خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
[آقاي تالويس موك]، وزير امور خارجه اتريش آمد. دربارة توسعه همكارى و مسايل بالكان و كوتاهى غربيها و شوراى امنيت در مورد بوسنى هرزگوين صحبت شد. خواست در طرحهاي آسياى ميانه همكارى كنيم. دعوت آقاي [كورت] والدهايم، [رييسجمهور سابق اتريش] را از سوى رييسجمهور جديد تجديد كرد؛ مواضع خوبى دارند.
[آقاي رسول اسلامي]، سفير جديدمان در قزاقستان آمد. دربارة مسايل آنجا كسب نظر كرد. گفتم سعى كند از ترس آنها در خصوص تحريك ما نسبت به نهضت اسلامى كشورشان كاسته شود و روى همكارىهاى بيشتر تكيه شود. آقاى [سيد محمدباقر] حكيم، [رييس مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق] آمد و گزارش سفر به كويت را داد؛ از مواضع آنها راضى است. كمك آنها را به نهضت مردم عراق گفت و نظر خواست.
براى طرح نيشكر جلسه داشتيم. گزارش پيشرفت مطالعه طرحها براى مناقصه را دادند و براي تأمين نيازهاى زياد ريالى كه تقريباً سه برابر پيش بينى اوليه شده است، استمداد كردند.
عصر آقاى [اسحاق] جهانگيرى، استاندار اصفهان آمد. گزارش داد و از هماهنگى هر دو خط، اظهار رضايت كرد. در جلسه هيأت دولت شركت كردم. دربارة سهميه سيمان بحث شد. تذكر دادم كه در مذاكرات رسمى هيأتهاى خارجى، روي ميزها اين همه آجيل نگذارند و مديران در نمازهاى جمعه شركت كنند.
شب ميهمان آيتالله خامنهاى بودم. دربارة موضوع بحث شوراى عالى امنيت ملي و مسايل جهانى و منطقهاى مذاكره كرديم. دير وقت به خانه رسيدم.
سال ۱۳۷۲
تا ساعت ده صبح مطالعه و كار كردم مطابق معمول دوشنبهها بيشتر به ملاقات نمايندگان مجلس گذشت. نماينده و امام جمعه و فرماندار مرودشت آمدند. از استعداد و توسعه كشاورزى مرودشت و نيازهاى عمران شهرى و روستايى گفتند و تقاضاى سفرم به آنجا را داشتند.
[آقای علی زادسر]، نماينده جيرفت آمد. از استاندار و فرماندار گله داشت و براى ساخت كنارههاى رودخانه هليل رود براى حفاظت شهر استمداد كرد. نمونههايى از نطق پيش از دستور خود را كه در تأييد از برنامههاى دولت است، خواند. [آقای حسین رشیدی]، نماينده داراب آمد. براى بيمارستان و برق و سد و... كمك خواست. [آقای محمدعلی پرتوی]، نماينده سقز آمد. كلى از فرماندار و بخشدار و استاندار بد گفت. گروه نمايندگان استان باختران، [=کرمانشاه]، نسبت به مديران اجرايى استان پرخاشگرند و براى امور عمرانى استمداد كردند.
[آقای محمد ابراهیم طاهریان]، سفير جديدمان در نيجريه براى خداحافظى و نظرخواهى آمد و اوضاع و شرايط آنجا را براى همكارى در اوپك توضيح داد و در مورد مسافرت سران پرسيد. اعضای شوراى مركزى جامعه زينب آمدند. خانم [مریم] بهروزى توضيحات داد. ليستى براى كابينه آورده بودند. برايشان صحبت دلگرم كننده نمودم.
عصر شوراى اقتصاد جلسه داشت. براى قيمت جديد بنزين، گاز مايع و بليت هواپيما و قطار تصميم گرفتيم. شب به خانه آمدم. با ياسر شام خورديم و مهدى و فرشته آمدند و مقدارى مغزگردوى تازه آوردند. راجع به طرح آب قطر و پالايشگاه بندرعباس حرف زديم.
سال ۱۳۷۳
آقاى [مصطفی] ميرسليم، براى دستور شوراى عالى انقلاب فرهنگى آمد. جمعى از اعضای انجمناسلامى دانشجويان دانشگاه علوم پزشكى شهيد بهشتى آمدند. اظهار وفادارى کردند و اهداف و خطمشيها را توضيح دادند و ضمن تمجيد از كار دكتر [سیدمحمود] طباطبايى، [رییس دانشگاه]، از جناح افراطى انجمناسلامى سابق كه مزاحم مديريت بودند، انتقاد کردند و كمك خواستند.
اعضای كميسيون مشورتى شوراى عالى انقلاب فرهنگى آمدند و گزارش كار دادند. نصيحتشان كردم كه جو سالم و آزاد در بحثهايشان داشته باشند تا نظرات كارشناسى، بدون نگرانى از انگزدن و اتهام، بتواند مطرح شود. همچنین از كارشناسان مستقل و خارج از جمعشان هم استفاده كنند. دكتر حبيبى، [معاون اول رییسجمهور]، براى امور جارى آمد. تذكر دادم كه كار سخنگويى دولت را انجام دهد.
عصر [آقای تومانی واکون ساکو]، وزير انرژى، منابع طبیعی و محیطزیست گینه كوناكرى آمد. مذاكرات در خصوص توسعه همكارى بود. در يك معدن بزرگ بوكسيت گينه شريك هستيم و بهانهجويىهايى دارند. براى مراسم فارغالتحصيلى افسران دانشکده علوم انتظامی، به ستاد ناجا[= نیروی انتظامی] رفتيم. سان و گزارش و سرود و اهدای جوايز و سخنرانى من انجام شد. رژه حدود دو ساعت وقت گرفت. نزديك مغرب به خانه آمدم.
سال ۱۳۷۴
تا ظهر در منزل بودم. منتظر ختم مذاكرات ریيسجمهور تاجيكستان با رهبران اپوزیسيون بودم كه براي امضای توافقنامه و بدرقه بروم. دكتر ولايتي اطلاع داد كه ابتدا با كمي اشكال، ملاقات كوتاهي با مجموعه سران مخالف كرده و سپس آقايان رحمانُف و نوري در پشت درهاي بسته به مذاكره نشستهاند و ساعتها طول كشيده و علایم پيشرفت در مذاكرات به چشم ميخورد.
نزديك ساعت دو بعد از ظهر، اطلاع دادند كه به سعدآباد بروم. هر دو طرف اظهاررضايت كردند. ابتدا جلسه كوتاهي داشتيم كه عكس و فيلم تهيه شد. سپس براي امضای توافقنامهشان رفتيم. دو طرف نشستند و سند را امضا كردند. همراهان دوطرف پشتسرمان ايستاده بودند. چند جملهاي نصيحتشان كردم؛ مبني بر ضرورت صلح و اينكه از طريق نزاع و جنگ، به جايي نخواهند رسيد
بلافاصله به سوي سعدآباد حركت كرديم. در راه آقاي رحمانُف، از كمكهاي من براي ايجاد توافق تشكر كرد و هم از اينكه برنامه سفر را عوض كرديم و از شيراز به تهران برگشتند و اينجا مذاكره شد، اظهار رضايت كرد. قبلاً وقتي كه پيشنهاد تغيير برنامه شده بود، مقاومت كرد و گفت كه پدرش وصيت كرده، برنامه سفر را هيچ وقت تغيير ندهد. تصورشان اين بود كه عملاً آقاي نوري، ديرآمده كه بگويند سفر را بههم زدهاند. با توضيحاتي كه داديم كه تأخير به خاطر ديررفتن هواپيمای ما و عدم همكاري حكومت افغانستان بوده، سوءظنشان ظاهراً كم شد.
از سفر شيراز و ديدن تختجمشيد و حافظيه و سعديه، خيليخوشحال و از صفا و عظمتشان متعجب بودند. در فرودگاه مصاحبه كرديم و بدرقه رسمي نمودم. از همانجا با هليكوپتر به محل سد لتيان رفتيم. عفت و بچهها و بستگان قبلاً رفته بودند.
سال ۱۳۷۵
اول وقت براى سفر همدان، به فرودگاه [مهرآباد] رفتيم. محسن [هاشمی، رییس دفتر رییسجمهور]، [حمید] ميرزاده، [رییس سازمان برنامه و بودجه]، [بیژن نامدار] زنگنه، [وزیر نیرو]، [سیدمحمد] غرضى، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن]، [هادی] منافى، [رییس سازمان حفاظت محیط زیست]، [عباس] آخوندى، [وزیر مسکن و شهرسازی] و [علیرضا] مرندى، [وزیر بهداشت، درمان و
آموزش پزشکی] همراه بودند. ساعت هشت و نیم در فرودگاه شهر همدان فرودآمديم. پس از استقبال رسمى به شهر رفتيم. مردم در خيابانها، استقبال بسيار شكوهمندى داشتند. براى بازديد از طرح ساخت 600 واحد مسكونى، يكسره به محله سعیديه رفتيم. [آقای عباس آخوندی]، وزير مسكن توضيح داد. من هم سياستهاى مسكن را گفتم و با توجه به تأمين زيربناها و مصالح ساختمانى، اظهاراميدوارى كردم كه بتوانيم مشكل مسكن را حل كنيم.
سپس به ورزشگاه شهر، در اجتماع بسيار انبوه مردم رفتيم. اجراى سرود و شعار و خيرمقدم [آقای سیدابوالحسن موسوی همدانی]، امام جمعه، همراه با تمجيد از موفقيت در سازندگى و بازسازى و سياستهاى دولت و [آقای احمد خرم]، استاندار و صحبت مفصل 45 دقيقهاى من، در افتخارات تاريخى همدان و استحكام انقلاب و استعدادهاى همدان و برنامههاى انجام شده سازندگى و وعده براى آينده بهتر، انجام شد.
از آنجا به مركز مخابرات رفتيم. 119 طرح با100 ميليارد ريال هزينه، با گزارش آقاى صنعتى، [قائممقام وزیر پُست و تلگراف و تلفن] و صحبت من، همزمان افتتاح شد. مستقيم [از شبکه اول سیما] پخش مىشد. سپس به خانه معلم رفتيم. در مراسم خانه معلم، كتابچهاى هديه كردند كه حاوى 250 نوشته از دانشآموزان است. آموزش و پرورش، قبل از سفر من، از دانشآموزان خواسته بود كه فكر كنند اگر ریيسجمهور میهمانشان باشد، چه خواهند گفت؟ چهارهزار نفر شركت كردهاند و از بین آنها، 250 نامه انتخاب شده است؛ گفتم بقيه را هم بدهند. میهمانسراى جالبى را كه ساختهاند، افتتاح كرديم؛ با اولويت براى فرهنگيان و سپس براى عموم است. نماز و ناهار و استراحت و پردهبردارى از لوح به انجام رسید.
عصر براى مراسم شروع كار ساخت فاضلاب شهر و آبرسانى، به بيرون شهر رفتيم. [آقای زنگنه]، وزير نيرو، آقاى [غلامرضا] منوچهرى، [معاون وزیر نیرو در امور آب و فاضلاب] و مهندس اميدى، [مديرعامل شرکت آب و فاضلاب استان همدان] گزارش دادند، سپس من در اهميت فاضلاب و نيز كارهاى مهم آبرسانى به شهرها صحبت کردم.
به محوطه جديد دانشگاه آزاد اسلامى در بيرون شهر رفتيم. 220 هكتار زمين خوبي گرفتهاند و تعدادي ساختمان جديد به قيمت مناسب ساختهاند: 112هزار تومان براى هر مترمربع؛ ارزان تمام كردهاند. دكتر [عبدالله] جاسبى، [رییس دانشگاه آزاد اسلامی] و آقاى [محمد] متقي، ریيس دانشگاه [آزاد اسلامی] همدان، گزارش دادند و من در اهميت كار دانشگاه آزاد اسلامى صحبت کردم.
به شهرك شهيد مدنى رفتيم. استقبال گرمى از سوى مردم داشتيم. بيمارستان 250 تختخوابى تأمين اجتماعى را بازديد و افتتاح كرديم. از چند بيمار عيادت کردم. بعد از استماع گزارش دكتر [علیرضا] مرندى و [مهدی] كرباسيان، [رییس سازمان تأمین اجتماعی]، من در خدمات سازمان [تأمین اجتماعی] و اهميت بيمهها صحبت کردم6. همزمان افتتاح بيمارستان 150 تختخوابي ملاير را هم در برنامه داشتيم.
براى مراسم كلنگزني شروع كار بزرگراه همدان- تهران رفتيم. آقايان [اکبر] تركان، [وزیر راه و ترابری] و سعيدى نژاد در مورد آزادراهها و پايانهها و سياست حمل و نقل توضيح دادند. من هم دربارة اهميت هر دو بخش و ضررهاى فقدان هماهنگى كه باعث هدررفتن ظرفيت ناوگان مىشود، صحبت كردم. براى روستایيان كه اجتماع كرده بودند، صحبت كوتاهى نمودم.
قرار بود، مراسم بهرهبردارى از سد آبشينه را داشته باشيم كه به فردا موكول شد. براى افتتاح مجتمع سياحتى، به تپه عباسآباد كنار دره زيباى گنجنامه رفتیم. طرح بسيارجالبى است. آب را به بالا در ارتفاع در استخري پمپاژ مىكنند و از آنجا به صورت آبنما و آبشارهاى بسيار زيبا به پايين مىريزد و سپس در استخرهاى بسيار بزرگى جمع مىشود و از آنجا به مزارع اطراف مىرود. در وسط استخر، رستوران بزرگ و مجللى ساختهاند و كنار استخر، فضايى براى سينماى روباز و گلكارىهاى جالب درست کردهاند. اينجا سابق نيروگاه كوچكآبى با ساخت آلمانها بوده است.
سال ۱۳۷۶
به اردودگاه منظریه رفتیم. ابتدا بیمارستان نود تختخوابى کـه بـراى فرهنگیـان سـاخته شـده، افتتاح شد و از سالن و کتابخانه مجتمع فرهنگى بازدید کردیم و کلنگ تالار بزرگـى را بـه زمین زدم. صبحانه صرف شـد: عدسـى و لوبیـا پختـه. سـپس در جمـع مـدیران [آمـوزش و پرورش] سراسر کشور، سرودى در وصف سازندگى و من توسط دانشآموزان اجرا شـد و گـزارش دکتـر [محمـدعلی] نجفـى، [وزیـر آمـوزش و پـرورش] و اعطـاى نـشان بـه آقـاى [محسن] چینىفروشان، رییس کانون پرورش فکریکودکان و نوجوانان به انجام رسید و بـا سخنرانى مفصل من تمام شد.
در دفترم پس از انجام کارها، [آقـای الفـا ابراهیماسـو ]، سـفیر جدیـد گینـه، بـراى تقـدیم استوارنامه آمد. [آقای مسلم بن زیدان البرعمی]، سفیر عمان، براى خـداحافظى آمـد. دکتـر [موسی] زرگر براى پیگیرى توسعه بیمارستان سینا آمد. آقای [عبدالرحمن ندیمی]، استاندار بوشهر آمد و براى منطقه ویژه اقتصادى و بازارچـه هـاى مـرزى بوشـهر و نیـز خـط راه آهـن جنوب ـ جنوب استمداد کرد.
[آقای علی عبدالعلی زاده]، استاندار آذربایجان شرقى آمد. اصـرار داشـت کـه سـفرى بـه تبریز براى طرح ها و به خـصوص افتتـاح ورزشـگاه بـزرگ [یادگـار امـام] تبریـز بـروم کـه نپذیرفتم. گزارش پیشرفت طرح هـا را داد و گفـت بیکـارى در اسـتان شـش درصـد اسـت.
آقای [ علی بخش جهانبخش ]، استاندار سیستان و بلوچستان آمد. گـزارش طـرح هـا را داد و براى سرعت اجراى طرح ها خواستار اعتبار بیشتر شـد. آقـاى [علـی محمـد ] بـشارتى ، تلفنـى خواستار دادن نشان به جمعى ا ز استانداران شد.
عصر [آقای محمدرضا نوري شاهرودي]، سـفیرمان در عربـستان سـعودى آمـد. گـزارش موفقیت در اصلاح روابط با سعودى را داد و خواستار فرستادن جواب پیام فهد شد و اصرار براى سفر من به آنجا داشـت. دکتـر [حـسن ] حبیبـى بـراى امـور جـارى و مجمـع تـشخیص مصلحت نظام آمد. شوراى عالى امنیت ملی جلسه داشت دربارة امنیـت در شـرق کـشور و مسأله حقوق دریاي خزر ها و شوراى دفاع و نیز اقلیت بحث شد.
شب دکتر [حسن] روحانى، [دبیر شوراي عالی امنیت ملی و نایب رییس مجلـس ] آمـد. از صحبتهای رهبرى در مورد برخورد با سرمایه هاى بادآورده انتقـاد داشـت و گفـت باعـث رکود اقتصاد و ناامنى اقتصادى مـى شـود و راجـع بـه کابینـه آینـده صـحبت شـد و دربـاره پذیرش عضویت در کابینه در صورت دعوت ، مشورت کرد