پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: سهشنبه دوم مرداد ۱۳۵۸ حدود سه ماه پیش از استعفای مهندس بازرگان و پایان کار دولت موقت، او که در کنفرانس تحرک ادارات شرکت کرده بود، از مصائب دولت خود سخن گفت. مشروح سخنان مهندس بازرگان در این کنفرانس که در روزنامه کیهان مورخ چهارشنبه سوم مرداد ۱۳۵۸ منتشر شد به این شرح بود:
به دنبال انقلاب، هیاتدولت و کارمندان دولت مورد بیمهری و احیانا انتقاد و بدگویی مردم قرار گرفتند و هر فرد روشنفکر انقلابی و دلسوخته برای وطن ضمن بدگویی از دولت گفت که «دولت به درد هیچ کاری نمیخورد» و به این ترتیب بدگویی از دولت جزء مبارز بودن و برحق بودن تلقی شد. بر این روحیه انتقاد از دولت ایرادی نیست، چون طی دو هزار و پانصدر سال استبداد روحیهای که دولت و دولتیان برای چپاول، غارتگری و تصرف اموال مردم داشتند این بدبینی را در مردم نسبت به دولت ایجاد کرد به طوری که یک حالت دوگانگی و نفرت بین دولتیان و مردم وجود داشت. این بدبینی به سرعت از بین نمیرود و احتیاج به زمان دارد.
امروز توده مردم بهخصوص آنهایی که در صف مقدم انقلاب پرچم مبارزه را به دوش میکشند میگویند: «چرا دولت انقلابی عمل نمیکند؟»، «اموال را نمیگیرد؟» و «مصادره نمیکند؟» آنان طالب اقدامات حاد و تند و ارضاکننده و انتقامی نسبت به گردانندگان رژیم گذشته هستند و کمتر به اداره مملکت توجه دارند. توجه به اداره مملکت موقعی میشود که مسائلی مانند بیکاری، گرانی ارزاق و امتحانات مدارس پیش میآید آن وقت راهپیمایی کرده و تحصن اختیار میکنند.
پس از انقلاب با دستگاه عظیم دولتی مواجه شدیم که نه میشود آن را دور انداخت و نه میتوان وجود آن را نادیده گرفت و بدون کمک آن کاری کرد. از طرفی مردم و انقلابیون میگویند که دستگاههای اداری فاسد و پر از ساواکی است و برای مقاصد رژیم گذشته درست شده است و باید از آنها استفاده نکرد، ولی ما برخوردیم به عظمت دستگاههای اداری، تجهیزات، تاسیسات، امکانات سرمایههای معنوی و ارزشهای انسانی روی این اصل من همیشه مدافع کارمندان دولت بوده و هستم.
به دولت اصرار میشد که چرا صنعت را ملی نمیکنید و حتی نامهها و تلگرافهای زیادی دریافت کردم که خواستار ملی شدن دفاتر اسناد رسمی بودند حالا من نمیدانم منظور از رسمی کردن دفاتر اسناد رسمی چیست به هر صورت پافشاری میشود که همه چیز ملی باشد یعنی دولتی بشود، یعنی دستگاههای دولتی باز هم توسعه پیدا کرده و متورم بشود. با وجود این نمیخواهند که ما مدافع کارمند و دولت باشیم و به صفت دولتی بودن به میراث گذشته ما را ناجور نگاه میکنند.
روستاهای محروم و مناطق مرزی و دورافتاده کشور احتیاج به کمک دولت دارند، شنیدهام که بعضی از روستانشینان بلوچستان و سیستان به جای غذا علف میخورند و طرز استفاده از چای را نمیدانند. خوشبختانه داوطلبان طرح جهاد سازندگی به یاری مردم روستاها شتافتهاند، ولی باز ترس از این است که بگویند دولت که خود مبتکر طرح جهاد سازندگی است کاری جز علیه سازندگی نمیکند البته همانطور که گفتم این روحیه ضددولتی وجود دارد و حتی جوانان مبارز کمیتهها و غیرکمیته که از دولت پول میگیرند نمیخواهند به نام دولت ماموریت خود را انجام دهند.
امروز باید دستگاههای اداری از درون عوض شوند و یک انقلاب عقیدتی به وقوع بپیوندد و هدف و برنامه و کار این دستگاه عوض شود.
[..]دولت چیزی نیست که بگوییم، چون انقلاب کردیم پس از دولت صرفنظر میکنیم. کارکنان دولت همگی فرزندان این آب و خاک هستند نمیشود آنها را اخراج کرد.
وزرا، روسای ادارات و مردم از کمکاری، تعلل، بیمیلی و بیمهری کارمندان دولت شکایت دارند. البته من توقع چنین گلهای را نداشتم، زیرا من مدافع صمیمانه دستگاههای دولتی هستم.
به مقررات و قوانین موجود نیز مادام که خلافش تصویب و ابلاغ نشده است احترام میگذاریم. اساس بعضی از مقررات صحیح است، ولی زواید و نواقص هم زیاد است که باید به تدریج برطرف شود. هیچ سیستمی بدون نظم نمیتواند باشد و اگر مقرراتش را نفی کنند یعنی فنای سیستم.
میگویند دولت کسی را عوض نکرده و فقط مهرهها جابهجا شده است و یا میگویند ما با وزیر و استاندار و مقامات بالا مستقیما در تماس نیستیم طرف ما کارمندان سطوح پایین است نظیر مامور ثبت احوال و یا گروهبان کلانتری و یا کارمند شهرداری است، ولی میبینیم که روحیه و رفتار این کارمندان با انقلاب عوض نشده.
[خطاب به کارکنان دولت:]شما متعلق به این آب و خاک بوده و فرزندان این کشور هستید. پدر و مادر شما متعلق به این آب و خاک است. وظیفه وجدانی، انسانی، الهی، دینی، سیاسی و مسلکی به شما حکم میکند که در خدمت انقلاب، دولت اسلام و ملت باشید.
[درخواست از شرکتکنندگان در کنفرانس:]عواملی را که باعث کاهش بازده و کارایی و بهرهوری شده است بررسی کنید و طی جلساتی که از نزدیک با کارکنان خواهید داشت به آنان تفهیم کنید که اگر کمکاری و تعلل در کارها بشود، امنیت، درآمدها، صنعت، ارزاق عمومی و به طور کلی همه چیز از بین خواهد رفت و قحطی و به هم ریختگی و آشفتگی در کشور به وجود خواهد آمد و به این ترتیب ضرر این کار در درجه اول متوجه خودشان خواهد شد. پس از تشریک مساعی به کارکنان یکشنبه آینده تشکیل جلسه دهید و در آن مشکلات، مسائل، پیشنهادات و راهحلها و چارهجوییهای خود را ارائه دهید.
روحیه بلاتکلیفی، ندانمکاری و بیتفاوتی محصول انقلاب نیست در گذشته نیز این روحیه وجود داشت با این تفاوت که امروز توقعات مردم و توقعات خودمان از خودمان بیشتر شده است و انتظار میرفت که پس از انقلاب اسلامی ما انقلاب فکری – شخصی و فردی هم ایجاد بشود.