سیدجواد ساداتینژاد که سابقه حضور در مجلس دهم را هم داراست هم اکنون نماینده مردم کاشان، آران و بیدگل در مجلس شورای اسلامی است.
او میگوید که شرایط کشور نشان میدهد که میتوانیم به اهداف جمعیتی در نظر گرفته شده که بارها مقام معظم رهبری به آن اشاره کردهاند یعنی 150 میلیون نفر جمعیت برسیم و تعداد ایرانیان را افزایش دهیم.
ساداتی نژاد میافزاید سهم آبزیان در سبد غذای ایرانیان بسیار کم است در حالی که در سواحل زیادی در شمال و جنوب کشور داریم؛ متاسفانه سرانه مصرف غذایی ایرانیان 11 کیلو به ازای هر فرد است.
نماینده مردم کاشان در مجلس همچنین اظهار میدارد که الگوی غذایی ایرانیان و بشقاب آنها نسبت به الگوی غذایی و بشقاب کشورهای خارجی بسیار گران است. ضمن اینکه متوسط ضایعات کشاورزی و غذایی در کشور بین 30 تا 40 میلیون تن در هر سال است و اگر بتوانیم ضایعات محصولات کشاورزی را 50 درصد کاهش دهیم معنایش آن است که 6 و نیم میلیارد متر مکعب صرفهجویی آب انجام شده است.
با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری درباره آفات کاهش جمعیت و اینکه جمهوری اسلامی توان داشتن جمعیت بالاتری را دارد اما وقتی صحبت از افزایش جمعیت میکنیم بحث غذا و تامین آن پیش میآید؛ آیا کشور ما شرایط آب و هوایی و منابع آب آن امکان کشت بیشتر محصول را میدهد؟ اگر آب وجود نداشته باشد آیا امکان تهیه غذا برای بیش از 80 میلیون ایرانی امکان پذیر است؟
ساداتی نژاد: یکی از مطالبات مقام معظم رهبری رشد جمعیت است لذا باید بکوشیم برا افزایش جمعیت به دنبال ارتقاء غذا برای جمعیت بیشتری باشیم.
** هدف ایران رسیدن به جمعیت 150 میلیون نفری است
وقتی ما میگوییم افزایش جمعیت باید بدانیم که یک هدف جمعیتی وجود دارد که در حال حاضر این هدف حدود 150 میلیون نفر است که برای رسیدن به اهداف جمعیت در کشور باید الزامات و ملاحظاتی را در نظر بگیریم؛ این ملاحظه امنیت غذایی است که البته برای همه کشورهای دنیا در زمره مسائل امنیتی و استراتژیک محسوب میشود.
در بحث مسائل امنیت غذایی اصلیترین موضوع آن آب است و این سؤال وجود دارد که آیا آب وجود دارد که بتوانیم از آن غذا تولید کنیم؛ باید منابع آبی را بررسی کنیم تا متوجه شویم که آیا امکان تولید غذای بیشتر وجود دارد یا خیر. ما کشوری هستیم که از نظر منابع آبی وضعیت بحرانی داشته و در کمربند 30 درجه کره زمین هستیم و یک سوم متوسط جهانی بارش باران داریم. لذا از نظر وضعیت آبی در زمره کشورهای کم آب محسوب میشویم.
** منابع آبی ایران به شرط اصلاح روشها امکان اجرای سیاستهای جمعیتی را دارد
در شرایط فعلی باید بررسی کرد که آیا امکان دارد بخش کشاورزی ما تولید بیشتری نسبت به وضعیت تشریح شده داشته باشد؟ آیا میتوانیم از منظر منابع آبی ایران سیاستهای جمعیتی و اهداف در نظر گرفته شده را تحقق بدهیم؟
شرایط کشور ما نشان میدهد که میتوانیم به اهداف جمعیتی در نظر گرفته شده برسیم و تعداد ایرانیان را به بیش از 80 میلیون نفر برسانیم البته باید برنامهریزی دقیق و صحیحی در این باره انجام شود.
الگوی غذایی کشورمان اجازه افزایش جمعیت را میدهد؟ میتوانیم به توسعه ظرفیتهای افزایش محصول فکر کنیم؟
ساداتی نژاد: بحث الگوی غذای ایرانیان بسیار مهم است که البته به این موضوع الگوی بشقاب غذایی هم گفته میشود؛ هر کشوری برای خود الگوی غذایی جداگانهای دارد؛ الگوی غذایی که ما در ایران داریم دارای خصوصیات خاصی است. برای مثال هر فرد انرژی که نیاز دارد 2381 کیلو کالری در روز است که هر فرد برای فعالیتهای عادی نیازمند این مقدار انرژی است. ضمن اینکه حداقل پروتئینی که نیاز دارد 53.9 گرم در روز است تا بتواند فعالیتهای خود را به صورت معمولی و مرسوم انجام دهد؛ هم اکنون سبد غذایی ایرانیان مورد استفاده قرار میگیرد 3هزار و 62 کالری در روز است که 85.2 گرم هم پروتئین دریافت میکنند لذا از میزان مورد نیاز هر فرد انرژی بیشتر و پروتئین بیشتر دریافت میکنیم. این در حالی است که مقدار مازاد یا از بدن دفع میشود یا تبدیل به چربی میشود.
**انتقاد از سهم آبزیان در سبد غذایی ایرانیان با وجود ظرفیت بالقوه
وزارت بهداشت سبد غذایی برای ایران تصویب کرده است که البته این کار بر اساس ذائقه ایرانیان بوده است. ضمن اینکه این سبد دو هزار و 573 کیلو کالری در روز به هر فرد انرژی میدهد همچنین 83.9 گرم هم پروتئین دارد. لذا هر ایرانی میتواند با استفاده از سبد غذایی وزارت بهداشت کارهای عادی خود را پیگیری کند.
سهم آبزیان در سبد غذای ایرانیان بسیار کم است در حالی که در شمال و جنوب کشور سواحل زیادی وجود دارد اما سهم آنان در سبد غذایی بسیار کم است و عملا سرانه مصرف غذایی ایرانیان 11 کیلو به ازای هر فرد است. این در حالی است که چون آب بری آبزیان در دنیا بسیار کم است آنها از این موجودات استفاده حداکثری میکنند. این در حالی است که ژاپنیها در سبد غذایی خود از ماهی استفاده زیادی میکنند.
** بررسی جزئیات سبد غذایی ایرانیان با سبد غذایی وزارت بهداشت
48 میلیارد متر مکعب آب بری برای تهیه سبد غذای ایرانیان در هر سال نیاز داریم. در حالی که 49 درصد این سبد غذایی سبزیجات و میوه جات است. 6 درصد آن هم شیر است یک درصد گوشت و 3 درصد آن مرغ است. ضمن اینکه یک درصد این سبد هم آبزیان. همچنین یک درصد این سبد هم مربوط به تخم مرغ است و 7 درصد آن هم نشاسته و سیب زمینی و 20 درصد گندم است. همچنین 4 درصد برنج و 8 درصد هم سایر حبوبات و محصولات نباتی و شکر است.
اگر تلاش کنیم سبد غذایی را که وزارت بهداشت ارائه کرده را اصلاح کنیم میتوانیم کارهای زیادی انجام دهیم. این در حالی است که سهم سبزیجات و میوه جات در سبد غذایی وزارت بهداشت 39درصد است. البته سهم شیر هم ارتقا پیدا کرده و به 17 درصد رسیده است. همچنین سهم گوشت در این سبد از یک درصد به سه درصد و سهم مرغ از سه درصد به دو درصد رسیده است. همچنین سهم آبزیان از یک درصد به دو درصد ارتقاء پیدا کرده است. ضمن اینکه سهم تخم مرغ هم دو درصد است و سهم نشاسته و سیبزمینی از 7 درصد به 5 درصد رسیده است. گندم 18 درصد و برنج به 6 درصد رسیده است.
** با صرفهجویی آب میتوانیم به سبد غذایی وزارت بهداشت برسیم
بر اساس سبد غذایی وزارت بهداشت ما نیازمند 31 میلیارد مترمکعب برای تهیه اقلام غذایی مذکور هستیم که همین موضوع نشاندهنده آن است که 17 میلیارد متر مکعب در هر سال امکان صرفهجویی آب در سبد غذایی وزارت بهداشت نسبت به سبد غذایی فعلی ایرانیان وجود دارد. لذا میتوانیم با تلاش بیشتر برای عملیاتی کردن سبد غذایی وزارت بهداشت صرفهجویی مناسبی در بخش آب داشته باشیم.
در حال حاضر همه محصولات غذایی و غیرغذایی از نظر آب بری مورد بررسی قرار میگیرد؛ آیا چنین چیزی در ایران مرسوم است؟
ساداتی نژاد: ما هم اکنون بحث آب مجازی را هم در دنیا داریم چرا که امکان دارد هر محصولی در دنیا امکان استخراج میزان آب مصرف شده برای تولید آن و یا به عبارتی آب مجازی را دارد.که برای مثال میتوانم بگویم که یک کیلو سیب زمینی معادل چه میزان آب است. یا اینکه یک کیلو هندوانه معادل 647 لیتر آب است. یا حتی میتوان آب مجازی برای تولید هر قلم خودکار را به دست آورد. یکی از جاهایی که میتوان در مورد آن تلاش و فعالیت کرد تا بتوانیم به اهداف جمعیتی برسیم آن است که باید الگو و سبد غذایی خود را تغییر دهیم.
**الگوی غذایی ایرانیان نسبت به خارجیها گرانتر است
اگر سبد غذایی ژاپن را که فرهنگ متفاوتی دارد را بررسی کنیم و آن سبد را به جای سبد ایرانیان در نظر بگیریم متوجه خواهیم شد آنها برای تهیه سبد غذایی خود نیازمند 37 میلیارد متر مکعب آب بری هستند. لذا یکی از موضوعات حائز اهمیت برای افزایش جمعیت موضوع آب است. الگوی غذایی ایرانیان و بشقاب آنها نسبت به الگوی غذایی و بشقاب کشورهای خارجی بسیار گران است.
متاسفانه هر ساله حجم زیادی از محصولات کشاورزی در دنیا به دلیل ضایعات زیاد از بین میرود؛ برای افزایش جمعیت میتوانیم به کاهش ضایعات محصولات امیدوار بود؟
ساداتی نژاد: کاهش ضایعات محصولات کشاورزی هم از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. هم اکنون مجموع تولیدات کشاورزی در کشور سالی 118 میلیون تن است که البته این آمار مربوط به سال 95-96 است. که در سالهای مختلف این نسبت با توجه به شرایط روز کم و زیاد خواهد شد.
** کاهش 50 درصدی ضایعات کشاورزی منجر به صرفهجویی آب میشود
متوسط ضایعات کشاورزی و غذایی در کشور ما بین 30 تا 40 میلیون تن در هر سال است. که اگر این ضایعات را به آب تبدیل کنیم متوجه خواهیم شد که 13 میلیارد متر مکعب در سال آب برای تولید آن هزینه شده است. در حالی که به راحتی این آب را از دست میدهیم.
اگر بتوانیم ضایعات محصولات کشاورزی را 50 درصد کاهش دهیم معنایش آن است که 6 و نیم میلیارد متر مکعب صرفهجویی آب در کشور انجام شده است که برای این کار باید روشهای مختلفی برای کاهش ضایعات در نظر گرفت. همچنین کشورهای زیادی در این زمینه موفقیتهای زیادی برای کاهش ضایعات داشتهاند و وقتی آمایش برای تولید محصولات کشاورزی برقرار باشد قاعدتا میزان ضایعات به شدت کاهش خواهد یافت.
لذا برای این کار نیازمند بحثهای فرهنگی اجتماعی و اصلاح نظامات تولیدی هستیم. همچنین باید در زمینه مسائل مربوط به عمده فروشی و خرده فروشی مشکلات را رفع کنیم.
به دلیل محدودیتهای منابع آبی تمرکز دنیا به توسعه کشتهای دیم است؛ این نوع کشت در ایران چگونه است؟ آیا میتوان به توسعه این روش امیدوار بود؟ میتوان با اصلاحات لازم در این بخش از صرفهجویی آب ایجاد شده محصول بیشتری را تولید کرد؟
ساداتی نژاد: برای اینکه بتوانیم به اهداف جمعیتی مدنظر دست پیدا کنیم باید بدانیم که میتوانیم سطح زیر کشت دیم و عملکرد آن را ارتقا دهیم؛ در دنیا هم اکنون سطح زیر کشت یک و نیم میلیارد هکتار است. همچنین 7 میلیارد تن محصول در هر سال تولید میشود که 84 درصد سطح زیر کشت آن دیم است و عملا 16 درصد سطح زیر کشت آبی است ضمن اینکه 60 تا 70 درصد محصولات مربط به اراضی دیم است و بین 30 تا 40 درصد آن مربوط به اراضی آبی است لذا بیشترین محصول مربوط به اراضی دیم است که آنها عموما از رطوبت خاک و باران استفاده کرده و عملا آن اراضی آبیاری نمیشود. اما در کشور ما 11 میلیون هکتار سطح زیر کشت وجود دارد که 46 درصد آن دیم است که نشاندهنده آن است که زیر 50 درصد سطح زیر کشتمان اراضی دیم است.
**فقط 7 درصد محصولات کشاورزی ایران دیم است
اگر محصولات کشاورزی و غذاییمان در سال را 82 میلیون تن در نظر بگیریم فقط 7 درصد آن مربوط به اراضی دیم است که نشاندهنده آن است که عملکرد این سطح در کشورمان بسیار پایین است که ما شاهد آن هستیم که عملا عملکرد این کشت 1.1 میلیون تن در هر هکتار است که عملکرد بسیاری پایینی محسوب میشود. ضمن اینکه با توجه به اصلاح بذرهای که وجود دارد و نوع امکاناتی که در کشت دیم است میتوانیم این عدد را افزایش دهیم.
در سال زراعی 97-98 عملکرد دیم 3.3 میلیون تن در هر هکتار را در برخی زمینهها شاهد بودیم در حالی که اگر ما این 1.1 میلیون تن در هر هکتار را به دو برابر افزایش دهیم میتوانیم بسیاری از مشکلات را رفع کنیم البته کار خیلی سختی هم نیست. ضمن اینکه باید بکوشیم سطح زیر کشت را از سطح فعلی بهبود ببخشیم. که اگر این کار را انجام دهیم کاهش مصرف آب حدود 6 و نیم میلیارد متر مکعب در کشور ایجاد خواهد شد؛ با این کار هم بهبود عملکرد در کشت دیم و به دو برابر دادهایم همچنین سطح زیر کشت هم توسعه پیدا کرده است و عملا با این کار بخش عمده کار محقق شده است.
**باید ظرفیت مکانیزاسیون کشاورزی را بهبود دهیم
مکانیزاسیون کشاورزی هم در کشور از اهمیت والایی برخوردار است و باید بکوشیم بهرهوری در تولید را افزایش دهیم. این بهرهوری تولید هم اکنون در شرایطی است که سطح مکانیزاسیون در ایران 1.62 اسب بخار در هر هکتار است که در برنامه ششم دولت مکلف شده این رقم را به 2.1 اسب بخار افزایش پیدا کند؛برآورد آن است که ظرفیت مکانیزاسیون کشاورزی میتواند افزایش تولید را به میزان بین 30 تا 35 درصد در هر هکتار افزایش دهد و حدود 25 درصد کاهش آب بری در کشاورزی را موجب شود.
توسعه مکانیزاسیون یکی از راههایی است که میتواند به مصرف کاهش آب و افزایش محصولات غذایی کمک کند.
یکی از اقداماتی که چندین سال است توسط خارجیها برای افزایش امنیت غذایی از آن نهایت استفاده را کردهاند به کشتهای فراسرزمینی باز میگردد؛ آیا این روش مقرون به صرفه است؟ آیا چنین روشی از سوی جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار گرفته است؟
ساداتی نژاد: استفاده از ظرفیت کشت فرا سرزمینی هم از اهمیت بالایی برخوردار است و این در حالی است که تعدادی از کشورها این اقدام را انجام میدهند و به جای اینکه محصول را وارد کنند سعی میکنند با امضای قرارداد با برخی کشورها زمینهایی کشاورزی را اجاره و کشت کرده و محصول نهایی را به کشورشان وارد میکنند که از نظر اقتصادی و امنیت غذایی استراتژی بهتری نسبت به واردات محصولات غذایی محسوب میشود در دنیا برخی دولتها و یا بخش خصوصی با عقد قرارداد این موضوع را پیگیری میکند.
** ایران در 9 کشور کشت فراسرزمینی دارد
تا سال گذشته 63 کشور در دنیا در 43 کشور کشت کشاورزی فراسرزمینی را به عنوان یک راهبرد مهم انجام دادند که در کشور ما هم این تلاشها صورت گرفته و مطالعهای هم در این باره داریم.
کشورهایی که میتوانند به عنوان کشت فرا سرزمینی مورد استفاده جمهوری اسلامی قرار گیرند انتخاب شدند که عملا در شرایط فعلی 8 کشور هستند که با شرایط ما سازگار هستند که میتوانیم به اوکراین، روسیه، برزیل، اندونزی، غنا، تانزانیا، آذربایجان و قزاقستان اشاره کنم؛ در حال حاضر 428 هزار هکتار زمین در 9 کشور برای کشت فرا سرزمینی در اختیار ایران است که در سال 97 حدود 120 هزار هکتار مورد بهرهبرداری قرار گرفته است و عملا کشت در آن انجام شده است.
**فقط از 120 هزار هکتار از 428 هزار هکتار کشت فراسرزمینی استفاده کردهایم
اگر ما 15 درصد از نیاز را از طریق کشت فرا سرزمینی به دست آوریم که می تواند شامل دانههای روغنی، سویا، کلزا، آفتاب گردان، ذرت، برنج و جو که بسیار آب بر بوده و برای کشورمان هم ضرورت دارد در چنین سناریویی با حدود یک و نیم میلیون هکتار در نظر بگیریم که در شرایط فعلی فقط از 120 هزار هکتار آن استفاده میکنیم تقریبا 2.2 میلیارد متر مکعب در سال صرفهجویی آب دارد.
استفاده از ظرفیت گلخانهها میتواند ضمن کاهش مصرف آب، جبران زمینهای حاصلخیز کشاورزی را داشته باشد؛ چرا در ایران این مهم به خوبی توسعه پیدا نکرده است؟
ساداتی نژاد: برای رسیدن به اهداف جمعیتی باید افزایش محصولات کشاورزی و غذایی از طریق گلخانه را هم افزایش دهیم؛ گلخانه مثل کارخانه میماند که البته فرق کارخانه با صنعت کشاورزی آن است که در صنعت کارخانه مشخص بوده و همه چیز در آن قابل کنترل است و امکان اندازهگیری تمامی پارامترها وجود دارد لذا در انتهای یک دوره زمانی و کاری اطلاعات و آمار میگیریم ولی در صنعت کشاورزی که در طبیعت انجام میشود امکان تأثیرپذیری طبیعت بر کشاورزی وجود دارد لذا امکان دارد که چون بخشی از پارامترها در اختیار انسان نیست پیشبینی انسان محقق نشود. لذا ما هر ساله شاهد برخی کمبودها در محصولات کشاورزی هستیم که به همین دلیل نیازمند واردات هستیم؛ در برخی محصولات کشاورزی ممکن است افزایش تولید به وجود آید چون در بستر طبیعت این کشاورزی انجام میشود؛ گلخانه مانند کارخانه میماند که در یک منطقه محصور کار کشاورزی صورت میگیرد و امکان کنترل همه چیز وجود دارد.
** میزان سطح زیر کشت گلخانهای باید 5 برابر شود
اگر ما هلند را مشاهده کنیم متوجه میشویم که شرایط مساحتی و زمینهای کشاورزی آن مانند استان مازندران است. اما برای تأمین محصولات غذایی و کشاورزی دنیا اقدامات بسیار اساسی انجام میدهد.
هماکنون 12 هزار هکتار گلخانه در ایران وجود دارد که هدفگذاری صورت گرفته توسعه آن به 60 هزار هکتار است؛ ما هماکنون 3 میلیون تن محصول کشاورزی از گلخانهها میگیریم در حالیکه هدفگذاری صورت گرفته رسیدن به 21 میلیون تن است که البته این کار در افق 10 ساله 1404 است.
توسعه کشاورزی در گلخانهها میتواند منجر به صرفهجویی حجم زیادی از آب شود که این رقم بین 3 تا 4 میلیارد متر مکعب است. لذا اگر صیفیجات را از روشهای فعلی به روش گلخانهای توسعه دهیم میتواند منجر به صرفهجویی در مصرف آب شود.
سرانه مصرف آب شرب در طول سالهای گذشته توانسته برای کشورمان مشکلاتی را نظیر قطعی چند ساعته در پی داشته باشد؛ آیا میتوان با صرفهجویی در این بخش به فکر افزایش تولید غذا و ارتقا امنیت آن فکر کرد؟
ساداتی نژاد: سرانه مصرف آب شرب در ایران 250 لیتر است که این آمار بالایی است اما سرانه جهانی 180 لیتر است و حتی توصیه شده است که این رقم به 150 لیتر در هر روز کاهش پیدا کند؛ با آنکه میزان مصرف آب شرب نسبت به کل آب در کشور پایین است ولیکن هزینه تأمین آب بهداشتی بسیار زیاد است؛ اگر بتوانیم با استفاده از روشهای سختافزاری و نرمافزاری (فرهنگ و تعرفه و سردوشهای حمام و سرشیرها) میتوانیم مصرف آب شرب را در ایران 25 درصد کاهش دهیم که حدود 7.5 میلیارد مکعب در سال خواهد شد.
** میتوانیم در یک دهه مواد غذایی تولیدی را برای 150 میلیون جمعیت برسانیم
اگر روشهای کاهش مصرف آب را به کار گیریم و 23 درصد ضایعات محصولات کشاورزی را کاهش دهیم و آن دسته از محصولات کشاورزی درون سبد غذایی که نیازمند آب است را کاهش دهیم و یا آنکه رشد 10 درصدی در راندمان آبیاری داشته باشیم و بتوانیم سطح کشت دیم و به ویژه تولید گندم را در کشور گسترش داده و به حداقل 2 برابر برسانیم و کاهش مصرف 4 میلیارد متر مکعبی آب با توسعه گلخانهها عملیاتی کنیم و بتوانیم 2 میلیارد متر مکعب مصرف آب را از طریق کشت فراسرزمینی کاهش دهیم در آن صورت میتوانیم منابع آبی لازم را برای تأمین نیازهای یک جمعیت 150 میلیون نفری را ایجاد کرد.
در حال حاضر آب خالصی که برای تأمین غذای 80 میلیون نفر در کشور است حدود 48 میلیارد متر مکعب است و اگر این رقم را با لحاظ ضایعات محصولات کشاورزی که هماکنون 33درصد است با راندمان آبیاری 45 درصد مدیریت کرده و اصلاح کنیم در یک پروسه 10 ساله میتوانیم تا 2 برابر جمعیت فعلی کشور تأمین غذایی داشته باشیم که بخشی از این ابزارها اقتصادی، قانونی، فرهنگی و اجتماعی است که نیازمند کار ترجیحی هستیم که البته مجری برخی این اقدامات میتواند دولت باشد و اجرای برخی از این اقدامات هم برعهده سازمانهای مردم نهاد و بخش خصوصی است لذا تلاش خواهیم کرد در کمیسیون اقصتادی در راستای اهداف افزایش جمعیت در جمهوری اسلامی که یک هدف بلندمدت و استراتژیک است که تأکید مقام معظم رهبری هم اجرای این موضوع است برسیم.
** کمیسیون کشاورزی مجلس باید درباره رشد جمعیت دغدغه داشته باشد
مقام معظم رهبری بارها درباره افزایش جمعیت در کشور فرمایشات مختلفی داشتند و اخیراً هم بر این موضوع مجدداً تأکید کردند و باید به رشد جمعیت به عنوان یک مسئله مهم امنیتی در آینده نگاه ویژه داشت که البته این دغدغه به کمیسیون کشاورزی باز میگردد تا بتوانیم نگرانی مقام معظم رهبری در این باره را رفع کنیم.
در کمیسیون کشاورزی و آب مجلس یازدهم باید تمهیدات لازم برای تأمین امنیت غذایی به منظور عملیاتی شدن هدفگذاری رشد جمعیتی در ایران را داشته باشیم. برای مثال اگر قرار است جمعیت فعلی ایران به سمت 2 برابر شدن برود آیا امکان اجرای آن با توجه به وضعیت منابع آبی کشور وجود دارد و آیا شرایط بخشهای مختلف کشور چنین هدفی را میتواند عملیاتی کند.
**مشکل زمین کشاورزی نداریم
ما از نظر منابع آبی با توجه به اینکه محدودیت اصلی کشاورزی آب محسوب میشود در تنگناه هستیم. این در حالی است که ما مشکل زمین کشاورزی نداریم. اما اگر برنامهریزی لازم صورت گیرد و بتوانیم خلاءهای قانونی را در این زمینه برطرف کنیم با منابع آبی فعلی قطعاً رسیدن به هدفگذاری صورت گرفته امکانپذیر خواهد بود به شرطی که بتوانیم قوانین لازم را تصویب کرده و از اقدامات وزارت جهاد کشاورزی حمایت کنیم.
اگر زیرساختهای هواشناسی در ایران توسعه پیدا کند و به گزارشات آن بهای بیشتری داشته شود مردم بیشتر میتوانند از خروجیهای آن در زندگی روزمره استفاده کنند؛ در حال حاضر سازمان هواشناسی زیر مجموعه یک وزارتخانه نامتجانس است که برخی نمایندگان مجلس یازدهم به دنبال الحاق این سازمان به وزارت نیرو هستند؛ نظرتان در این باره چیست؟
ساداتی نژاد: سازمان هواشناسی دارای وظایف مشخصی است که پیشبینیهای هواشناسی و عمدهترین اقدامات آن است. اما جایگاه سازمان هواشناسی هماکنون در وزارت راه و شهرسازی است این در حالی است که روز اولی که هواشناسی وارد ایران شد برای خدمات فرودگاهی و اعلام وضعیت هواشناسی به پروازها وارد کشورمان شد. اما سازمان هواشناسی که در وزارت راه و شهرسازی قرار دارد در شرایط مهجوری است چرا که هیچ سنخیتی بین هواشناسی و وزارت راه و شهرسازی وجود ندارد.
**سازمان هواشناسی باید به زیرمجموعه وزارت نیرو افزوده شود
اگر کشورهای دنیا را مورد مطالعه قرار دهیم متوجه میشویم که عمده بخشهای هواشناسی کشورهای دنیا یا مستقل است یا زیر نظر مجموعههای آب و هوایی و وزارتخانههای متعلق به هوا، آب، کشاورزی یا محیط زیست است.
سازمان هواشناسی باید به زیرمجموعه وزارت نیرو افزوده شود که حتماً در مجلس یازدهم طرحی را در این باره ارائه خواهیم کرد تا سازمان هواشناسی به جایگاه اصلی خود بازگردد و در آن وزارتخانه به عنوان یک مرکز با قدرت بتواند کارش را ادامه داد. مسائلی که در سیلابها پیش میآید به عدم ارتباطات سازمان هواشناسی با وزارت نیرو است و این موضوع باعث میشود که وزارت نیرو به دنبال بخشهای موازی برای پیشبینی هواشناسی است که شاید از تبحر لازم هم برخوردار نباشد.
** باید هواشناسی را در ایران مردمی کنیم
نگاه ما به هواشناسی یک موضوع سمبلیک، شیک و فانتزی بود و نباید همه اقدامات آن را محدود به اعلام وضعیت هواشناسی در پایان اخبار رادیو و تلویزیون کرد. در حالیکه هواشناسی یعنی اقتصاد که ما به آن بیتوجه هستیم.
چون هواشناسی مردمی شده است و متأسفانه این موضوع در ایران مردمی نیست نتوانستهایم اقدامات آنها که مربوط به زندگی آنان و کشاورزی و اقتصاد ایران است را تشریح کنیم. هواشناسی برای زندگی مردم، زندگی مطلوبتر، رفاه بیشتر و افزایش رضایت است. ضمن اینکه توجه به این موضوع منجر به کاهش هزینههای خانوار خواهد شد.
اگر کشاورزان و فعالان این حوزه بتوانند از گزارشات و خروجیهای سازمان هواشناسی استفاده کنند تولید محصولات کشاورزی افزایش بیشتری پیدا خواهد کرد اما متاسفانه مردم توجه لازم را به هواشناسی ندارند و موجب تحمیل برخی هزینهها به کشور میشوند؛ چه کنیم که مردم و مسئولان توجه بیشتری به پیش بینهای هواشناسی کنند؟
ساداتی نژاد: مردم اروپا و آمریکا صبح زود و قبل از خروج از خانه وضعیت هواشناسی را مطلع میشوند و به همین دلیل است که برخی از آنها به اطلاعات ارائه شده توجه کرده و با آنکه هوا آفتابی است اما با چتر از منازل خود خارج میشوند.
** بی توجهی به هواشناسی باعث تحمیل هزینههای زیاد سرمایشی و گرمایشی شده است
در شهر تهران وقتی هواشناسی اعلام میکند که فردا بارانی است اما ما به آن بیتوجه هستیم و چون این شهر آلودگی زیادی دارد ممکن است که لباسهای ما سیاه و آلوده شود و بعد از ورود به منزل مجبور خواهیم شد که این لباسها را بشوییم. در حالیکه این بیتوجهی منجر به هدر رفت میزان زیادی آب، برق و مواد شوینده خواهد شد در حالیکه همین اقدام یعنی از بین رفتن اقتصاد، هزینه و واردات بیشتر.
متأسفانه برخی مردم به درجه حرارت روزانه هوا بیتوجه هستند. در صورتی که همین بیاهمیتی باعث میشود که لباسهای مردم نسبت به روزهای گذشته هیچ تفاوتی نکند؛در حالیکه همین موضوع منجربه کلافه شدن انسانها و کاهش کارآمدی آنها خواهد شد و چون نسبت به وضعیت سرما و گرمای هوا بیتوجه هستیم به محض ورود به منزل و یا محل کار تلاش میکنیم از وسایل سرمایشی و یا گرمایشی استفاده کنیم و باز هم موجب هدر رفت آب، برق و مواد شوینده جهت شستشوی لباسهای کثیف خواهد شد.
**سرمازدگی، گرمازدگی و تگرگ که ناشی از بیتوجهی به هواشناسی است
کمیسیون کشاورزی، آب، محیط زیست و منابع طبیعی مجلس باید بتواند اقدامات سازمان هواشناسی را در زمره زیر مجموعههای این کمیسیون مدنظر قرار دهد و به همین دلیل باید بکوشیم هواشناسی را مردمی کنیم.
کشاورز ما زحمات ماهیانه زیادی برای افزایش محصولات خود کشیده و به همین دلیل در انتظار محصول نهایی میماند. این درحالی است که هزینههای زیادی به کشور شامل واردات بذر به کشور تحمیل میشود و تلاش شبانهروزی هم وجود دارد. این در حالی است که سرمازدگی، گرمازدگی و تگرگ که ناشی از بیتوجهی به هواشناسی است موجب ضرر و خسران زیادی میشود و حتی بازار محصولات کشاورزی را هم تحت تأثیر قرار میدهد. همچنین این کمبود منجر به واردات شده و میتواند ارز زیادی را از کشور خارج کند.
فاطمه محمدبیگی نماینده مجلس گفت: با ادامه روند کاهش جمعیت کشورمان در حال حاضر میانگین ضریب هوشی یا IQ ایرانیها از ۱۰۴ به ۶۸ رسیده است؛ دلیل آن این است که نخبگان و تحصیلکردگان ما عمدتاً ازدواج نکردهاند یا دیر ازدواج کردند یا نهایتاً تک فرزند و دو فرزندی هستند. لذا ذخیره ژنتیکی ایرانیها در حال کاهش است.