صعود برخی شاخصها سایه سنگینی بر زندگی دهکهای ضعیف جامعه انداخته است؛ مانند افزایش شاخص فلاکت که به گواه مرکز آمار ایران طی 3 سال گذشته، 26 درصد افزایش پیدا کرده، این عدد بیش از 45 درصد است.
آن طور که آگاهان اقتصادی میگویند افزایش نرخ تورم، ثابت ماندن دستمزدها در کنار نوسان قیمت ارز، رفاه اقتصادی گروههای کم درآمد را کاهش داده است. همچنین که اظهار نظر اخیر، مسعود خوانساری، رئیس اتاق بازرگانی ایران نیز این گفته را تصدیق میکند.
او گفته بود: « با فقری که هر روز بیشتر میشود و اکنون ۶ دهک جامعه زیر خط فقر قرار گرفته اند، نیاز به سرمایه گذاری خارجی داریم، ما در بخش بهره برداری از معادن، نفت و گاز و فولاد، امکان جذب داریم. ۳۰ هزار مرکز گردشگری داریم اما کمترین توریست را داریم، وقتی ۱۵ سال پیش قرارداد کرسنت منعقد شد علیه آن هیاهو شد و اکنون ۱۵ سال است که گاز میسوزد بدون اینکه یک سنت دریافت کنیم».
رشد بیامان نقدینگی
نگرانی در خصوص گسترش خظ فقر زمانی بیشتر نمایان میشود که شاخص نقدینگی نیز مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس تازهترین آمار بانک مرکزی، حجم کل نقدینگی در حالی 2600 هزار میلیارد تومان را نیز رد کرده است که گفته صاحبنظران اقتصادی، بیشتر از نیمی از نقدینگی وارد سفته بازی شده یا در بهترین حالت در بانک سپردهگذاری میشود.
این در حالی است که آمار اشتغال رو به کاهش است؛ بیکاری 2 میلیون نفری ناشی خسارت ویروس کرونا بر اقتصاد، چند روز پیش صدر اخبار قرار رسانهها قرار گرفت، اما به باور آگاهان اقتصادی حتی پیش از بحران کرونا نیز اقتصاد ایران هر لحظه با خطر ریزش آمارهای اشتغال رو به رو بوده است.
بسیاری از آگاهان اقتصادی بر این باور هستند که از سال 84 تا پایان سال 97، تقریبا 16میلیون نفر به جمعیت در سن اشتغال اضافه شده است. اما در این دو دولت تنها 2 میلیون شغل در کشور ایجاد شده است.
برآورد اظهار نظرهای کارشناسان این تعریف را به دست میدهد که نه تنها در اقتصاد ایران اشتغال پایدار ایجاد نشده است که کسب و کارهای موجود نیز در حال تعطیلی و ورشکستگی هستند.
از سوی دیگر آگاهان اقتصادی بر این باور هستند که رشد اقتصادي منفي نتيجه سالها سياستهاي نادرست و ضعف مديريتي بوده و امروز به وضوح ميتوان نارساييها و تبعات آن را در جامعه ديد.
بسيار از اقتصاددانها معتقدند دولتها در سالهاي گذشته نتوانستند سياستهاي پولي و مالي درستي را همگام با مشکلات و موانع اقتصادي کشور تبيين و اجرا کنند و همين موضوع باعث شده تا شرايط به وضعيت امروز برسد. رشد فقر داراي نشانههای مختلفي است که از آن جمله ميتوان به کاهش توان درآمدي، بيکاري، افزايش هزينههاي زندگي، کاهش ارزش پول ملي و افزايش تورم اشاره کرد. رشد نرخ تورم شاخصه مهمي در افزايش فقر است.
زندگی از نفس افتاد
براساس اطلاعاتي که مرکز آمار ايران منتشر کرده است دادهاي شاخص فلاکت در سال ۱۳۹۵ معادل ۳/۱۹ درصد بوده که با رشد به ۳/۲۰ درصد در سال ۱۳۹۶ و ۹/۳۸ در سال ۱۳۹۷ ميرسد و در ادامه در سال ۱۳۹۸ در فصول مختلف دچار نوسان شده است؛ به گونهاي که در بهار ۴/۴۸، تابستان ۱/۵۳ و پاييز ۶/۵۰ درصد گزارش شده بود که در زمستان به ۴/۴۵ درصد کاهش پیدا میکند.
سالهای گذشته و با آغاز تحریمهای اقتصادی این طور بیان شد که کاهش درآمد کشور ناشی از محدودیت در صادرات نفت، اصلی ترین عامل رکود اقتصادی و نزولی شدن شاخص اشتغال است. با این اوصاف به نظر میرسد چشمانداز تاریکی پیش روی اقتصاد ایران باشد. اینکه اقتصاد ایران چگونه خواهد توانست از گردنه خطرناک سقوط رهایی یابد، اتفاقی است که به رفتار مسئولان سیاسی و اقتصادی کشور بستگی دارد .