عبد الباسط سیدا در العربی الجدید، رسانه نزدیک به قطر نوشت: امروز، پس از گذشت ۵ سال از دخالت روسیه، به نظر میرسد حضور روسیه در سوریه به نحو موثری عمیق شده و از وزن زیادی در ارتش و دستگاههای اطلاعاتی نظام سوریه برخوردار است. همانطور که بر حمیمیم مسلط شده و بر بنادر و میادین نفت و گاز سوریه حکمرانی میکند. تمام تلاشهای روسها در راستای ترویج فکر پایان درگیری در سوریه و توجه به راه حل، با طرح مساله بازگشت مهاجران و آباد سازی سوریه و وضع قانونی که اساس انتخابات باشد، با توافق با طرف آمریکایی بود. اما همچنان اوضاع در سوریه به سمت پیچیدهتر شدن میشود، بویژه پس از تغییراتی که در لبنان و عراق شاهد آن بودیم.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: اکنون دولت روسیه از طریق رسانههای مختلف تلاش میکند این مهم را ترویج کند که بشار اسد قادر به حکومت مجدد بر سوریه نیست. در این رابطه، ما بر این عقیده ایم که این موضع گیری روسها به معنای آمادگی آنها برای افزایش سطح توافقها با آمریکاییها به سمت تکیه بر راه حلی برای تضمین منافع هر دو طرف، بدون دادن خسارتهای بیشتر، بویژه در زمان کرونا و بحران قیمتهای نفت و احتمالات جنگ اقتصادی بزرگ بین چین و ایالات متحده است.
این نکتهای است که از مصاحبه نماینده ویژه آمریکا در سوریه، جیمز جفری، با روزنامه الشرق الاوسط مشخص میشود، در واقع روسها از سالها پیش به این نتیجه رسیده اند که نظام بشار اسد نمیتواند بار دیگر به حکومت سوریه باز گردد و امروز تنها روسها در این باره کاملا قانع شده اند. علت این مساله، تغییر اوضاع سوریه با مهاجرت بیش از نیمی از ساکنان آن و کشته شدن میلیونها سوری در جریان جنگ و درگیریها در این کشور، نابودی شهرها و فروپاشی اقتصاد، از میان رفتن زیر ساختهای اساسی و مشکلات بزرگ بخشهای آموزشی و بهداشتی و خدماتی است.
روسیه قصد دارد در خصوص حکومت سوریه با آمریکاییها وارد توافقی شود. اما سرنوشت بشار اسد برای روسها اهمیتی ندارد. در این رابطه، روسها با نظام ایران که بشار اسد را عاملی برای کمک به سیاستهای منطقهای خود میداند، مخالفند.
در این میان، جایگاه عراق برای دولت افراط گرای ترامپ بسیار مهمتر از سوریه است، با این حال، بین هر دو پرونده را جمع کرده است تا به نحوی مانع از تکامل نقش ایران در این دو کشور شود.
بر این اساس، به نظر میرسد که توافق بر سر راه حل در سوریه، به پرونده عراق هم مربوط میشود، اما پرونده لبنان نیز ارتباط مستقیمی به شرایط در سوریه و عراق دارد. در هر صورت، هیچ شاخص عملی برای انجام اقدامات اجرایی در این خصوص دیده نمیشود و همه چیز تنها در حد افکار و ایده است و همه مسئولان ظاهرا منتظر پایان کرونا و مشخص شدن نتایج انتخابات در آمریکا هستند تا در مورد جرای ایدههای خود برای سوریه و عراق، اقدام کنند.
سوریه ایها هم منتظر توافقهای بین المللی و منطقهای هستند، چرا که کاملا در این مورد قانع شده اند که ترسیم آینده سوریه و مردم آن، از دست نظام و گروه های معارض خارج شده است.
آنچه بیش از هر چیز شرایط در سوریه پیچیده کرده و معادله آن را دشوار میکند، نبود یک قدرت سیاسی ملی قوی است که بتواند نماینده مردم سوریه بوده و با حکمت و هوشیاری از خواستههای آنها دفاع کند و به ایشان اطمینان بدهد که براساس احترام به حقوقشان، رفتار میشود.
شاید صحبت از تشکیل ائتلاف مستقیم بین اسرائیل، ایالات متحده و روسیه برای مقابله با نفوذ ایران در سوریه و قطع مسیر اتصال تهران - بیروت، مبالغه آمیز باشد، اما گزارش های متعددی حکایت از برگزاری نشستهایی بین رهبران گروههای معارض سوری و نیروهای دموکرات سوریه، تحت نظر ایالات متحده دارد که هدف از آن، بررسی چگونگی مقابله با نیروهای ایران و شبه نظامیان وابسته به آن است. بویژه آنکه روس ها نتوانستند ایران را در مورد خروج از سوریه قانع کنند.