پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: صبح کاغذ برای مسیو کویل و پتیدوتایی و پل بویه نوشتم و برای یکشنبه ناهار دعوت کردم و با رفقا به ترتیب دوسیه پرداختیم. ناهار را زودتر خورده و به اتفاق میرزا حسینخان و انتظامالملک یه تئاتر فرانسه رفتیم. «زائیر» و «فوم ساونت» بازی کردند. خیلی خوب بود. مخصوصا «زائیر» ما را گریانید.
عصر کتابچیخان آمد و بر حسب وعده با هم رفتیم شام بیرون خوردیم. میرزا حسینخان، چون کار داشت نیامد. در عوض انتظامالملک را بردیم. مهمان بودند، صدوچهل فرانک خرج شد. بعد رفتیم در خیابان گردش کردیم. کتابچی بر حسب معمول لاینقطع حرف زد. همچنان مرید سعدالدوله است. از قرار اظهاراتش میخواهد با روزنامه ماتن در کار ایران صحبت کند که طرفداری کنند و ضمنا تحریک طمع فرانسهها را بکند و اگر بوی امیدواری شنید بیاید با ما حرف بزند و قرار و مدار بدهد. خدا به خیر بگذراند که در این موضوع چه گرفتاریها باز پیدا کنیم.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، ص. ۱۵۵.