پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح مشغول کتاب سبز بودم. کاغذی از کتابچی خان رسیده اظهار حرارت نسبت به مقاله تایمز و ضمنا گله کرده بود از اینکه «چرا مرا اینجا دور نگاه داشته و از من استفاده نمیکنید.» بنا شد لوایح و مقالات خود را برای او بفرستیم و جواب بنویسیم.
مادام مناردوریان ناهار چهارشنبه ما را دعوت کرده است. جواب قبول دادیم. بعد از ناهار به تئاتر فرانسه رفتیم. بازی Sourire du Faune و Marquis de Priola بود. هر دو خیلی خوب بود، اما اولی برای حال کردن بود جواهر کوچکی است. بعد از آنجا به دیدن مادموازل ژرار برای وداع رفتیم، چون به ماموریت به رومانی میرود. در آنجا با چند زن و مرد روماننویس ملاقات کردیم. سر توماس بارکلی که انگلیسی آزادیطلبی است آنجا بود و به اتفاق بیرون آمدیم و در بین راه صحبت کردیم. میگفت «انگلیسیها را تهییج نکنید و ملزم به اینکه پلتیک خود را اظهار کنند ننمایید.»
امروز مشاور [وزیر خارجه] و مسیو پرنی [مستشار وزارت عدلیه] به میدان جنگ تماشا رفته بودند. غفار خان شرحی تنقیدات پلتیکی مزخرف کرده بود، جواب آنها را به میرزا حسین خان آموختم.