پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح با مشاور و میرزا حسینخان و انتظامالملک نشسته در باب تکمیل دوسیه کار کردیم، به احتیاط اینکه شاید کنفرانس وقت به ما بدهند. مضمون کاغذ دوتاستا هم این است که «تحقیق خواهم کرد که چه وقت شما را میخواهند بپذیرند.» مسیو مرسیه معلم حقوق و مقدمالمعلمین مدرسه لوزان اینجا آمده بود. من با مسیو ووزا مشغول بودم نتوانستم او را ببینم. اما گفته بود: «در پاریس مجمعی هست به اسم Union Publique International، خوب است شما هم در آنجا داخل شوید. مسیو لئون بورژوا رئیس افتخاری آنجاست، به توسط استمداد کنید.» به این مناسبت کاغذی به لئون بورژوا نوشتم. مسیو وان در فلوخت مدیر مجله «عالم جدید» هم اینجا آمد. معلوم شد اگر بخواهیم در آن مجله دست داشته باشیم ماهی سه چهار هزار فرانک خرج دارد. مقاله علیقلیخان را به مشاور دادم خیلی متالم شد و به توسط انتظامالملک از او گله کرد. او هم منکر شد و اوقاتش تلخ شد و قهرکنان رفت. بعدازظهر باز کارهای صبح را امتداد دادم. ممتازالسلطنه [سفیر ایران در فرانسه] هم آمد و همین که دانست عمل علیقلیخان چه شده تشفی قلب پیدا کرد. عصر با انتظامالملک به گردش تا لوکزامبورگ رفتیم. عجیب باغ بزرگی است. شب با میرزا حسینخان مهمان سالارالسلطنه به سینما بودیم. بسیار خوب بود. علیقلیخان هم مدعو بود. نیامد. معلوم شد واقعا از دیدن ما احتراز دارد.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۱۲۵ و ۱۲۶.