سایت رجانیوز نوشت: منتقدان رابطه با کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا صرفا به اصلاحطلبان محدود نمیشوند. این گزاره را میتوان با رجوع به سخنان انتخاباتی سال 92 در میان جناح اصولگرا تایید کرد. محمدباقر قالیباف و علی اکبر ولایتی دو تن از نامزدهای انتخابات همان سال هستند که با مواضع خود گفتمان جریان غربگرا را تکمیل کردند. هرچند اکنون نه اصلاح طلبان و نه اصولگرایان حاضر به عذرخواهی از مواضع نادرست خود در قبال سیاست خارجی دولتهای نهم و دهم نیستند اما رجانیوز در گزارشی به این دیدگاه میپردازد.
در ادوار مختلف پس از انقلاب و در جریان بحرانهای متعددی که جمهوری اسلامی پشت سر گذاشته نگاه برخی از افراد جناح اصولگرایی نیز بر خلاف ادعایشان با گفتمان انقلاب اسلامی به طور کامل منطبق نبوده است.
به نظر می رسد درک نادرست از منافع ملی و تلاش برای بالا بردن سبد رای به واسطه ی تکیه به بدنهای از مردم که تحت تاثیر گفتمان جریان غربگرا بودند از عوامل مواضع عجیب برخی اصولگرایان بوده است.
قالیباف و ولایتی در جریان انتخابات 92 با بیان مطالبی شبیه به اظهارات روحانی به بی خاصیتی ارتباط با کشورهایی همچون ونزویلا و موثر بودن مذاکره با غرب اهتمام داشتند. آنگونه که از صحبت های آنها بر می آید، سیاست شان در وزارت خارجه و اتاق بازرگانی تفاوت راهبردی گسترده ای با حسن روحانی درآن دوره نداشته است.
قالیباف: توان ما محدود است
قالیباف در اظهاراتش پیرامون ارتباط با جهان در انتخابات سال 92 گفته بود: وقتی ما از اینجا می رویم جاهای دیگر مثلادر حوزه آمریکای جنوبی ممکن است جنبه های اقتصادی را تا حدودی دنبال کنیم اما بپذیریم در آمریکای جنوبی نمی توانیم تاثیری که می توانیم برای امنیت ملی و برای منافع ملیمان و برای هویت انقلابیمان در حوزه خاورمیانه نتیجه بگیریم به خاطر مزیت هایمان هرگز در آمریکای جنوبی نمی توانیم توان ما یک توان محودی است. تعارف نداریم در سیاست خارجی پایه ی اصلی قدرت است، یعنی ما خارج از قدرت نباید حرفی بزنیم درست است که رویکردها و مبانی ایدِئولوژیک در سیاست خارجی اثرگذار است برای همین ما از آرمان هایمان کوتاه نمی آییم اما باید بدانیم آرمان هایمان در سیاست خارجه بر سایه ی قدرت معنی و مفهموم دارد و جز قدرت در سیاست خارجی منطق دیگری حاکم نیست.
او ادامه داده بود: «این که ما بیست ساعت پرواز داشته باشیم، برویم آنجا در شرایطی که نه فرصت ژیوپولتیکی آمریکای جنوبی مثل خاورمیانه است برای همین اولویت ما در منطقه گرایی است.»
قالیباف از سوی دیگر به پرواز بیست ساعته تا آمریکای لاتین و وضعیت ژئوپولوتیک آمریکای جنوبی اشاره کرده و از فرصتهای موجود در خاورمیانه سخن گفته بود. اهمیت خاورمیانه قابل انکار نیست، اما چگونه می توان به اهمیت آمریکای لاتین که مهم ترین حیات خلوت ایالات متحده در دهه های اخیر بوده کم توجهی کرد؟
این صحبتها درحالی است که رابطه گسترده با کشورهای مستقل و محروم نه تنها با اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی همخوانی دارد که دارای منافع مادی فراوانی نیز میباشد. حرکت کشتیهای ایران به سمت ونزوئلا و تهاتر انجام شده که اکنون نوید تجمع و شکل گیری باشگاه کشورهای تحریمی برای خنثی کردن اثر محاصره اقتصادی را داده است نشان میدهد اتفاقا فاصله زیاد بین کشورها به معنی نداشتن اهمیت و عدم منفعت آن نیست.
گفتنی است مواضع قالیباف در سیاست خارجی بارها حاشیه ساز بوده است. او برجام را هم«پیروزی» معرفی کرده بود و حتی آن را تصمیم نظام معرفی کرده بود، تصمیمی که هر فردی رئیس جمهور میشد باید از آن تبعیت میکرد. البته این سخنان که توسط مسئولین زیادی شنیده شده بود در دیدار دانشجویی با واکنش رهبر انقلاب همراه شد.
قالیباف تاکید کرد: مجلس یازدهم، استکبارستیزی را، هم آرمانی اعتقادی و هم منفعتی راهبردی می داند و مذاکره و سازش با آمریکا به عنوان محور استکبار جهانی را، بی حاصل و پرضرر ارزیابی می کند. راهبرد ما در برخورد با آمریکای تروریست، تکمیل زنجیره انتقام خون شهید سلیمانی است.