خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود.
متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲۶ اردیبهشت ۱۳۷۶ که برای نخستین بار در «انتخاب» منتشر می شود، در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
دير بيدار شدم. نماز و زيارت وداع و حركت به فرودگاه و پرواز به سوى طبس. در بين راه توضيحات و تصميمات زيادى با آقايان [جليل] بشارتى، [رييس دفتر امور مناطق محروم رياست جمهوري] و نماينده طبس و فردوس و [حميد] ميرزاده دربارة عمران جنوب خراسان داشتيم
استقبال عظيمى كردند؛ انگار همه مردم شهر در خيابانها جمع شده بودند. فرماندار و امام جمعه و شهردار توضيحات كافى دربارة امكانات و نيازهاى شهرستان دادند. در اجتماع بسيار عظيم مردم، پس از خيرمقدم امام جمعه صحبت كردم.
چون هليكوپترها مشغول سوختگيرى بودند، رفتيم مقبره امامزاده حسين بن كاظم، برادر امام رضا(ع) را زيارت كرديم. گفتند سندى وجود دارد. نامهاى به خط امام رضا(ع) كه به رؤساى منطقه نوشته شده و از آنها خواسته كه حسين را كه مفقود شده است، جستجو كنند.
زلزله گذشته مقبره را منهدم كرده و با كمك آستان قدس بازسازى شده است. من هم ده ميليون تومان كمك كردم. به محل معادن ذغال سنگ پروده طبس پرواز كرديم. [آقاي محلوجي]، وزير معادن و فلزات هم آمده بود. تاكنون پنجاه ميليون دلار و شانزده ميليارد ريال هزينه اكتشاف شده است. در سخنان خود بر پيگيرى و سرعت عمل و تلاش براى احداث راه آهن مشهد- بافق تأكيد كردم.
مهندسان توضيحات دادند و از تونل اكتشافى بازديد كردم. اكتشاف، با شيوههاى مدرن است. به سوى فردوس پرواز كرديم. آقاى [محمدرضا] توسلى، نماينده فردوس و طبس در راه توضيحات مىداد؛ خيلى وارد است. پنج هلىكوپتر كه دو تاى آن شنوك است، كاروان عظيمى، بيشتر خبرنگار و پاسدار، همراه هستند. در فردوس هم استقبال بىنظيرى داشتيم. پاسداران از بىاحتياطىام در ميان مردم كلافهاند، اما درست نيست كه در اينگونه استقبالها با مردم فاصله داشته باشيم.
در فرماندارى توضيحات شنيدم. مثل طبس تعهدات زيادى براى كمك به عمران كردم. بعد از نماز و ناهار در اجتماع مردم در شبستان بسيار بزرگى كه آقاى [اسماعيل] فردوسىپور ساخته است، شركت كرديم. فرماندار خير مقدم گفت، دانشآموزان سرود خواندند و من صحبت كردم. امام جمعه ندارند.
به سوى گناباد ، با توضيحات آقاى [مهدي] مهدىزاده، نماينده شهر در مسير پرواز كرديم. مهار آبها و جنگلها كه باعث رفع خشكسالى و تزريق آب به قناتهاى بسيار قديمى و طولانى و عميق كه بعضىها بهقولي در دامنههاى شهر تا سيصد متر عمق دارند، برايم جالب بود. بعد از استقبال و گشتى در شهر، در اجتماع مردم سخنرانى كردم و تأكيد بر عمران و محروميت زدايى و تعريف از مردم نمودم.به طرف شهر قاين پرواز كرديم. بعد از استقبال و سخنرانى در جمع مردم، تا غروب آفتاب، از كارخانه سيمان دو هزار تنى در حال ساخت قاين بازديد كردم. مديران و [آقاي محمدرضا نعمت زاده]، وزير صنايع توضيحات دادند. بر سرعت تأكيد نمودم. پس از مراجعت به فرماندارى و صرف شام و مذاكره با مسئولان و تعهد كمكهاى زياد به منطقه، با خستگى مفرط خوابيدم.
سال ۱۳۷۲
امروز صبح زود با كسالت بيدار شدم. بيشتر با مصرف مُسكن كارها را انجام دادم. آقاى [قدرتالله] عليخانى، [رييس بازرسي نيروي انتظامي] آمد. گزارش كار نيروهاى انتظامى و بازرسى را داد. بيشتر وقت را براى توجيه جريان راديكال گرفت و گفت بدنه آنها از افراد افراطى جريان و منجمله روزنامه سلام ناراضياند. اصرار داشت كه لازم است آقاى [عبدالله] نورى را در كابينه آينده نگهدارم. هيأت امناى دانشگاه شاهد، براى بررسى وضع دانشگاه، سياست كار آينده، بررسى نيازها و تصويب [دكتر احمدعلي نوربالا]، مدير جديد جلسه داشت. عصر در جلسه هيأت دولت شركت كردم و نيمهكاره برگشتم.
شب ميهمان رهبرى بودم. دربارة كجروىهاى [روزنامه] سلام، حزبالله قم، كابينه، صداوسيما، هزينههاى اختصاصى رهبرى و سفر ايشان و من و... مذاكره كرديم. كمى تب داشتم. به دفترم برگشتم و با خستگى خوابيدم.
سال ۱۳۷۳
ساعت هفت و نیم صبح به دفترم رفتم. حسین [مرعشی، رییس دفتر رییسجمهور]، به خاطر کسالت نیامده بود. تا ساعت یازده کارها را انجام دادم. نخستوزیر قزاقستان و همراهان آمدند. نامه آقای نظربایف را آورده بودند. دربارة توافقات توضیح داد و از پیشرفت بازسازی ایران اظهار تعجب کرد؛ قبلاً دکتر حبیبی هم همین توضیحات را داده بود. وقت خصوصی خواست؛ گفت آقای نظربایف، میخواهد در تابستان، هفت روز در سواحل دریای خزر در ایران باشد؛ پذیرفتم. همچنین خواستار تخصیص اعتبار بیشتر، برای خرید کالاهای ساخت ایران شد.
سفیر ویتنام برای تقدیم استوارنامه آمد. اولین سفیر این کشور در ایران است. عصر آقایان [محسن] نوربخش، [معاون اقتصادی رییسجمهور]، [مرتضی] محمدخان، [وزیر امور اقتصادی و دارایی]، [مسعود روغنی] زنجانی، [رییس سازمان برنامه و بودجه] و [محمدحسین] عادلی، [رییسکل بانک مرکزی] آمدند. دربارة نیازهای ارزی، طرحهای
عمرانی و پخش جاری ارز صحبت شد؛ تصمیمگیری کردیم. شب به خانه آمدم. خاطرات دیروز و امروز را نوشتم.
سال ۱۳۷۴
دکتر [محمدعلی] نجفی، وزیر آموزش و پرورش آمد. گزارش وضع را داد؛ از جمله بهترشدن کیفیت کادر آموزشی با بالارفتن آمار صاحبان مدارج بالاتر تحصیلی و کم شدن تعداد معلمان دیپلمه و برای جبران نیازها استمداد کرد و نظرم را پرسید که برای مجلس آینده نامزد بشودیا نه؛ مخالفت کردم.
[آقای علیبخش جهانبخش]، استاندار سیستان و بلوچستان آمد. گزارش وضع را داد و از آثار فراوان مادی و معنوی سفرم به آنجا و تأثیر فراوان بر روحیه اهل سنت گفت و برای توسعه مراکز فرهنگی و تسریع در ساخت راهآهن استمداد کرد.
آقای [حمید] میرزاده آمد. گزارش سفر به خوزستان و افتتاح چند طرح را داد و برنامه سفر چین و طرحهای آماده برای امضا با چین را توضیح داد و در مورد برنامه کنترل قیمت ارز پیشنهادهایی داشت.
آقای امراللهی، [رییس سازمان انرژی اتمی] آمد و برای اجرای قرارداد با روسیه، در مورد [تکمیل نیروگاه اتمی] بوشهر، با پرداخت پیشقسط که حدود پنجاه میلیون دلار است، استمداد کرد و توضیحاتی داد، در مورد سوءظن آمریکا نسبت به اهداف ما، به خاطر اطلاع از بعضی خریدها که به خیال آنها دومنظوره است.
خانم بهشتی آمد و برای خوب برگزار شدن مراسم سالگرد شهدای هفتم تیر و در مورد دادن شام مشورت کرد و از آقای [مهدی] کروبی و نیز از آقای [جواد] اژهای و آقای [میرحسین] موسوی انتقاد نمود که طرح بارگاه شهدا [در بهشتزهرا] را زیاد بزرگ در نظر گرفتهاند و باعث انتقاد شدهاند. از هزینهها و کمبودها و تحمل هزینه دختر و داماد گفت و برای ادامه تحصیل عروسش استمداد کرد.
شورای عالی ورزش جلسه داشت. آقای [مصطفی] هاشمیطبا، [رییس سازمان تربیت بدنی]، در مورد برنامه ساخت ۱۳۷۷ مرکز ورزشی در برنامه دوم، گزارش داد و چند مصوبه داشتیم. فائزه هم در جلسه بود و امتیازاتی به نفع ورزش بانوان گرفت.
سال ۱۳۷۵
بعد از نماز صبح، خاطرات دیروز و مانده پریروز را نوشتم؛ خیلی زیاد است. گزارشها را خواندم. انعکاس اخبار مربوط به گشایش خط آهن مشهد- سرخس وسیع و مثبت است. اکثر اخبار و منجمله اخبار اجلاس سران [سازمان همکاری اقتصادی] اکو را تحتالشعاع گرفته و روی موقعیت ایران، زیاد تکیه میشود و بهخصوص این مراسم باشکوه و حضور جمع زیادی از میهمانان خارجی و خبرنگاران را حاکی از شکست کامل آمریکا در اقدامات برای انزوای ایران میدانند.
آقای سرجای اف، وزیر همراه آمد و به محل شروع احداث بزرگراه «عشقآباد- گوگ تپه» رفتیم. آقای نیاز اُف منتظر ما بود. جمع زیادی از مردم ترکمنستان و ایرانیانی که در طرح جادهسازی آنجا کار میکنند، بودند. احساسات گرمی اظهار کردند. آقایان مهندس ترکان و [طالب اُف]، وزیر راه آنها توضیحات دادند. بزرگراه به طول پنجاه کیلومتر به قیمت ۴۸ میلیون دلار بدون مناقصه به ایران واگذار شده است؛ به خاطر رضایت از عملکرد خوب پیمانکاران ایرانی در ساخت جاده قبلی.
به محل شروع عملیات اجرایی طرح فیبر نوری رفتیم. آقای مهندس غرضی، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن] و وزیر مخابرات آنها توضیح دادند. طرح بزرگ فیبر نوری بین شانگهای در جنوب شرقی چین تا فرانکفورت در آلمان، به طول ۲۳ هزار کیلومتر با شراکت ۲۰ کشور که چند کشور دیگر هم پیوستهاند، اجرا میشود. در خاک ایران، بیش از دو هزار کیلومتر و در خاک ترکمنستان، حدود ۷۰۰ کیلومتر است. اجرای داخل ترکمنستان را ایران در مناقصهای برده است. آلمان و ژاپن و سوئیس هم در مناقصه شرکت داشتند و مبلغ کار ۲۳ میلیون دلار است. کیفیت انجام کار را تماشا کردیم. اینجا هم گروهی ایرانی و ترکمنی، با ابراز احساسات اجتماع داشتند. من و آقای نیازاُف هم صحبت کوتاهی کردیم. من درباره کمک ایران به طرحهای عمرانی ترکمنستان و ارزان کردن نرخ پیمانکاری و صحت عمل صحبت کردم.
به سفارت ایران رفتیم. ضمن بازدید از سفارت، اجازه شروع ساخت رزیدانس [=اقامتگاه] و منازل سازمانی، در زمینی که مجوز آن را از شهرداری ترکمنستان گرفتهایم، داده شد. بهسوی فرودگاه حرکت کردیم. در همه مسیرها و در سفارت و در فرودگاه، با آقای نیازاُف درباره مسائل سیاسی و همکاریهای دوجانبه و مشکلات همکاریها مذاکره کردیم.
آقای نیازاُف گفت، روسها با نحوه عمل رحمان اُف، رئیسجمهور تاجیکستان مخالفاند و میخواهند او را تسلیم یا برکنارکنند. قرار شد برای ایجاد دوستی او با تاجیکستان همکاری کنیم. گفت کریم اُف، رئیسجمهور اُزبکستان، اعتراض در جلسه اکو را به خاطر رضایت آمریکا کرده است. تذکر دادم که موانع اداری تجاری را برطرف کنند. معلوم شد به خاطر کمبود ارز و سقوط وحشتناک پولشان – منات- عمداً سختگیری میکنند. در ظرف دو سه سال، از هر دو منات در مقابل یک دلار، به ۳۵۰۰ منات در مقابل یک دلار رسیدهاند.
مقامات ردهبالا را برای بدرقه به فرودگاه آورده بودند. با سان و رژه بدرقه شدیم. در مسیر تا تهران، بحثهای لازمی درباره مسائل سفر و همکاری و کارهای دیگر، با همراهان داشتیم. در فرودگاه مهرآباد، پس از استقبال رسمی، مصاحبهای درباره راه آهن مشهد ـ سرخس ـ تجن و اکو و کارهای ما در ترکمنستان انجام دادم. نزدیک ساعت دو بعدازظهر به دفترم رسیدم. استراحت کردم و سپس ناهار و نماز و انجام کارها و شرکت در دولت و سر شب هم تا ساعت نُه و نیم کارهای عقبمانده را انجام دادم و به خانه رفتم.
سال ۱۳۷۶
[امروز تاسوعاست.] براى خطبههاى جمعه، زندگى امام حسين (ع) را مطالعه كردم. خطبه اول را دربارة عاشورا و اهداف امام حسين(ع) صحبت كردم و در خطبه دوم، مسایل روز و منجمله انتخابات را مطرح نمودم. سعى كردم كه در اظهاراتم، بىطرفى را مراعات كنم و بر حضور مردم در رأي گيري و خوددارى مسئولان از دخالت ناروا در انتخابات و حفظ سلامت فضا و كار و مراعات حركت رقبا در تبليغات تأكيد كردم.
از عكسالعملهاى بعدى به دست آمد كه جناح آقاى ناطق [نوری]، از صحبتها ناراضي اند و توقع داشتهاند، تابع همان جوى باشم كه بعد از صحبت رهبرى درست كردهاند. جناحهاى ديگر، به خاطر حفظ بىطرفى و هشدار در مورد تقلب و نيز اعلان اينكه رأى من مخفى است و كسى نمىداند، اظهار خوشحالى كردند. نحوه پخش خبر از صداوسيما، همین نشان از ناراحتى آنها است.
عصر آقاى [سیدمحمد] خاتمى آمد. ضمن ابراز رضايت از توجه مردم به او و ادعاى داشتن رأى بيشتر از 50 درصد، از تبعات احتمالى اظهارات رهبرى اظهار نگرانى كرد. از صحبتهاى بىطرفانه من تشكر كرد. نگران بودند كه من هم در نمازجمعه، مثل رهبرى صحبت كنم.گزارش مذاكراتش با آیتالله خامنهاى را داد كه بعد از صحبتهاى قبلى ايشان در جمع روحانيت انجام شد؛ حاكى از اظهار اعتماد رهبرى به ايشان و نيز رضايت از نحوه تبليغات و شور انتخابات است. تشويقش كردم كه كنارهگيرى نكند، زيرا در اين صورت به انتخابات آسيب جدى وارد مىشود.
دكتر [حسن] روحانى آمد. اظهار نگرانى كرد از اينكه پس از موضعگيرى يكطرفه روشن رهبرى، اگر آرای مردم با نظر ايشان هماهنگ نباشد، ضربه بزرگى به نظام خواهد بود و اينگونه موضع را اشتباه مىداند و از بىطرفى من اظهار رضايت كرد و گفت فشار زيادى روى او است كه به نفع آقاى ناطق [نوری] اظهارى بنمايد.