و اراده آنها اثبات شده، گمراهکننده خواهد بود.
علت فقدان این قبیل اسناد همکاری بلند مدت با دیگر کشورها، بیمیلی ایران نیست بلکه ناتوانی دیگران در ریسکپذیری به منظور ساختن نظمهای منطقهای جدید در دنیای پسا تکقطبی است. نباید از یاد ببریم که فلسفه وجودی برجام نیز بحرانزدایی از محیط استراتژیک ایران و عادیسازی زمینههایی بود که میتوانستیم ساختمان سیاست خارجی جدید ایران مطابق با مقتضیات قرن بیست و یکم را بر روی آن بنا کنیم.
این پارادایم، رشته تسبیحی است که تمام عناصر سیاست خارجی مبتنی بر تعامل سازنده با جهان را از غرب تا شرق ژئوپولیتیکی پیوند میدهد.
در روزگاری نه چندان نزدیک یک رژیم متخاصم در افغانستان حاکم بود. در روزگاری نه چندان دور یک دیکتاتور در عراق همزمان با کشتار وسیع مردم خود طولانیترین نبرد بعد از جنگ دوم جهانی را به ایران تحمیل کرد و در همان زمان از چین موشکهای کرم ابریشم را برای اداره بخشی از آن جنگ خونین خریداری میکردیم.
خوشبختانه امروز نزدیکترین روابط با ترکیه را تجربه میکنیم. امروز یک دولت دوست در افغانستان، این ملت بزرگ را رهبری میکند؛ عراق سرنوشت خود را به دست گرفته است. دیروز شکوه اولین نماز جمعه در مسجد ایاصوفیه هم من را بیاختیار به یاد اولین نماز جمعه ما به امامت آیتالله طالقانی انداخت.
مسجد ایاصوفیه هم پر از یادگارهای ایرانی و فارسی است و این قدرت معنایی ایران با منابع فرهنگی مشترک در سطح همه همسایگان و منطقه میتواند تجلی یابد. مناسبات تاریخی با ایران را به دورانی طلایی رسانده و چین، جاده ابریشم را به هدف اعتلای دوباره آسیا در اقتصاد و ارتباطات جهانی گسترانده است.
جاده ابریشم نوین، رشته پیوند دهندهای از جنس جغرافیا و فرهنگ کهن با عناصری نو از اقتصاد و فناوری است که از چین تا افغانستان و عراق و تا اروپای مدیترانهای پیش میرود. قرن بیستم به پایان رسیده و قرن جدید، نگاه جدیدی هم میطلبد. ما قصد نداریم که با جا ماندن در تاریخ، آینده پرشتاب را از دست بدهیم. نخستین گام در این بازآرایی ژئوپولیتیکی، تضمین همسایگی خوب و ارائه چشمانداز مشترکی از توسعه، امنیت و صلح برای همه است و این همان مقصودی است که در مفهوم «منطقه قویتر بهجای قویترین در منطقه» تعقیب شده است.
ما از همه همسایگان دور و نزدیک میخواهیم که به قرن جدید بپیوندند، ایدههای منسوخ را کنار بگذارند و آماده سرمایهگذاری برای آینده فرزندان ما در این زیستگاه مشترک منطقهای باشند. همسایگان دورتر ما در اروپا میتوانند به این لوکوموتیو توسعه ملحق شوند؛ البته اگر اعتماد به نفس خود را بازبیابند و در برابر نیروهای واپسگرای جهان تکقطبی که با خطرناکترین شیوههای ممکن، میکوشند راه را بر توفان تغییرات گریزناپذیر سد کنند، بایستند.
حفظ برجام، مهمترین آزمون آنهاست. ایران منتظر آنها نخواهد ماند اما اگر بخواهند، ایران را آماده برای همکاری و مشارکت در مسیر ساختن دنیای بهتر خواهند دید.
سخنگوی دولت در یادداشتی نوشت: ظیفه سیاست خارجی تسهیل همه شرایطی است که زمینه را برای توسعه همهجانبه کشور مهیا میکند و در سیاست خارجی دولت یازدهم و دوازدهم که بر اساس تعامل سازنده با جهان پایهگذاری شد، همواره این هدف مد نظر بوده؛ چه وقتی که سیاست خارجی ما با برجام، هدف عادیسازی روابط خارجی ایران را دنبال میکرد و چه وقتی امروز در اعلام برنامهریزی ۲۵ ساله با چین، همان هدف را با ابزارهای دیگری جستوجو میکند. مساله اصلی، روح حاکم بر این رخدادهای به ظاهر متفاوت است که از سوی منطق یکسانی پشتیبانی میشود. برنامه جامع ۲۵ ساله با چین در همین چارچوب دنبال شده است که متاسفانه دستخوش تحلیلهای بدبینانه، سطحی، نادرست و بعضا مغرضانه شده است. مغرضانه را برای آنان به کار بردم که در رسانههای فارسیزبان وابسته به دلارهای نفتی و گروههایی غیر خیرخواه برای ایران مدام در حال دروغپردازی در این زمینه هستند.