سرویس تاریخ «انتخاب»: صبح روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ مجلس شورای اسلامی به ریاست علیاکبر هاشمی رفسنجانی تشکیل جلسه داد. در این جلسه بنا بود طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر مطرح و نمایندگان مخالف و موافق آن صحبت کنند. صبح و عصر فردای آن روز نیز برای ادامه بررسی همین طرح جلسه مجلس شورای اسلامی برگزار شد. بخش نخست گزارش جلسه مورخ سیام تیر را که در روزنامه کیهان، ۳۱ خرداد، منتشر شد در ادامه میخوانید:
علیاکبر دهقان نماینده تربت جام؛ اولین ناطق قبل از دستور
در این وقت مختصر به چهار نکتهای که به نظر خودم لازم میدانستم یادآوری کنم، اشاره مینمایم. [..]اگر روحانیت و بهخصوص مرجعیت و رهبری از مردم دور باشد و این ولایت فقیهی که در قانون اساسی گنجانده شده است به این صورت نباشد آن زمان زمانی است که برای پیروزی بر یک دیکتاتور، حداقل باز هم اگر خود روحانیون دست در دست هم دهند بیش از ۶۰ هزار شهید و صد هزار معلول نیاز دارد. تا زمانی که این رهبر و رهبرانی مشابه این رهبر بر جامعه حاکم باشند این جامعه از تمام ضررهایی که جوامع گذشته دچار آن شدهاند به دور خواهد ماند. بعضیها ممکن است تحت تاثیر برخی تبلیغات قرار گرفته و بگویند اختناق است، خفقان است، به رئیسجمهور اجازه صحبت ندادند و او ناچار شد با خبرنگاران و روزنامههای خارجی مصاحبه کند و به طریق نوار و اعلامیه و ... نظرات خود را پخش کند، تذکر لازم اینکه مطابق اصل هفتادم قانون اساسی، آقای رئیسجمهور هر وقت که میخواست و هنوز هم اگر بخواهد حرفهایش استماع میشود و آنچه حرف دارند بگویند و بحث عدم کفایت و یا کفایت سیاسی ایشان بحث تازهای نیست. حدود سه ماه پس از تشکیل مجلس مرتبا این حرف تلویحا یا تفریحا بیان میشد که آقای رئیسجمهور نمیتوانند مملکت را اداره کنند و باید فکر دیگری کرد.
بیشتر بخوانید
در ۱۴ اسفند این جریان به اوج خود رسید، تا آنکه برادر عزیزمان آقای طاهری در جلسه ۲۷ اسفند عنوان میکنند که «اگر آقای بنی صدر از فرمان امام سرپیچی کنند من شخصا عدم کفایت سیاسی ایشان را طرح خواهم کرد» و عدهای هم در اثر تشنج مجلس را ترک کردند و گفتند این بر خلاف فرمان امام است.
سومین نکتهای که لازم است بگویم این است که دوستان ایشان چه کسانی هستند، اگر خیلی خلاصه بگویم میتوان گفت که دفتر هماهنگی، هماهنگکننده گروههای مخالف بود و خود ایشان هم اتفاقا همین مطلب را نقل میکنند؛ که ایشان رهبر جناح مخالف است (مصاحبه ایشان در یک هفتهنامه).
مطلب این بود که آقای رئیسجمهور نقل کردهاند: «که روزی که به دزفول رفتم شهر در حال سقوط بود، با ارتشیان صحبت کردم به آنها گفتم شما به خود باور کنید، میتوانید دشمن را متوقف کنید و بشکنید و آنها از اینجانب پذیرفتند عمل کردند و موفق هم شدند. حالا هم به شما میگویم شما به توانایی خود باور کنید، تسلیم جوسازان و چماقداران نشوید، استقامت کنید، راههای استقامت را خود در گذشته یافتهاید و اینک نیز میتوانید بیابید.» سوال میکنم: در آنجا لشگر صدام بود، نیروی کافر بود، تجاوز صورت گرفته بود، شما برای مقابله با دشمن اینطور دعوت به استقامت میکردید. اینجا کدام کافر در مقابل شما قرار گرفته است که اینطوری دعوت میکنید که مردم استقامت کنند؟! البته ما استقامت مردم را هم در ۱۵ خرداد دیدیم و هم در روزی که امام صحبت فرمودند. مردم در صحنه هستند مقاومت میکنند و همیشه در برابر کسانی که در برابر اسلام بایستند مقاومت خواهند کرد.
همتی نماینده مشکینشهر؛ دومین سخنران پیش از دستور
من از روزی که مسئله انتخاب ریاستجمهوری به میان آمد در منطقه خودم احساس میکردم که آقای بنیصدر کفایت ریاستجمهوری را ندارند، چون تمام افراد منحرف و چهرههای ضدانقلاب و اشخاص چندچهره و منافق سنگ محبت او را به سینه میزدند. امروز دیگر به کسی مخفی نیست که بنیصدر با به زیر چتر حمایت خود گرفتن گروهها و گروهکهای محارب با خدا و نوشتن آن نامههای سرتاپا آشوببرانگیز و اهانتبار و قرائت توسط آقای غضنفرپور و آن مکاتبه و روابط سیاسی که منافقین خلق و تمام گروههای منافق داشته و دارد و میخواست امت نه شرقی، نه غربی را به دامن شرق و غرب بیندازد. [..]مردم و ملت مستضعف هرگز نخواهند گذاشت تاریخ ننگین بنیامیه و بنیعباس امروز پس از این همه شهید که مردم نثار اسلام کردند تکرار شود.
احمد عطاری؛ نماینده مردم اراک
به گمان من الان مسئلهای که مردم ما را به خودش مشغول کرده، کنار گذاشتن یک فرد یا دسته نیست، بلکه صحبت از تشییعجنازه نحوهای از اندیشه است که فکر میکند و میپندارد که مردم با انتخابشان از حق دیدن و اندیشیدن خودشان صرف نظر کردهاند. مردم ما به هر تقدیر از تحمل حل این مصیبت هم برآمدند و این تجربهای بسیار دردآورد بود، اما در عین حال گرانقدرتر از تجربه شکست نظام شاهان. مقتضای عبرت از تاریخ آن است که مردم شیوه حضور مستمر و کنترل دائم آنهایی را که بر حسب ظاهر قدرتمند تلقی میشوند را تحقیق کنند برای صاحبمنصبهایی که به جا ماندهاند و آنهایی که جایگزین رفتگان میشوند، این وقایع مثل همه وقایع انقلاب عبرتآمیز است. اینها باید بیاموزند که اگر به جای خدمت به مردم به منیتها، به تشدید اختلافات و خودتخریبی بیندیشند، این صحنه مکرر خواهد شد و اگر برای رضای خدا کار کنند خدا دوستیشان را بر دل مردم خواهد انداخت [...].
میربهزاد شهریاری؛ نماینده مردم رودباران
امروز یکی از مسائل مهم در مجلس شورای اسلامی یعنی رای دادن به عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور مطرح است و تمام ملت مبارز ایران منتظر هستند؛ و یکی از ویژگیهای اصیل انقلاب اسلامی ما این بوده است که پرده را از روی چهره افراد منافق و چندرنگ برداشت و آنها را به ملت معرفی کرد، افرادی که تا دیروز برای بعضیها بت بودند و با سخنرانیها و وعده و وعیدها سر مردم را شیره مالیده بودند خوشبختانه انقلاب شد که این افراد به مردم معرفی شوند و این موجب خوشحالی است. آنهایی که از فرنگ برگشتند و از اسلام چیزی نمیدانستند و از برکت اسلام و قرآن و روحانیون به اینجا رسیدند و این معنی را فراموش کردند که با این انقلاب به اینجا رسیدند، من به اینها میگویم سوابق خود را در نظر بگیرند که چه بودند و چه شدند، ولی اینها کور خواندند؛ هرکس که در برابر ولایت فقیه قد علم کند محو و نابود خواهد شد. ایشان در مقابل امام ایستاد و ضربهای را به خود زد که تا ابد فراموش نخواهد کرد. به خدا ملت ایران و ما متاسف هستیم که چنین شد و اولین رئیسجمهور به این سرنوشت دچار شد، ولی عامل که بود؟
هیچکس مقصر نبود جز خودشان، تیکه کردن روی یازده میلیون رای کار را به اینجا رساند. اگر این روحانیون مبارز نبودند از این مقدار هم خبری نبود و اگر این عمامهبهسرها نبودند تو یازده میلیون رای نمیآوردی. مردم بتپرست نیستند، مردم روی بینش رای میدهند. نمایندگان مجلس هم اگر دست از بعضی کارهایشان برندارند، موکلین و مردم درباره آنها هم چنین خواهند کرد؛ و دشمن بداند که این ترفندهای سیاسی نمیتوانند انقلاب ما را به شکست بکشانند، انقلاب ما تا این تودههای میلیونی و دست غیبی خدایی را در پشت سر دارد از هیچ توطئهای هراس ندارد. رئیسجمهور و دوستان نادان ایشان متوجه نیستند ملتی که از آهن پرصلابتتر است از این حرفهای شما بترسد؟
این جای تاسف است که مرزها باز باشد و هرکس خواست برود! چطور مسئولین امور قضایی نباید متوجه موضوع باشند؟! چطور کسی میتواند برود بیرون و اینها متوجه نباشند؟! اینها باید مرزها را بیشتر مورد توجه و کنترل قرار دهند.
مجید انصاری نماینده زرند کرمان؛ آخرین سخنران پیش از دستور
[..]ما رفته بودیم آنجا که مردم را در مورد عدم کفایت سیاسی آقای رئیسجمهور روشن کنیم، ولی مردم قبل از مسئولین عدم کفایت سیاسی آقای بنیصدر را صادر کرده بودند و فریاد میزدند: «دادستان، دادستان، ابولحسن در نره» من ضمن تشکر از اینکه ملت قهرمان ایران در صحنه حاضر شدند برای رسوا کردن منافقین تذکر میدهم به مسئولین کشور که آقای بنیصدر دستور آزادی تیمسار باقری و خسرو قشقایی را صادر کرد و امروز هشدار میدهم به مسئولین که مرزها را کنترل کنند که این خیانتکاران به خارج نگریزند و به دیگر همفکرانشان امثال بختیار و اشرف پهلوی و دیگر همپالگیها نپیوندند.
تذکر رئیس مجلس؛ هاشمی رفسنجانی
اولین نکته تصادف میمون و تحت هدایت الهی را که این حرکت انقلابی و تصحیحگر امام و مجلس و مردم در مورد مسئولیت مهم ریاستجمهوری که با میلاد پرسعادت امام زمان (عج) همراه باشد بار دیگر نشان میدهد که این قطعات تاریخ که برای ما ترسیم شده همیشه میتواند در زندگی ما مفید و موثر باشد و من این میلاد خجسته را بر همه امت مسلمان و امام امت تبریک عرض میکنم.
نکته دوم: به عنوان رئیس مجلس ضمن اینکه این عمل را یک ضرورت تشخیص میدهم متاثرم که وقت گرانبهای مجلس شورای اسلامی صرف موضوعی میشود که بهتر بود مورد بحث ما با حل مشکلات با همکاری باشد، ولی نشد و انقلاب این مسائل را همراه آورد و از نظر شخصی هم متاثرم و مدتی تلاش کردیم و دوستان ما هم اطلاع دارند که ما مخالف با ریاستجمهوری ایشان بودیم، ولی بعد که شد تلاش کردیم که همکاری به وجود بیاید و برادران یادشان هست که حتی بعد از ملاقات با امام گفتم که «ایشان رئیسجمهور بمانند و قانون را مراعات کنند» و امام امت هم در آخرین بیانات سازندهشان مهلت دادند و خواستند که مخالفان جمهوری توبه کنند و به دامن امت و اسلام برگردند، ولی نشد و ما را به این عمل جراحی مهم که انشاءالله سرنوشتساز باشد وادار کردند. جریانی که پیش آمده یک جریان سیاسی مهم است که احتیاج به کنترل و خودداری دارد؛ و تذکر دیگر که خدمت برادران و تماشاچیها و مردمی که صدای ما را میشنوند این است که نباید احساسات بر آنها غلبه داشته باشد و برادران در تعبیراتشان نزاکت را مراعات کرده و همچنین تماشاگران نیز نباید در محیط جلسه شعار بدهند و احساسات بر آنها غلبه نکند و برادران نیز در تعبیراتشان حتما مودب خواهند بود و نزاکت را همه مراعات میکنیم. بحث باید جدی باشد، اما تعبیرات موهن نباشد و در قالبهای مناسب با شئون مجلس باشد.
همچنین از مردم و حزبالله تقاضا میکنم که در برخوردها حدود و ثغور اسلامی را رعایت کنند و کلمات و عبارات باید محتوای انقلابی داشته و نقطه ضعف دست کسی ندهد و کسانی که اطراف مجلس جمع میشوند گاهی شنیده میشود که برخی از برادران نماینده در بیرون مورد اعتراض مردم قرار گرفتهاند، من نمیدانم این مردم چه کسانی هستند، اما خواهش کردیم که کسی نباید متعرض آنها شود [...]
دستور جلسه، ایراد آئیننامهای عزتالله سحابی و پاسخ رئیس
مجلس در ساعت ۸ و ۲۳ دقیقه بحث در طرح عدم کفایت سیاسی رئیسجمهوری را آغاز کرد؛ و هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس طی توضیحی کوتاه از نمایندگان خواست که در صحبتهای خود از به کار بردن کلمات و الفاظ توهینآمیز و موهن خودداری کنند و همچنین از مردم که به عنوان تماشاگر در مجلس حضور داشتند خواست تا از شعار دادن و اظهار نظر خودداری کنند، چون طبق آئیننامه ممنوع است. وی همچنین خطاب به مردم از آنها خواست که نسبت به نمایندگان مخالف طرح بیاحترامی و بیحرمتی نشود تا در آزادی کامل این مسئله طرح و رسیدگی شود.
طبق لیستی که مخالفین و موافقین در آن برای صحبت نوبت گرفته بودند اولین مخالف عزتالله سحابی بود.
عزتالله سحابی؛ مخالف طرح: به استناد به اصل ۱۲۳ قانون اساسی از رئیس مجلس میخواهم که در مورد طی مراحل قانونی مصوبه مجلس راجع به آئیننامه طرح عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور توضیح دهد و اینکه آیا این مصوبه از امضای رئیسجمهور گذشته است یا خیر؟
لازم به یادآوری است که بر طبق این اصل رئیسجمهو موظف است مصوبات مجلس یا نتیجه همهپرسی را پس از طی مراحل قانونی و ابلاغ به وی امضا کند و برای اجرا در اختیار مسئولان بگذارد.
همچنین رئیسجمهور موظف است مصوبات مجلس را ظرف ۵ روز امضا کند و اگر در این مدت امضا نشد نخستوزیر میتواند برای اجرای آن اقدام کند.
هاشمی رفسنجانی: اگر یادتان باشد در مورد فوریتها رئیسجمهور ۴۸ ساعت مهلت امضا دارد. ما همه طرق قانون این را رفتیم. ما عصر چهارشنبه بعد از تصویب بلافاصله این مصوبه را به دفتر رئیسجمهوری فرستادیم، ولی همانطور که میدانید ایشان سه روز است که جایشان مشخص نیست و با این وجود آن را در همان جا نزد دفتر نگهبانی گذاشتیم. ثانیا برای مراعات احتیاط بر اساس اصلی که میگوید در هنگام غیبت یا بیماری رئیسجمهور شورایی مرکب از نخستوزیر، رئیس دیوان عالی کشور و رئیس مجلس وظایف او را انجام میدهند، با توجه به غیبت ایشان این مصوبه را دادیم این آقایان هم امضا کردند. ثالثا با صحبتی که با بعضی از آقایان شورای نگهبان میکردیم نقلشده این مصوبه منصرف از آن اصل است، ولی این نظر قطعی شورای نگهبان نیست و ما باید طی نامه رسمی از آنها بخواهیم که نظرشان را بگویند. به هر حال ما این مصوبه را به دفتر ریاستجمهوری دادیم و تاکنون هم ۴۸ ساعت گذشته است.
عزتالله سحابی: با توجه به اینکه روز چهارشنبه گفته شد که وقت و نوبتی که آقایان در روز چهارشنبه برای صحبت در این باره گرفتهاند ملغی است به این جهت فکر نمیکردم که امروز نوبت من شود از این نظر آمادگی برای صحبت ندارم.
رئیس مجلس (هاشمی رفسنجانی): ما فکر میکردیم که بررسی آئیننامه طرح عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور روز چهارشنبه پایان میگیرد و ما میتوانیم بلافاصله طرح عدم کفایت سیاسی را آغاز کنیم، از این نظر ورقهای نصب کردیم تا آقایان نوبت بگیرند. چون این نشد قرار شد در مورد لغو شدن یا نشدن آن نوبتگیری در هیاترئیسه بحث شود. ولی اعلام نشد که این لیست قبول نیست.
معینفر؛ مخالف طرح
صحبت کردن در این جو بیاثر و بیفایده بوده و برای گوینده خطرات بسیاری را در بر دارد. مطالبی را که میگویم نه از باب دفاع از شخص آقای بنیصدر رئیسجمهور است که به علت نگرانی از آتیه جمهوری اسلامی و به منظور خیرخواهی برای ملت و مخصوصا رضای خداست. در وضع کنونی صحیح نمیدانم از اختلاف دیدهایی که از ابتدا بین من و آقای بنیصدر وجود داشته و یا احیانا ایرادهایی که در پارهای موارد به ایشان داشتهام سخنی بگویم، مبادا حمل بر تبری از ایشان گردد در حالی که به ایشان احترام فراوانی قائلیم. اگر دلایلی را که مخالفین آقای بنیصدر علیه ایشان ابراز میکنند و اعترافات و ایراداتی که به ایشان میشود منحصرا همانهایی باشد که تاکنون گفته و نوشته شده است و ما از آن مطلع هستیم و مطالبی دیگری در کار و موضوعات و دلایل ابرازنشدهای در میان نباشد، بنده این اعتراضات و دلایل را به هیچ وجه دلیل بر عدم کفایت سیاسی او نمیدام، سهل است در اکثر موارد دال بر تعهد و وظیفهشناسی و کفایت سیاسی ایشان میدانم.
طرحی که به عنوان طرح عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور تقدیم مجلس شده است از چند جنبه میتواند مورد نقد و بررسی قرار گیرد: یکی از لحاظ موقعیت زمانی، در موقعی این طرح مطرح میشود که بیش از ده روز از تاریخ برکناری آقای بنیصدر از سمتی که امام قبلا به موجب اصل ۱۱۰ قانون اساسی در فرماندهی کل نیروهای مسلح به ایشان داده بودند، نمیگذرد و بهرهبرداری که مخالفین آقای بنیصدر از این برکناری کردهاند جو شدیدی را علیه ایشان به وجود آورده است که در چنین جوی مجال سخن برای ایشان نمیماند. در حالی که سمت فرماندهی کل قوا مستقل از مقام ریاستجمهوری است و طبق قانون اساسی جزو وظایف و اختیارات رهبری است هر موقع رهبر بخواهند میتوانند نمایندگی خود را در فرماندهی کل قوا به هرکسی بدهند و هر موقع مصلحت بدانند میتوانند وی را از آن کار معاف کنند. تقدیم طرح عدم کفایت سیاسی رئیسجمهوری در چنین موقع به مجلس مخلوط کردن دو مقام ریاستجمهوری و نمایندگی امام در فرماندهی کل نیروهای مسلح در یکدیگر است و در حقیقت مخالفین آقای بنیصدر که از ابتدا در مقام عزل ایشان بودند با اغتنام فرصت جو خاصی که پس از برکناری ایشان از فرماندهی نیروهای مسلح به وجود آوردهاند، میخواهند برای برکنار ساختن وی از مقام ریاستجمهوری حداکثر استفاده را به عمل آورند. اگر امام حسب وظیفهای که طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی بر عهده دارند در موقع زمانی خاص مصلحت بدانند که سمت فرماندهی را شخصا و بدون واسطه بر عهده بگیرند اولا این موضوع دلیل عدم کفایت سیاسی و عدم لیاقت کسی که قبلا نمایندگی ایشان این مقام را داشته نیست بلکه ایشان چنین مصلحت دیدهاند و ثانیا بر فرض هم که این برکناری به معنی عدم شایستگی آقای بنیصدر برای فرماندهی کل نیروهای مسلح باشد، عدم شایستگی در سمت فرماندهی کل نیروهای مسلح دلیل بر عدم کفایت سیاسی و مقام رئیسجمهوری نمیباشد. از طرفی این موقعی در مجلس مطرح میشود که آقای بنیصدر به عنوان رئیسجمهوری که از قوانین تخلف کرده از هر طرف در معرض شدیدترین حملات قرار گرفتهاند و به هیچ وجه وسیله و قدرت دفاع از خود را ندارند. اگر قرار است طرح عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور در مجلس مطرح گردد این موضوع باید در یک جو آرام و آزاد و دور از هرگونه هیجان و فشار و خالی از هر نوع ارعاب و تهدید صورت گیرد.
بررسی عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور در شرایطی صورت میگیرد که مطبوعات باقیمانده و کلیه رسانههای گروهی و اجتماعات خیابانی و خطب نمازجمه همه و همه علیه ایشان تبلیغ میکنند. دو روزنامهای هم که وابسته به گروه حاکم نبودند بر خلاف قانون توقیف شدهاند. در اجتماعات خیابانی و اطراف مجلس اگر کسی جرات کند نام آقای بنیصدر را ببرد و کوچکترین دفاعی از ایشان کند به شدیدترین وجه تنبیه میشود. آیا در چنین جوی طرح چنین مسئلهای در ابتدای جمهوری اسلامی شایسته میباشد؟
ما مسئله عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور را با مسئله دشمنی و خصومت شدید با آقای بنیصدر مخلوط کردهایم و از پیش نه تنها در اجتماعات نمازجمعه و اطراف مجلس فریاد «مرگ بر بنیصدر» سر دادهایم بلکه حتی در جلسه علنی مجلس به کسی که به هر حال در حال حاضر قانونا سمت ریاستجمهوری را بر عهده دارد و حتی پس از آنکه مجلس رای به عدم کفایت سیاسی او داد باز هم رئیسجمهور است مگر آنکه رهبر به موجب اصل ۱۱۰ قانون اساسی وی را عزل کند، حمله و اهانت میکنیم.
[با اشاره به شعارهایی که علیه بنیصدر داده میشد و اجتماع مردم در جلوی مجلس:] آیا این است روش منطقی که در آینده جمهوری باید برای برکناری روسای جمهور و مسئولین امور مملکتی به کار برد؟
[با اشاره به سخنان تلویزیونی رجایی، نخستوزیر، که از حزبالله نام برده و از حضور آنها در صحنه تشکر کرده بود:]معلوم میشود آنچه در آینده باید در این مملت حکومت کند قانون نیست بلکه بستگی دارد به اینکه چه کسی میتواند حزباللهی بیشتری بسیج کند.
[با اشاره به سخنان مخالفان و دلایلی که به عنوان عدم کفایت سیاسی بنیصدر مطرح میشود:]رسیدگی به این امور در صلاحیت قوه قضاییه است نه قوه مقننه و این مسائل ربطی به کفایت یا عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور ندارد؛ و این امر دخالت در امور قضایی است.
دکتر ولایتی؛ موافق طرح
قبل از هر چیز لازم میدانم به مردم انقلابی و شهیدپرورمان تبریک بگویم که برای اولین بار در تاریخ سیاسی جهان نشان دادند که مراقب دستاوردهای انقلاب خویش ولو اینکه زمانی نسبتا طولانی بر آن گذشته باشد، هستید؛ و به خلاف آقای معینفر این حضور مردم در اطراف مجلس و فعالتر شدن شما در صحنه جامعه را دلایل امیدوارکنندهای برای انقلاب میدانم. یعنی آفتی که همه انقلابات را تهدید میکند در این انقلاب کارآمد نیست در صورتی که مردم در صحنه باشند.
وظایفی که طبق قانون به رئیسجمهور داده شده است به شرح زیر است:
۱- مسئول اجرای قانون اساسی و تنظیمکننده روابط قوای سهگانه و ریاست قوه مجریه.
۲- رئیسجمهور موظف است نتیجه همهپرسیهای انجامشده را اعلام نمایند.
۳- نامزد کردن یک صاحب صلاحیت برای پست نخستوزیری.
۴- امضای قراردادها و عهدنامهها، و مصوبات مجلس و شورای نگهبان.
۵- ملاحظه تصویبنامهها و آئیننامههای دولتی و انطباق آن با قوانین موضوعه.
۶- امضای استوارنامه سفرا.
۷- اعطای نشانها.
۸- وظایفی که در سوگندنامه به عهده او واگذار شده است، که اینها عبارتاند از:
پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی، خود را وقف خدمت به مردم، ترویج دین و اخلاق، پشتیبانی از حق و گسترش عدالت سازم و از هرگونه خودکامگی بپرهیزم... و تا آخر.
همانطور که معینفر گفتند و به حق هم گفتند جرایم قوه قضاییه از صلاحیت مجلس خارج است، خوب بود ایشان صبر میکردند برایشان مشخص میشد که دلایل موافقین در چه موردی است!
در دو جهت بیکفایتی ایشان را بررسی میکنیم: ایشان رئیسجمهوری اولین حکومت اسلامی بعد از اوایل اسلام میباشد. از این نظر باید الگوی مجسم از اسلام باشد. حالا اگر دلایلی داشته باشیم که اعمال ایشان مطابق اسلام نیست این مسئله روشن میشود.
یکی از خصوصیاتی که ایشان از خود نشان داد و زیبنده رئیسجمهور نیست دورویی و دوچهره بودن ایشان است یعنی نفاق. قبل از ریاستجمهوری، ایشان در مساجد برای سخنرانی شرکت میکرد و تظاهر به مسلمانی میکرد و حتی در مناظرات تلویزیونی که با چریکهای فدایی و حتی منافقین میکرد و تحلیلهایی که میکرد همواره طرف اسلام را میگرفت.
بعد از انتخاب، رفتار ایشان در این زمینه برعکس شد؛ در اوایل ریاستجمهوری بود که با کنار آمدن با ملحدین مثل مائوئیستها و کنار آمدن با دشمنان قسمخورده اسلام مثل منافقین و ... خلاف اعمال قبل از ریاستجمهوری را مرتکب شد.
اما رفتار ایشان با موازین اسلام مغایر بود. ایشان که باید با اعمال خود به موازین اسلام عمل میکرد یکی از بزرگترین اشکالاتی که به ایشان وارد است ترویج اعمال استکباری بود. کسانی که اسکورت ایشان را در همین چند قدمی مجلس دیدهاند از یاد نبردهاند وقتی که ایشان میخواستند از اقامتگاه خود که چند قدم بیشتر فاصله ندارد مامورین و گارد وی چه کاری کردند؛ ماشینهایی را که در دو طرف خیابان پارک کرده بودند با منجنیق برداشته به جای دیگری انتقال دادند و راه را بستند و در دو طرف خیابان مامورین را رو به مردم و پشت به خیابان واداشتند. درست مثل اعمالی که در رژیم گذشته صورت میگرفت.
ایشان به جای اینکه از امام پیروی کنند که در یک مکان ساده و کوچک زندگی میکنند در یک کاخ بازمانده از زمان طاغوت اقامت کردند.
ایشان با یک نخوت و تبختری از حرکات و سکنات بودند که از چشم کسی پوشیده نیست.
دیگر از خصوصیات ایشان فقدان انصاف و مروت اسلامی بود که بیدلیل مخالفین را میکوبیدند. مخالفین اگر در نهایت صداقت اسلامی بودند و هیچ ضعفی به او نمیچسبید ایشان او را شمر تلقی میکرد؛ و اگر با او موافقت میکرد اگر شمر بود او را تایید میکرد.
ایشان به تعهدات خود عمل نمیکرد، بر خلاف آقای معینفر که معتقد بود نخستوزیر به ایشان تحمیل شده خود ایشان پیشنهاد دادند که تمام جناحها نمایندهای انتخاب کنند و حتی گفتند که امام هم نمایندهای بدهند و اینان بنشینند و از میان کاندیداها در مورد نخستوزیری مرضیالطرفین به توافق برسند و اطلاع دهند. خوب این جلسه تشکیل شد و آقای رجایی مورد توافق همه بود و خود ایشان هم حکم وی را امضا کرده و به مجلس معرفی نمودند.
خوب این امضا تعهد است. این تعهدی است که در مقابل مجلس بر عهده گرفته و همه جا نشستند و گفتند به من تحمیل کردند.
یک نکته مهم و ضداسلامی که ایشان داشتند و محور همه گرفتاریها بوده خودمحوری ایشان است؛ و میخواستند که همه ارگانها هماهنگ با ایشان باشند.
این مجلس نبود که میخواست رئیسجمهور با او هماهنگ باشد، بلکه رئیسجمهور بود که این را میخواست و اولین بار ایشان این عبارت را به کار بردند.
مردم یاد دارند که ایشان در این اجتماع [اجتماع میدان آزادی که به دعوت دفتر هماهنگی در زمان قبل از انتخابات مجلس انجام شده بود]مجلس هماهنگ با رئیسجمهور را مطرح کرد و از آنها خواست تا به کسانی که از طرف دفتر هماهنگی معرفی میشود رای دهند.
هفت ماه قبل از جنگ فرماندهی کل قوا را بر عهده داشتند. قبل از شروع جنگ کم و بیش همه میدانستند که عراق قصد حمله دارد و با هشدارهای مکرر این مسئله را به اطلاع ایشان رساندند. ایشان بعد از شروع جنگ گفتند که ما در خوزستان ۲۴ تانک داشتیم. بعد از ۷ ماه که از فرماندهی ایشان میگذشت ما باید ۲۴ تانک در خوزستان داشته باشیم؟
[با اشاره به عقبنشینی نیروها و تخلیه بیمورد خرمشهر به دلیل حمله هوایی:]این حمله هوایی هیچوقت صورت نگرفت.
[با اشاره به پرسشنامههای گروه سنجش افکار رئیسجمهور:]به این وسیله به مردم موارد یأس را القا میکرد و آنها را به ضدیت با مسئولیت وامیداشت. سوالاتی از این قبیل:
سوال در مورد عدم رسیدگی مسئولین به امور فلان شهرداری.
سوال راجع به عدم وجود آزادی.
سوال راجع به چماقداری، عدم امنیت.
سوال راجع به دخالت روحانیت در امور سیاسی کشور.
سوال راجع به کودتا و احتمال کوتا.
سوال درباره اینکه بنیصدر استعفا کرده.
سوال راجع به طرح تروری که رجایی و بهشتی و رفسنجانی و... در مورد بنیصدر دارند.
و شرمآورتر از همه پرسیدن سوالی و به کار بردن جملهای که من شرم دارم در اینجا و از این تریبون اعلام کنم...
[در اینجا نمایندگان اصرار کردند که عبارت مذکور را بگوید. ولایتی گفت:]سوال در این مورد است که «نظرتان راجع به اینکه امام دستنشانده آمریکاست چیست؟»
این است رئیسجمهوری که میخواهد حافظ کیان اسلام و جمهوری اسلامی باشد.
مواردی دیگر از اعمال بنیصدر از جمله بیاعتبار کردن یاران امام و زدن تهمت و نسبتهای ناروا به مسئولین کشور از طریق روزنامه انقلاب اسلامی و مصاحبه و سخنرانیها [بود].
[ولایتی در پایان ادعانامهای را که بر علیه بنیصدر تنظیم کرده بود به شرحی زیر خواند:]۱- آقای بنیصدر به جای تنظیمکننده تفکیککننده قوا بود؛
۲- رفتار ایشان در این مدت و با استناد به دلایل ذکرشده حاکی از دورویی و دوچهرگی بوده است. با توجه به اینکه رئیس اجراییه این کشور اسلامی باید تجسم عینی اسلام باشد.
۳- عدم صداقت سیاسی.
۴- رفتار و سلوک غیراسلامی و بیتوجهی به احساسات مذهبی مردم.
۵- ترویج اخلاق استکباری.
۶- فقدان مراعات انصاف، فتوت و جوانمردی.
۷- ترویج و اعمال خودمحوری.
۸- اتحاد با دشمنان قسمخورده داخلی و خارجی اسلام.
۹- تلاش برای بیاعتبار کردن نهادهای انقلابی.
۱۰- تلاش در بیاعتبار کردن اسلام و ریشه دادن ملیگرایی و مکاتب ضداسلامی.
۱۱- تلاش در بیاعتبار کردن یاران امام.
۱۲- متشکل کردن ضدانقلاب زیر چتر دفتر هماهنگی.
۱۳- ایجاد جو روانشناسی تخریب.
۱۴- منکر جلوه دادن معروف و معروف جلوه دادن منکر.
۱۵- و سرانجام تلاش برای بیاعتبار کردن رهبر.
محمدمهدی جعفری؛ مخالف طرح
[نوبت بعدی به عنوان مخالف طرح متعلق به حجتی کرمانی بود که به دلیل عدم آمادگی از صحبت خودداری کرد. مخالفین دیگر که عبارت از محمد مجتهد شبستری، هاشم صباغیان و نقوی بودند در جلسه حاضر نبودند، از این جهت نوبت به محمدمهدی جعفری رسید. وی گفت:] جمهوری اسلامی یک شکل دارد که همان جمهوری است. همین فعلا بهترین شکل برای مراحل فعلی است و انتخاب جمهوری از جایی بر مردم تحمیل نشد و آگاهانه بوده است نه بر اساس جو کاذب. محتوای این شکل اسلامی است. این کلمهای بس بزرگ است. البته این هنوز حکومت اسلامی نیست، امیدواریم با هوشیاری و بیداری امام و مردم به سوی حکومت اسلامی رهسپار شویم. با در صحنه بودن مردم این امر تحقق پیدا میکند.
کاندیدای ما (من و عدهای از دوستان) آقای بنیصدر نبود و به ایشان رای ندادیم. ما معتقد بودیم که در چارچوب حزب کار کردن از انقلاب دور شدن و عقب افتادن از انقلاب است. البته کاندید ما حائز اکثریت نشد، ولی این به این معنا نشد که ما کنار بنشینیم و به وظایف اسلامی و انسانی خود عمل نکنیم و امام هم بعد از انتخاب شدن بنیصدر به ریاستجمهوری دستور فرمودند که مسئولین که چه در شورای انقلاب چه در بیرون هماهنگ شوند؛ لذا ما هم این دستور را به عنوان یک وظیفه شرعی و دینی تلقی کردیم و اطلاعت از رئیسجمهور و یا همراهی با رئیسجمهور را در پیش گرفتیم.
من در پاسخ سوالاتی که نظر من را نسبت به ایشان میپرسیدند دو چیز گفتم: یکی اینکه آن خودمحوری و خودخواهی که در ایشان است و به شوخی دو موضوع را برادران در مورد ایشان میگفتند که «آقای بنیصدر کتاب کیش شخصیت اتوبیوگرافی خودشان است.» یا اینکه «بنیصدر کتاب کیش شخصیت را نخواندهاند.»
نکته دیگر اطرافیان بنیصدر هستند و بعد از انتخاب ایشان به ریاستجمهوری گفتم که ایشان انشاءالله با شایستگی که دارند این نقیصه را رفع کنند.
من باید تذکر بدهم که مخالفتم با طرح عدم کفایت سیاسی، طرفداری از بنیصدر نیست. قبل از انتخابات با او موافق نبودم، ولی بعد از ریاست جمهوری فقط به عنوان تکلیف شرعی بود.
دلایلی که برای عدم کفایت هرکسی گفته میشود باید دلایل له و علیه را بیان کنیم. یعنی وقتی عدم کفایت سیاسی بنیصدر را بیان میکنیم باید کفایتهای او را نیز بگوییم. من فکر نمیکنم که ایشان خالی از کفایت باشند. در همین جنگ دیدیم که نیروهای سهگانه در آمادگی پایینی بودند، ولی دیدیم که بعد از جنگ این آمادگی بالا رفت.
در برخورد با مسائل خارجی ایشان گاهی سخنان غیرمسئولانه بیان میکردند مثل شکنجه، اما در سخنرانیهایی سخنانی داشتند که آبروی جمهوری اسلامی را حفظ کرده است.
به هر حال شخص بنیصدر و یا دیگری مطرح نیست بلکه جمهوری مطرح است.
[پس از سخنان جعفری در ساعت ۱۰ اعلام یک ربع تنفس شد.]
ادامه دارد...
آقای مهدوی در خصوص مجاهدین نظرشان این بود که نباید با شدت با آنها برخورد میشد. آن موقع وی مخالف دستگیری و بازداشت اینها بود. بعد از مدتی هم که مجاهدین به عملیات مسلحانه روی آوردند......به یاد دارم بنیصدر و هم مهدوی کنی نامه نوشتند و دستخط دادند که شما به کادرهای مرکزی مجاهدین و محافظینشان کارت حمل سلاح بدهید. من این دستخطها را دارم.