پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : اوضاع درآمد و هزینه خانوارهای شهری از این حکایت دارد که با متوسط درآمد ۵۴ میلیونی در سال، میزان درآمد آنها حدود شش میلیونی بیش از هزینههایشان است.
به گزارش ایسنا، طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوار، برای بررسی متوسط هزینهها و درآمد یک خانوار شهری و یک خانوار روستایی در سطح کشور و استانها است، بر این اساس مرکز آمار در سال ١٣٩٨ حدود ۱۹ هزار و ۸۹۸ خانوار نمونه در نقاط شهری و ۱۸ هزار و ۴۳۰ خانوار نمونه در نقاط روستایی کشور را مورد بررسی قرار داده است.
اما نتایج بررسیها نشان میدهد که متوسط هزینه کل خالص سالانه یک خانوار شهری ۴۷ میلیون و ۴۳۷ هزارتومان بوده است که نسبت به رقم مشابه در سال قبل(۱۳۹۷) ٢٠.٦ درصد افزایش نشان میدهد. از هزینه کل سالانه خانوار شهری۱۱ میلیون و ۷۵۲ هزار تومان با سهم ٢٤.٨ درصد مربوط به هزینههای خوراکی و دخانی و ۳۵ میلیون و ۶۸۵ هزار تومان با سهم ٧٥.٢ درصد مربوط به هزینههای غیرخوراکی بوده است.
در بین هزینههای خوراکی و دخانی، بیشترین سهم با ٢٢.٠ درصد به هزینه گوشت و در بین هزینههای غیرخوراکی بیشترین سهم با ۴۸ درصد مربوط به هزینه مسکن، سوخت و روشنایی اختصاص دارد.
درآمد بیشتر از هزینه
اما متوسط درآمد اظهار شده سالانه یک خانوار شهری ۵۴ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان بوده که نسبت به سال قبل، ٢٤.٤ درصد افزایش داشته است. بر این اساس در سال ١٣٩٨ رشد متوسط درآمد سالانه خانوارهای شهری بیشتر از رشد متوسط هزینه کل سالانه بوده است.
وضعیت منابع درآمد خانوارهای شهری نشان می دهد که ٣٢.٥ درصد درآمد از مشاغل مزد و حقوق بگیری، ١٦.١ درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیرکشاورزی و ٥١.٤ درصد از محل درامدهای متفرقه خانوار تامین شده است.
اوضاع دخل و خرج در خانوار روستایی
بررسی وضعیت هزینه و درآمد خانوارهای روستایی در سال ۱۳۹۸ نشان میدهد که متوسط هزینه کل خالص سالانه یک خانوار روستایی ۲۶ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان بوده است که نسبت به سال قبل ٢١.٧ درصد افزایش دارد. از هزینه کل سالانه خانوار روستایی ۱۰ میلیون و ۲۶۶ هزار تومان با سهم ٣٩.٣ درصد مربوط به هزینههای خوراکی و دخانی و ۱۵ میلیون و ۸۳۴ هزار تومان با سهم ٦٠.٧ درصد مربوط به هزینههای غیرخوراکی بوده است.
این در حالی است که در بین هزینههای خوراکی و دخانی، بیشترین سهم مربوط به هزینه آرد، رشته، غلات، نان و فرآوردهای آن و گوشت هر کدام ۲۲ درصد و در بین هزینههای غیرخوراکی، بیشترین سهم با ۳۰ درصد مربوط به مسکن، سوخت و روشنایی بوده است.
از سوی دیگر متوسط درآمد اظهار شده سالانه یک خانوار روستایی ۲۹ میلیون و ۷۰۲ هزار تومان بوده است که نسبت به سال قبل ٢٧.٤ درصد افزایش داشته است.
درآمد خانوارهای روستایی ٣٠.٧ درصد از مشاغل مزد و حقوق بگیری، ٣٣.٥ درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیرکشاورزی و ٣٥.٨ درصد از محل درآمدهای متفرقه خانوار تامین شده است.
در استانها چه میگذرد؟
اما جریان هزینه و درآمد خانوارها در به تفکیک استانها در سال گذشته اینگونه بوده که استان تهران ۷۲ میلیون و ۷۱۷ هزار تومان بیشترین و استان کرمان با۲۶ میلیون و ۳۲۰ هزار تومان هزینه را در سال ١٣٩٨ داشتهاند.
همچنین استان تهران با ۸۱ میلیون و ۳۱۷ هزار تومان بیشترین و استان کرمان با حدود ۳۴ میلیون کمترین متوسط درآمد سالانه یک خانوار شهری را در سال ١٣٩٨ به خود اختصاص داده است.
بیا بگیرش از مردم.
مگه ما خودمون تو ایران زندگی نمیکنیم وخبر از هیچی نداریم
با کرایه خانه..
هر کارمند دولت باید حقوق مایانش ..یک ملیون هست باشه
من یه سوالی دارم: اگر اینگونه باشد که گفتید درمورد درآمد خانوار ایرانی پس چرا ۱۳میلیون بیکارند یا چرا ۲۲میلیون نفر درسن ازدواج اند و ندارند ازدواج کنند یا چرا در مورد گرانی بنزین آبان کل کشور رو سوزوندند یا چرا خط فقر به ازای درآمد روزانه ۱۳۰هزارتومنه و حداقل حقوق ۵۰میلیون نفر زیر روزی ۷۰ هزار تومنه یا چرا ... لطفآ پخش کنید.
09160663535شماره موبایلم
2982220695شماره ملیم،برای اینکه صحت حرفامواستعلام بفرمائین
جالب اینجاست که طبق آمار این مقاله مردم در شهرها درآمدشون بیشتر از هزینه هاشونه پس چجوریه که اکثریت همین مردم وضعیت اقتصادی فوق العاده بدی دارند و در واقع زیر خط فقرن به عنوان مثال کارمندان به وسط برج که میرسه لقمه نانی ندارن که سر سفره هاشون بزارن تازه همون چند روز اول به ته کیسه میرسن خیلی خیلی شانس بیارن بتونن اجاره خونه و پول شارژ و آب و برق رو بدن